ویرگول
ورودثبت نام
حامد هزارخانی
حامد هزارخانی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

چطوری آدم‌ها رو تغییر بدیم؟

سوال: چه‌جوری می‌­تونیم بقیه‌­ی آدم‌­ها رو، اون­‌طوری که دلمون می‌­خواد تغییر بدیم؟

پاسخ: ما نمی‌­تونیم دیگران رو تغییر بدیم!

حالا اگر توضیحات بیشتری می‌­خواید، ادامه‌­ی مطلب رو ببینید ?


خیلی وقت­‌ها برامون پیش اومده که از رفتار یه نفر ناراضی بودیم و تلاش کردیم که اون رو عوض کنیم؛ ولی احتمالا شما هم تایید می‌کنید که هیچ­‌وقت توی این کار موفق نبودیم؛ البته با وجود این شکست­‌های متوالی در تغییر آدم‌­ها، باز هم به این تلاش بیهوده ادامه میدیم.

  • پدر و مادر می­‌خوان که رفتار بچه­‌شون رو عوض کنن؛
  • بچه­‌ها می‌­خوان که طرز فکر پدر و مادر رو عوض کنن؛
  • زن و شوهر تلاش می­‌کنن که رفتار هم‌­دیگه­ رو عوض کنن؛
  • و...


تمام این تلاش‌­های ناموفق و ادامه‌­دار، زندگی رو تبدیل به یه میدون جنگ می­‌کنه که توی اون،
افراد سعی دارن با موشک و خمپاره (فشار، تهدید و...) هم‌­دیگه رو منفجر کنن و بعد از نو بسازن!

که البته نتیجه‌­ای به‌­جز سلب آرامش و تخریب اون رابطه نداره

خب، حالا یعنی انسان‌­ها به هیچ وجه تغییر نمی‌­کنن؟

در این­جا خالی از لطف نیست که کلامی از دکتر ویلیام گلسر، که توی کتاب تئوری انتخاب گفته رو با هم بخونیم:

کل چیزی که ما می‌­تونیم از بقیه بگیریم یا به اون‌­ها بدیم، اطلاعاته؛ اما اطلاعات به خودیِ خود نمی­‌تونن احساس یا عملی رو در ما ایجاد کنن. اطلاعات وارد مغز ما میشن، اون­جا پردازش میشن و اون­‌موقع است که تصمیم می­‌گیریم چه رفتاری داشته باشیم و چی­‌کار کنیم.


در واقع، ما نمی‌­تونیم کسی رو، بدون این­‌که خودش بخواد و استقبال کنه، تغییر بدیم.یا بهتره این­جوری بگم:

آدم‌­ها رو نمیشه به زور تغییر داد، فقط میشه کمک کرد که خودشون تغییر کنن.

حالا، چرا نمیشه دیگران رو بدون این­که خودشون بخوان تغییر بدیم؟

آدم‌­ها وقتی که دارن یه کاری رو انجام میدن، از نظر خودشون و با توجه به باورها و اطلاعاتی که دارن،
بهترین انتخاب و رفتار ممکنه.

در واقع، در پشت پرده‌ی هر رفتار، همچین اتفاقی میفته:

مثال:
موقع رانندگی، اصغر آقا به‌صورت ناگهانی و خطرناک می‌پیچه جلوی اکبر آقا،
طوری که نزدیک بودش تصادف رخ بده (ورودی/اتفاق)

اکبر آقا آدم پرخاشگریه و بر این باوره که همیشه باید مشکلاتش رو با دعوا و مرافه حل کنه (پردازنده/باور)

اکبر آقا گاز میده و میره کنار ماشین اصغر آقا، و شروع به فحاشی می‌کنه و بعد هم به‌طرز خطرناک‌تری می‌پیچه جلوی ماشین اصغر آقا تا متوقفش کنه و باهاش دست به یقه بشه (خروجی/رفتار)

حالا، وقتی که قصد داریم رفتار کسی رو تغییر بدیم، تمرکز ما فقط روی بخش خروجیه. و خب مشخصه که
بی‌­فایده‌­ست؛ چون خروجی تغییر نمی‌­کنه، مگر این‌­که پردازنده تغییر کنه؛ و پردازنده‌­ی آدم‌­ها رو هم نمیشه
با زور و فشار تغییر داد.

مگه میشه کسی رو مجبور کرد که چطور فکر کنه؟


البته توی یه­‌سری شرایط، ممکنه که اعمال زور به­‌حدی باشه که رفتار فرد موقتا عوض بشه؛ ولی توی این حالت، باز هم پردازنده تغییری نمی‌­کنه و به محض این­که فشار برداشته بشه، رفتار به روال سابق خودش برمی‌­گرده.

