تلخون، هنرمندی که (بنظر من) شاعر تر از بیش تر هم نسل هایش است و این نقطه تفاوت اوست. شناخت نسبتا درست از ابزار شعر مدرن و نگاه سوژه محور اش او را در جهت تولید آثاری سوق داده که متفاوت است.
قصد دارم مانند تلخون از گفتن کلمات بزرگ و کلی گویی مانند کلمه (متفاوت) پر هیز کنم و سعی کنم دقیق تر توضیح دهم.
وقتی می گوییم رویکرد شعری اش مدرن است یعنی شعر اش ویژگی مهم ای مانند آشنایی زدایی را دارد.
به طور مثال در ترک پیشی می گوید : ( با من بازی نکن مگه من پیشیتم) شاید این واژگان را شنیده باشید شاید این استفاده از بازی کردن و پیشی را شنیده باشید ولی وقتی سعی می کنی خطوط بین سطر ها را درک کنی و ناگهان دغدغه های اجتماعی و زیست هر روزه هنرمند بیرون می زند.
شعر مدرن به واژه و استفاده درست از توان آن بسیار اهمیت می دهد. متاسفانه در بسیاری از اثار تولیدی هنرمند با پر کردن شعر هایش و نوشتن چند به اصطلاح پانچ بار اش را می بنند و ادعا می کند بهترین قلم دنیا را دارد و این حجم قابل توجهی از بازار را شکل می دهد.
نمی گوییم این طور نوشتن اشتباست یا بد است می گویم می توانید متفاوت تر بنویسد. آنقدر دنباله روی سنت شعری کلاسیک فارسی نباشید.
از شعر آرایه محور به سمت شعر ابزار مند حرکت کنید.
گسست ایجاد کنید، آشنایی زدایی کنید، واژگان بزرگ را خرد کنید.
منظورم از سوژه محور بودن شعر تلخون دقت به پدیده هایی از محیط اطراف اش است که سعی می کند کاربرد متفاوتی از آن اسم ها بگیرد.
او همینطور در انتخاب سوژه هایی که در امضای خودش اش خوب جلوه می کند مهارت دارد. این مسئله نیازمند شناخت درست از امضای خودش است. می دانم امضای هنرمند تنها دایره لغات شعری اش نیست و منظورم این نیست که دایره لغات ما حتما باید در دایره شخصیت هنری و امضای ما خلاصه شود چون شعر هیچ محدودیتی ندارد و کارش به چالش کشیدن زبان است .
در نهایت تلخون تا اینجای کارنامه ی هنری اش که خیلی هم بزرگ نیست نشان داده سعی دارد فرق داشته باشد و از نگاه های کلیشه ای موجود در بازار فاصله بگیرد و چیزی را بنویسد و بخواند که می بیند.