اولویت تو چیه؟ یه زندگی راحتتر؟ زندگی راحتتر چیه؟ زندگیای که حواست پرت چیزهایی نشه که شاید اونقدر نباید ذهنت رو به خودش مشغول کنه؟
دنیای ما، جهانی که هر روز به سبب عادت و تکرار توش چشمامون رو باز میکنیم، تلاش میکنیم تا دوتامون چهارتا بشه و صفرهای کارت بانکیمون رو قطار نکشه، همیشه پر از حواسپرتی بوده و هست.
یه روز اجدادمون حواسشون پرت سنگ چخماق و اختراع چرخ بوده و حالا ما، با یه گوشی تو دستمون و کتشلوار به تنمون، حواسمون رو پرت کردیم به حساب کتاب. به حفظکردن اعداد و شمارهکارت و اینکه چطور کنار هم گذاشتن چندتا عدد زندگیمون رو از این رو به اون رو کنه.
میبینی؟ جنس حواسپرتیهامون فقط فرق کرده؛ وگرنه ما همون آدمهای مخترع چرخیم که چرخ زندگیمون با یه سری کارت کوچولو تو کیف پولهامون داره میچرخه.
ولی خب ای کاشها کم نیست. ای کاشهایی که همش وادارت میکنه به رویاپردازی. به تصور دنیایی بدون حتی همون کارتهای کوچولویی که مجبورت میکنه عددهای برجستهی روشون رو که انگار همون اجدادمون با ظرافت، حکاکی کردن حفظ کنی. دنیایی که همهی حواست به بزرگشدن بچهها، نسیمی که به پوستت میخوره و جلبشدن توجه به برگهای جدید و نوزادهشدهی انجیر گوشه اتاقه.
این دنیای کار راه بنداز با یه کلیک، مرزی برای هیچ تراکنشی نمیذاره و انگار تمام دنیا میشه اندازه یه کلیک زیر انگشت تو برای اینکه سریعتر از هر وقت دیگهای، همه چیز رو رها کنی، سرت رو از گوشی بلند کنی و دیگه آدمها و زندگی رو دوبعدی و محصورشده پشت گوشی نبینی.
راستش من به این دنیای ساده و بدون پیچیدگی کاغذ و عدد، به پیش رفتن پرداختها در عرض چند ثانیه خیلی خوشبینم. به دنیایی که بیشتر آدمها برای «زندگی» و «زندگیکردن» با تمام وجود وقت دارن، امید دارم.
با پرداخت مستقیم پیمان رسیدن به این دنیای ساده و بدون دغدغه، از همیشه به ما نزدیکتره.