بلاگر کهنه‌کار
بلاگر کهنه‌کار
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

چرا برای هیوا صدایی درنیامد؟

"هیوا" در حالی که دوم مهر ماه تولد دوسالگی‌اش بود، بر اثر آتش‌سوزی چادرشان در همدان جان سپرد.

به چشمان معصوم این دختر که نگاه می‌کنم، به این فکر می‌کنم که چه احساسی داشت وقتی زنده‌زنده در آتش می‌سوخت و هیچ کسی نتوانست کمکش کند. من از اخبارهای منفی بدم می‌آید و فرار می‌کنم؛ از کل اخبار می‌خواهم جدا شوم؛ اما نمی‌دانم چرا در برابر برخی خبرها نمی‌شود بی‌تفاوت بود: چرا برای هیوا صدایی درنیامد؟

احمد رستمی که برای کارگری فصلی در یک مزرعه سیب زمینی، به همراه خانواده اش به همدان رفته بود، عصر روز دوم مهر ماه درحالی که همسرش به همراه دو دختر و دو پسرش در چادر اسکانشان، بر روی یک چراغ خوراک پزی در حال پخت غذا بود، چراغ منفجر شده و چادرشان آتش می‌گیرد که متاسفانه هیوای دو ساله در این حادثه به دلیل سوختگی عمیق جانش را از دست می‌دهد و مادر هیوا هم در جریان نجات فرزندانش صورتش آسیب می‌بیند.
احمد رستمی که برای کارگری فصلی در یک مزرعه سیب زمینی، به همراه خانواده اش به همدان رفته بود، عصر روز دوم مهر ماه درحالی که همسرش به همراه دو دختر و دو پسرش در چادر اسکانشان، بر روی یک چراغ خوراک پزی در حال پخت غذا بود، چراغ منفجر شده و چادرشان آتش می‌گیرد که متاسفانه هیوای دو ساله در این حادثه به دلیل سوختگی عمیق جانش را از دست می‌دهد و مادر هیوا هم در جریان نجات فرزندانش صورتش آسیب می‌بیند.
هیوا رستمیکرمانشاههمدان
کارمند مجرد؛ ساکنِ شهر اصفهان http://Sabur.blogfa.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید