رمان ما اثر یوگنی زامیاتین تصویرکننده آیندهای محتمل است و باوجود گذشتن صدسال از نگارشش همچنان خواندنی و قابل بحث است. یوگنی زامیاتین بهعنوان یکی از بلشویکهای قدیمی شوروی شناخته میشود و طبق قاعده تاریخی هر انقلاب بزرگی، پس از برپایی حکومت شوروی به یکی از اولین مخالفان آن تبدیل شده و رمانش اولین کتابی است که توسط شورای سانسور شوروی ممنوعالچاپ میشود. نکته جالب دیگر اینکه رمان ما یک رمان علمی ـ تخیلی است؛ آن هم زمانی که گونه علمی ـ تخیلی هنوز وارد گونههای هنری و ادبی نشده بود. پیشرو بودن این کتاب از آنجا مشخص میشود که یوگنی زامیاتین علاوهبر نوشتن در چنین ژانری، یک قدم دیگر نیز به جلو برداشته و بهجای تصویرکردن آرمانشهر، پادآرمانشهر را به تصویر کشیده و نگاهی بیمناک به آینده دارد.
نقد تکنولوژی و نگاه مکانیکی به انسان آینده
یوگنی زامیاتین این رمان را با نگاه جدی به قاعده تیلور و مکتب پرجنبوجوش آن روزها یعنی فوتوریسم نگاشته است. و واضح است که در میان آثار از این دست، رمان ما یکی از بهترین نمونههاست. نکته جالب اینکه نویسنده با نگارشی فوتوریستی به جنگ مکتب فوتوریسم رفته و پدیدههای آیندهنگری، علمگرایی، تکنولوژی و زندگی برمبنای معادلات هندسی و ریاضی را هجو میکند. زامیاتین با تفکر درباب انسان و پدیده کمونیسم درمییابد که جوامع کمونیستی، انسان آزاد را از بین میبرند و تنها ماشینهایی مکانیکی به بار خواهند آورد.
ریاضیات در بطن ادبیات
نوع نگارش این رمان و سبکی که نویسنده اختیار کرده؛ آنقدر متفاوت است که هر خوانندهای را شگفتزده میکند. نگارش در قالب یادداشتهای روزانه و نامهنگارانه، استفاده از معادلات ریاضی در بطن ادبیات و مهمتر از همه زاویه دید جدید و خلاقانه باعث شده تا این رمان نسبت به هر آنچه تاکنون خواندهاید متفاوتتر بهنظر برسد.
شخصیت اصلی این رمان، مهرهای است از مهرههای مکانیکی یگانهکشوری در آینده. مهرهای مطلوب که یگانهکشور و ولینعمت را تقدیس میکند و قواعد زندگی در چنین سازوکاری را مطلوب و هرنوع سبک زندگی دیگری را مطرود میداند. روایت پر فراز و نشیب شخصیت اصلی داستان و نگاه او نسبت به وقایع دور و برش، جهانبینی عمیقی را پیش روی مخاطب گذاشته و او را با این سوالات اساسی مواجه میکند که به راستی، کدام راه به سعادت انسان ختم میشود؟ سعادت مهمتر است یا آزادی؟ اصلا سعادت به چه معناست؟
در چنین سبک و گونهای، رمان 1984 اثر جورج اورول محبوبتر است و توسط مخاطبان ایرانی بیشتر مطالعه شده است؛ اما بهزعم نگارنده این مقاله، رمان ما رمانی عمیقتر است و بهلحاظ فنی از ارزش بالاتری برخوردار است. این کتاب پس از سالها کمیاب بودن توسط نشر بیدگل و ترجمه بابک شهاب منتشر شده و این فرصت را برای مخاطبان ایرانی ایجاد کرده تا اثری مهم و کمتر شناختهشده از ادبیات روسیه را مطالعه کنند.
رمان ما؛ نمونهای از برتری ادبیات نسبت به سینما
خواندن رمان ما این نکته را حداقل بیش از پیش برای من اثبات میکند که وسعت تاثیر ذهنی ادبیات میتواند بسیار بیشتر از سینما باشد. در هنگام مواجهه با رمان ذهن انسان بهگونهای آزاد درگیر میشود. به این معنی که تصور و ساختن مواد خامی که از طریق کلمات به ذهن مخاطب وارد میشوند تماما بهعهده خود اوست. چنین تاثیری موجب میشود که هزار خواننده رمان، هزار ذهنیت متفاوت در به مواجهه با اثر هنری خلق کنند. چنین تاثیری هنگام مواجهه با سینما کمتر است. زیرا کارگردان و طراح هنری و فیلمبردار تصمیم میگیرند که علاوه بر کلمات، چه تصاویری را به مخاطب عرضه کنند و بههمین علت، وسعت خلقکردن را در ذهن مخاطب محدود خواهند ساخت.