خبر فوت این پیرمرد شریف ایران زمین را که شنیدم، انگار چیزی در دلم فرو ریخت. به تعداد انگشتان یک دست هم این فرد را در تلویزیون ندیدم، اما همان دفعات معدود که حرص می خورد و غصۀ طبیعت ایران را می خورد، در دلم به او افتخار می کردم و خوشحال بودم که چنین فردی زنده هست و نسبت به محیط زیست و طبیعت حساس.
مدت های زیادی است که تلویزیون را کنار گذاشته ام، چون بیشتر محتواهایش خبرهای منفی، سریال های مزخرف و...خلاصه هرچیزی هست که حالم را بهتر نمی کند.
بابا بِسکی، حقش بیش از این ها بود؛ سهمش در رسانه ها نباید انقدر محدود می بود. ناراحت شدم که رفت و چه صحبتی می توانم بکنم جز ابراز تأسف و ناراحتی؟ خدایش رحمت کند.