حسین حجازی
حسین حجازی
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

به چه کسی بگیم Senior؟


می‌خوام یه داستانی براتون نقل کنم که برای من تعریف Seniority رو جابجا کرد. این داستان رو من بدون واسطه از مدیر امور بانکداری شرکتی و اختصاصی یکی از بانک‌های کشور شنیدم. توی این سمت، سر و کار آدم با شرکت‌ها و سازمان‌هایی هست که جهت گرفتن وام برای گسترش کارشون مراجعه می‌کنن. برای اینکه خسته‌تون نکنم، داستان رو از زبان خودشون نقل می‌کنم:

یکی از حوزه‌هایی که بانک‌ها در سالیان متمادی در اون فعالیت می‌کنن تامین مالی پروژه‌های کشاورزی بوده و به مجموعه‌های کشاورزی و دامداری یه سری وام داده میشه تا بتونن کارشون رو گسترش بدن. مجموعه‌های کشاورزی و دامداری هم به خاطر نرخ سود کمترِ این وام‌ها، هزینه‌ی سرمایه‌شون میاد پایین‌تر و به همین خاطر به شدت از این وام‌ها استقبال می‌کنن. از اونجایی که سود این وام‌ها پایینه، انحراف مصرف خیلی اتفاق میفته و ما باید خیلی دقیق بررسی کنیم تا تسهیلاتی که بهشون می‌دیم حتما در جای درست هزینه بشه. انحراف مصرف یعنی چی؟ مثلا میان برای گاوداری وام می‌گیرن، ولی میرن باهاش ملک می‌خرن یا ساخت و ساز می‌کنن یا سکه میخرن و .... برای همین کارشناسان بانک ما به تک‌تک جاهایی که تقاضای تسهیلات کم‌بهره دارن مراجعه کرده و صحت ادعاهای متقاضیان، اسناد موجود و همچنین پتانسیل پروژه‌ها رو بررسی می‌کنن و یه گزارش جامع تهیه و برای من ارسال می‌کنن تا پس از تایید وام بهشون داده بشه یا این‌که تقاضا رو رد کنیم. توی این گزارش‌هایی که برای من میومد یه سری گزارش بودن که خیلی جامع و دقیق نوشته می‌شد. نویسنده‌ی این گزارش‌ها هم یه کارشناس حدود ۶۰ ساله بود که به گاوداری‌هایی که تقاضای تسهیلات می‌کردن سر می‌زد و کارشناسی‌شون می‌کرد. یک روز مسئول دفتر گفت که ایشون می‌خواد شما رو ببینه و باهاتون صحبت کنه. چون تا اون موقع این اتفاق نیفتاده بود باعث تعجب من شد. یه جلسه‌ای با ایشون گذاشته شد و بعد از سلام و احوال‌پرسی به من گفتن که: آقای دکتر، من یه چیزی به نظرم رسیده که هرچی به بچه‌ها می‌گم بهم می‌خندن و باور نمی‌کنن. من برای بازدید از یه گاوداری رفتم و موقع بررسی متوجه شدم که چهره‌ی گاوها به چشمم آشناست!!!!!!!!

بی‌اختیار منم به خنده افتادم ولی سریع جمع کردم و گفتم اگه میشه یه کم بیش‌تر توضیح بدین. پیرمرد دوست‌داشتنی گفت: زمانی که من برای ارزیابی به گاوداری مراجعه کردم، سری هم به طویله‌ی گاوها زدم. گاوها در وسط طویله جمع شده بودن. این یعنی گاوها به تازگی به اونجا انتقال داده شده بودن و فضا براشون جدید بود. یه مقدار که دقیق‌تر نگاه کردم، چهره‌ی گاوها به چشمم آشنا اومد و حس کردم اون‌ها رو قبلا در گاوداریِ واقع در استان دیگه‌ای دیدم. برای همین فاکتور خرید رو از متقاضی خواستم و دیدم فاکتور شُسته و رُفته‌ای ندارن. فرداش هم رفتم از همسایه‌های گاوداری پرس‌وجو کردم. اون‌ها هم گفتن که تا همین چند وقت اخیر این گاوداری آنچنان فعال نبوده.

حرف‌هایی که از کارشناس می‌شنیدم هنوز برام عجیب بود، ولی بهش گفتم که قضیه رو پیگیری کنه و اون هم رفت جای اولی که گاوها رو به نظر خودش دیده بود و گاوی اونجا پیدا نکرده بود. در آخر این پیگیری‌ها، حرفاش رو تایید کرد و جلوی کلاه‌برداری چند میلیاردی از بانک رو گرفت. به واقع، این پیرمرد Seniorترین آدمی بود که من توی زندگیم دیدم.

توی بازار آی‌تی امروز، خیلی از نیروها توی لینکداین، خودشون رو Senior در موقعیت شغلی‌ای که هستن معرفی می‌کنن. خود من همیشه دنبال این بودم که بفهمم واقعا چه کسی سنیوره توی موقعیت شغلی‌ای که هست. یه سریا تعاریفی از نیروی سنیور دارن. مثلا توی لینکداین میرهادی رادی خوندم که اگه ۵ سال توی یه پوزیشنی کار کنی Senior حساب میشی. یه سری‌ها هم هستن که می‌گن باید توی تیم خفنی سابقه‌ی عضویت داشته باشی و با انواع تکنولوژی‌ها کار کرده و بهشون مسلط باشی تا Senior حساب بشی. از طرفی ممکن هم هست که شما ۵ سال توی یه پوزیشن کار کرده باشی، اما یه سری چیزا رو ندونی. مثالش هم کم نیست. افرادی که ۲۰ سال در یک پوزیشن دولتی کار کردن ولی واقعا سنیور نیست. این تعریف یه مقدار میلنگه و نمی‌تونه جامع باشه. برای من Senior بودن راستش هم‌ارز با خبرگی و دقت هست. یعنی توی کار خودت همه‌ی جوانب رو در نظر می‌گیری و می‌تونی توی کار سریع چیزایی که نیروهای دیگه، زمان بیش‌تری برای فهمیدنش صرف می‌کنن یا اساسا نمی‌تونن از اون جنبه نگاه کنن به موضوع. من از زمانی که این داستان رو شنیدم، هر موقع می‌گن فلانی سنیوره از خودم می‌پرسم یعنی چهره‌ی گاوها به چشمش آشنا میاد؟؟؟

ارادت

مدیر محصولاستارتاپکارآفرینیproduct manager
قبلا فرش‌فروشی داشتم، بعدش مدیر توسعه تجاری، بعدش مدیر محصول، الان کارشناس عملیات گیان هستم!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید