ویرگول
ورودثبت نام
گنجشک
گنجشکبیوگرافی من تو 200 تا کاراکتر جا نمیشه باید بشینیم یه چایی برات بریزم درست حسابی حرف بزنیم تا بفهمی کیم
گنجشک
گنجشک
خواندن ۲ دقیقه·۳ روز پیش

نامه 1

سلام حریر،

دوباره از تهران برایت می‌نویسم، از بطنِ این هیولای دودی که دهان باز کرده تا ما را نه ببلعد، که بجود؛ آرام و ممتد. اینجا هوا غلیظ است، اما نه از اکسیژن، از ناچاری. امروز که در خیابان راه می‌رفتم، حس می‌کردم این شهر یک ماشین حسابِ بزرگ و بی‌رحم است و من، عددی اعشاری‌ام که مدام گرد می‌شود به سمتِ صفر.

بگذار بی‌پرده بگویم: فقر اینجا فقط نداشتن نیست؛ یک‌جور تبعید است. تبعید از ویترین‌ها، تبعید از آسایش، و تبعید از خودِ فردا. دست‌هایم را که در جیبم می‌برم، انگار دارم عمقِ یک چاه را لمس می‌کنم. این حفره‌های خالی، فقط پارچه نیستند؛ دهان‌های گرسنه‌ای‌اند که مدام اعتمادم را می‌مکند، اعتمادم به جهان، آدم ها، به فردا... اضطراب، دیگر یک حس نیست؛ یک رویداد مزمن است که توی مغز استخوانم سوت می‌کشد. صبح‌ها که بیدار می‌شوم، قبل از اینکه پاهایم زمین را لمس کنند، هراسِ «چه باید کرد؟» روی سینه‌ام نشسته است.

اما… و این اما تمامِ تراژدیِ من است: من این ویرانی را پنهان می‌کنم. من ماهرترین بازیگرِ این صحنه‌ی سیمانی‌ام.

بیرون را که می‌بینی؟ قامتی است که انگار ستون‌های این شهر را روی شانه‌اش نگه داشته. قدم‌هایم محکم است، نگاهم نافذ، و لحنم شبیه سقراطی است که تمامِ نقشه‌های جهان را از بر است. من نقابِ قدرت را هر صبح با وسواسی دیوانه‌وار به صورتم می‌دوزم. لبخند می‌زنم، طوری که انگار بر قله ایستاده‌ام و با نفس هایی نیچه میگویم این است ابرانسان، در حالی که درونم یک بهمنِ عظیم در حال ریزش است.

هیچ‌کس خبر ندارد که پشتِ این ویترینِ سنگی و صیقل‌خورده، چه کودتای خونینی در جریان است. من تعریفِ یک پارادوکس‌ام: حریقی که در دمای زیر صفر حبس شده. در سینه‎ ام میدانی است که نه صلح می‌شناسد و نه تسلیم؛ آوردگاهِ نابرابر میانِ جنازه‌ی آرزوها و شلاقِ واقعیت.

تهرانِ من اینجاست: جایی که باید با جیبِ خالی، ادای پادشاهان را در بیاوری و با دلی که مثل سیر و سرکه می‌جوشد، آرامش را تدریس کنی. من خسته‌ام، نه از راه رفتن، که از این نمایشِ باشکوهِ ایستادگی و حتی یک ترومن شو ابدی، در حالی که زانوهای روحم دارد می‌لرزد و فردا ... امان از رسیدن فردا.

ارادت، گنجشک

برتهرانجهاننامه
۷
۱
گنجشک
گنجشک
بیوگرافی من تو 200 تا کاراکتر جا نمیشه باید بشینیم یه چایی برات بریزم درست حسابی حرف بزنیم تا بفهمی کیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید