بنظر خیلی ها به روز بودن یعنی اینکه بتونی به جدیدترین موبایل ها، گجت ها و پرقدرت ترین کامپیوتر ها دسترسی داشته باشی، اما واقعیت اینه که این دسترسی فقط بخشی از تعریف جهانی به روز بودنه. مسائل و مشکلات زیادی در زندگی روزمره ی ما وجود داره که جواب اون با تکنولوژی و علمه، این موضوع رو موفقیت ایده ها و استارتاپ های درخشانی که در کشور های توسعه یافته وجود دارند به ما یاد میدن.در این سمت دنیا اما، کشوری درحال توسعه ای همچون ایران، زیرساخت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فاصله ی زیادی تا ایجاد محیطی برای صرفا الگوبرداری از ایده ها و تکنولوژی های کشور های پیشرفته دارد. فاصله های زیادی که به آن ها خلاء های نهادی میگوییم. قصد من صحبت درباره ی خلاء های نهادی نیست و اگه علاقه ای به این موضوع دارید میتونید این کتاب رو بخونید. در این مقاله میخوام در مورد یکی از این خلاء های نهادی که جای خالی اون رو به شخصه در ایران برای موفقیت کسب و کار ها و ایده ها حس میکنم را با هم بررسی کنیم.
فاصله ی زیاد مردم با علم و تکنولوژی های روز. که شاید تیتر تکراری و حوصله سربری باشد اما میتوان بیشتر و دقیقتر هم راجع به آن ها صحبت کرد. بازیگران زیادی در این عرصه وجود دارد؛ از افراد جامعه به عنوان مخاطب گرفته تا نهاد های خبری، سیاست های دولت، زیر ساخت های کشور در حوزه ی اینترنت و پیشینه های فرهنگی جامعه و خاستگاه کنونی آن اما چیزی که در اینجا درباره ی آن صحبت میکنیم موضوع ژورنالیسم علمی است.
عبارت Science communication در واقع نامی برای پروسه ی انتقال علم از مقاله های علمی پر پیچ و خم و بی روح دانشگاهی به دست سایر مردمی است که یا سواد علمی کمتری دارند یا حداقل در آن زمینه ی بخصوص تخصصی ندارند. چند ماه پیش در نشست سای کام تقریبا همه به این نتیجه رسیدیم که ترجمه ی درستی برای Science communication وجود ندارد یا شاید بتوانیم با ارفاق از مروجان علم استفاده کنیم. گرچه در سایر کشور ها فعالیت مروجان میتواند رنج وسیعی از فعالیت ها مثل شکل دادن به ویترین یک شرکت در رسانه و یا بررسی بازخورد های اجتماعی علوم جدید باشد، اما در ایران فعالیت اینگونه مروجان به ژورنالیسم علمی محدود شده است. در ایران هم ما انقدری ژورنالیست علمی را داریم که به گمانم میتوانیم با انگشت های دست هم همه ی شان را بشماریم. این یکی از دلایل فاصله ی زیاد ما با علم روز است؛ جای خالی افراد و رسانه هایی که موضوعات ثقیل علمی رو برای ما به شکلی ساده، قابل فهم و حتی کاربردی حلاجی کنند. پایینتر قسمتی از دلایلی را که بنظرم میتوانیم آنها را در ایجاد این خلاء نهادی مقصر بدانیم آورده ام.
بستری که ژورنالیست ها و نویسندگان درباره ی موضوعات علمی و تکنولوژی در آن مینویسند در قرن های اخیر تفاوت زیادی پیدا کرده و از رسانه هایی همچون روزنامه و کلا رسانه های چاپی به رسانه های آنلاین تبدیل شده. هرچند در کشور قبل از ورود اینترنت و در دوره ی رسانه های چاپی هم کمتر کسی به علم و تکنولوژی های روز دنیا اهمیت میداد امروزه هم در حوزه ی رسانه های آنلاین و اینترنتی بجز چندین سایت معدودی که عمدتا صرفا به فراخور مخاطبانی مشخص به وجود آمده اند و اکثرا صرفا مترجم و یا بازتاب دهندگان منابع خارجی هستند، ژورنالیست به معنای واقعی آن نمیبینیم. البته اینکه مقصر این کمبود چه کسی است را من مشخص نمیکنم.
از طرفی مقصر همیشه در صحنه یعنی سیاست های غلط آموزشی در دوران تحصیل را هم که کنجکاو بودن و خلاقیت را تبدیل به حافظ بودن و رقابت میکند نیز افراد را نسبت به اتفاق ها و ایده های جدیدی که اطراف آن ها روزانه در حال شکل گرفتن هستند را بی توجه کرده و منتظر میمانند تا بالاخره جریان آبی که به آن ها میرسد او را به هر سمتی که بقیه را هم میبرد، ببرد.
میتوانم طوماری از مثال ها و مشکلاتی را برایتان بنویسم که به واسطه ی همین فاصله ی ما از علم، ایجاد شدند یا حل نمیشوند. از مشکلاتی که اکثر تکنولوژی های نوپا در کشور ما ایجاد میکنند تا مشکلاتی که به علت سواد پایین ما از فناوری های نو، هیچگاه حل نمیشوند. اما ترجیح میدهم از چیزی بنویسم که برایمان خیلی ملموس تر است. "کووید 19 ؛ میتوانست کمی بهتر از این باشد".