آرش·۱۴ روز پیشروز اول سفرامروز تازه رسیدم مریخ... دیگه خسته شدم از این مسیر طولانی زمین به مریخ!اولین سفر از همه جالبتر بود، تجربه بلند شدن از زمین با موشک استارشیپ…
ملیکا·۱۴ روز پیشاهمال کار بالفطرهاوه اوه، ساعت چنده؟ 11:39 بدو بدو آخرین فرصت شرکت تو کمپینه ...سلام، من ملیکا هستم یک اهمال کار بالفطره، از کودکی بعلت هوش نسبتا بالایی که…
علی اسماعیلیان·۱۴ روز پیشپیمان؛ پیوند آرامش و مهربانیپیمان پسر بچه ی کوچکی است که بتازگی به همراه خانواده اش به طبقه سوم آپارتمانی که من هم در آن ساکن هستم، اسباب کشی کرده اند. از همان روز او…
محمدمهدی قدسی·۱۴ روز پیشقصه بغضِ ننهجوندلم تنگِ ننه جونخونش دور، شهرستونبعد عمری رفتم ببینمشیه دلِ سیر، بغل بگیرمشدیدم جلو درنشسته رو پلهپر بغض توی گلوشکم مونده تا گریهگفتم:«سلام…
پروانه حسینزاده·۱۴ روز پیشسلام من را به «بیجینگ» برسان!وانگ فنگ (Wang Feng)، با نوای سوزناکی میخواند: «بیجینگ…بیجینگ». صدایش کش میآید و با دینگ دینگ تمامنشدنیای که داخل بانک تکرار میشود، در…
محمد باقرزاده·۱۴ روز پیشهمپیمان با آرمانهای مادربزرگمچگونه از شیفتگی به فلسفه «جذابیت پنهان تعلل» به مرحله دریافت لوحتقدیر خوشحسابی از بانک رسیدم اما باز ول معطلم؟
علی اسماعیلیان·۱۴ روز پیشچای سرد، خیالی گرم و رؤیای سیستمی که دیر نمیکردصبح که از خواب برخاستم، گلویم مثل یک زخم کهنه بود، تیز و سوزان. انگار شب قبل، لشکری از خنجرهای نامرئی از تنم عبور کرده بود. تنم سنگین بود،…
MOMO FESOS·۱۴ روز پیشپرداخت در کهکشانی دوردر زمان های قدیم، در کهکشانی بسیار بسیار دور لوک اسکای واکر و استادش ژنرال کنوبی دستور به دنبال این بودند تا محموله ای از لایت سیبر ها را ب…