  • مثلا بچه‌­ای رو در نظر بگیرید که به­‌خاطر زور و فشار شدید پدر و مادرش، از خوردن چیپس و پفک منع شده.
    واضحه که وقتی پدر و مادرش حضور نداشته باشن و موقعیت هم فراهم باشه، از این خوراکی‌­ها می­‌خوره.
  • یا توی همون مثال اصغر آقا و اکبر آقا، اگر توی اون خیابون پلیس حاضر می‌بود، احتمالا اکبر آقا از ترس پلیس هم که شده، بی‌خیال درگیری میشد.

تا این‌جا متوجه شدیم که رفتار آدم‌­ها عوض نمیشه، مگر این­‌که خودشون بخوان.

حالا، اگر رفتار یه نفر واقعا بده و باعث آزار ما میشه، و البته خود اون فرد هم قصدی برای اصلاح رفتارش نداره، چی‌­کار باید بکنیم؟

با توجه به نوع رابطه (خانوادگی، شغلی، دوستانه، عاطفی و...) و شرایط موجود،
میشه یکی از این 3 تا روش رو به­‌کار برد:

1-قطع رابطه

اگر امکان قطع رابطه با این فرد وجود داره، مثلا دوست یا آشنای نه­‌چندان نزدیک ماست و رفتار بدی داره، میشه از این راه‌کار استفاده کرد.

البته قطع رابطه به این معنی نیست که با فرد مقابل دعوا یا قهر کنیم و یا به‌­طور توهین­‌آمیز و بی‌­ادبانه­‌ای،
رابطه رو به­‌صورت ناگهانی قطع کنیم.

مثلا جوری نباشه که اگه چند ماه بعد اون رو توی خیابون یا مهمونی می­‌بینیم، جواب سلام هم­دیگه رو هم ندیم.

در واقع، میشه گفت که ارتباط قطع نمی­شه، فقط دیگه عملا وقتی رو برای ارتباط با اون فرد اختصاص نمی­دین.

(در مطالب بعدی، در مورد شیوه‌های صحیح قطع ارتباط صحبت می‌کنیم)

2-پذیرش و مدیریت

وقتی شرایط جوریه که کار خاصی از دستمون برنمیاد، این راه‌کار می­‌تونه مناسب باشه.

مثلا وقتی که رئیسمون رفتار نامناسبی داره (پرخاشگر و بددهنه)، نمی‌­تونیم باهاش قطع رابطه کنیم،
مگر به قیمت از دست دادن شغلمون.

حالا توی این وضعیت، باید بیایم و شرایط رو بسنجیم.

اگر هیچ‌­جوره نمی‌­تونیم رفتارش رو تحمل کنیم، باید پیگیر این باشیم که در اولین فرصت، یه شغل جدید
پیدا کنیم.

ولی اگر می­‌خوایم که موقعیت شغلی­‌مون رو حفظ کنیم، این اخلاق بد رو می­‌پذیریم و تصمیم می‌­گیریم که
بدون غر زدن و خودخوری، باهاش کنار بیایم. (پذیرش)

بعد هم سعی می‌­کنیم که تا جای ممکن، کمترین اصطکاک و برخورد رو با رئیسمون داشته باشیم و طوری هم رفتار کنیم که بهونه‌­ای برای گیر دادن و بداخلاقی بهش ندیم. (مدیریت)

3- صلح، تفاهم، تغییر

این راه‌کار برای حالتیه که نه میشه به راحتی قطع رابطه کرد، و نه میشه به­‌مدت طولانی شرایط رو تحمل کرد و اولویت هم اینه که سوءتفاهم‌­ها و مشکلات برطرف، و آرامش حکم­‌فرما بشه.

این وضعیت اکثرا برای روابط خانوادگی و عاطفی پیش میاد؛ که قطع ارتباط در اون‌­ها، عواقب و دشواری­‌های زیادی رو به‌­همراه داره.

در این موارد، مشخصا باید به مشاور و متخصص مراجعه کرد و البته نیاز به همکاری و تغییر ما و فرد مقابل داره.

در واقع، باید انتخاب کنیم که حاضریم کدوم سختی رو به جون بخریم؛
"سختی جدایی" یا "سختی تلاش برای تغییر و تفاهم"؛

و در نهایت بعد از تلاش و تفکر و البته راهنمایی گرفتن از متخصص، گزینه‌­ای که برامون بهتره رو انتخاب کنیم.




تغییرروانشناسیویلسام گلسرروابطتئوری انتخاب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید