سوال: چهجوری میتونیم بقیهی آدمها رو، اونطوری که دلمون میخواد تغییر بدیم؟
پاسخ: ما نمیتونیم دیگران رو تغییر بدیم!
حالا اگر توضیحات بیشتری میخواید، ادامهی مطلب رو ببینید ?
خیلی وقتها برامون پیش اومده که از رفتار یه نفر ناراضی بودیم و تلاش کردیم که اون رو عوض کنیم؛ ولی احتمالا شما هم تایید میکنید که هیچوقت توی این کار موفق نبودیم؛ البته با وجود این شکستهای متوالی در تغییر آدمها، باز هم به این تلاش بیهوده ادامه میدیم.
تمام این تلاشهای ناموفق و ادامهدار، زندگی رو تبدیل به یه میدون جنگ میکنه که توی اون،
افراد سعی دارن با موشک و خمپاره (فشار، تهدید و...) همدیگه رو منفجر کنن و بعد از نو بسازن!
که البته نتیجهای بهجز سلب آرامش و تخریب اون رابطه نداره
در اینجا خالی از لطف نیست که کلامی از دکتر ویلیام گلسر، که توی کتاب تئوری انتخاب گفته رو با هم بخونیم:
کل چیزی که ما میتونیم از بقیه بگیریم یا به اونها بدیم، اطلاعاته؛ اما اطلاعات به خودیِ خود نمیتونن احساس یا عملی رو در ما ایجاد کنن. اطلاعات وارد مغز ما میشن، اونجا پردازش میشن و اونموقع است که تصمیم میگیریم چه رفتاری داشته باشیم و چیکار کنیم.
در واقع، ما نمیتونیم کسی رو، بدون اینکه خودش بخواد و استقبال کنه، تغییر بدیم.یا بهتره اینجوری بگم:
آدمها رو نمیشه به زور تغییر داد، فقط میشه کمک کرد که خودشون تغییر کنن.
حالا، چرا نمیشه دیگران رو بدون اینکه خودشون بخوان تغییر بدیم؟
آدمها وقتی که دارن یه کاری رو انجام میدن، از نظر خودشون و با توجه به باورها و اطلاعاتی که دارن،
بهترین انتخاب و رفتار ممکنه.
در واقع، در پشت پردهی هر رفتار، همچین اتفاقی میفته:
مثال:
موقع رانندگی، اصغر آقا بهصورت ناگهانی و خطرناک میپیچه جلوی اکبر آقا،
طوری که نزدیک بودش تصادف رخ بده (ورودی/اتفاق)
اکبر آقا آدم پرخاشگریه و بر این باوره که همیشه باید مشکلاتش رو با دعوا و مرافه حل کنه (پردازنده/باور)
اکبر آقا گاز میده و میره کنار ماشین اصغر آقا، و شروع به فحاشی میکنه و بعد هم بهطرز خطرناکتری میپیچه جلوی ماشین اصغر آقا تا متوقفش کنه و باهاش دست به یقه بشه (خروجی/رفتار)
حالا، وقتی که قصد داریم رفتار کسی رو تغییر بدیم، تمرکز ما فقط روی بخش خروجیه. و خب مشخصه که
بیفایدهست؛ چون خروجی تغییر نمیکنه، مگر اینکه پردازنده تغییر کنه؛ و پردازندهی آدمها رو هم نمیشه
با زور و فشار تغییر داد.
مگه میشه کسی رو مجبور کرد که چطور فکر کنه؟
البته توی یهسری شرایط، ممکنه که اعمال زور بهحدی باشه که رفتار فرد موقتا عوض بشه؛ ولی توی این حالت، باز هم پردازنده تغییری نمیکنه و به محض اینکه فشار برداشته بشه، رفتار به روال سابق خودش برمیگرده.
تا اینجا متوجه شدیم که رفتار آدمها عوض نمیشه، مگر اینکه خودشون بخوان.
حالا، اگر رفتار یه نفر واقعا بده و باعث آزار ما میشه، و البته خود اون فرد هم قصدی برای اصلاح رفتارش نداره، چیکار باید بکنیم؟
با توجه به نوع رابطه (خانوادگی، شغلی، دوستانه، عاطفی و...) و شرایط موجود،
میشه یکی از این 3 تا روش رو بهکار برد:
1-قطع رابطه
اگر امکان قطع رابطه با این فرد وجود داره، مثلا دوست یا آشنای نهچندان نزدیک ماست و رفتار بدی داره، میشه از این راهکار استفاده کرد.
البته قطع رابطه به این معنی نیست که با فرد مقابل دعوا یا قهر کنیم و یا بهطور توهینآمیز و بیادبانهای،
رابطه رو بهصورت ناگهانی قطع کنیم.
مثلا جوری نباشه که اگه چند ماه بعد اون رو توی خیابون یا مهمونی میبینیم، جواب سلام همدیگه رو هم ندیم.
در واقع، میشه گفت که ارتباط قطع نمیشه، فقط دیگه عملا وقتی رو برای ارتباط با اون فرد اختصاص نمیدین.
(در مطالب بعدی، در مورد شیوههای صحیح قطع ارتباط صحبت میکنیم)
2-پذیرش و مدیریت
وقتی شرایط جوریه که کار خاصی از دستمون برنمیاد، این راهکار میتونه مناسب باشه.
مثلا وقتی که رئیسمون رفتار نامناسبی داره (پرخاشگر و بددهنه)، نمیتونیم باهاش قطع رابطه کنیم،
مگر به قیمت از دست دادن شغلمون.
حالا توی این وضعیت، باید بیایم و شرایط رو بسنجیم.
اگر هیچجوره نمیتونیم رفتارش رو تحمل کنیم، باید پیگیر این باشیم که در اولین فرصت، یه شغل جدید
پیدا کنیم.
ولی اگر میخوایم که موقعیت شغلیمون رو حفظ کنیم، این اخلاق بد رو میپذیریم و تصمیم میگیریم که
بدون غر زدن و خودخوری، باهاش کنار بیایم. (پذیرش)
بعد هم سعی میکنیم که تا جای ممکن، کمترین اصطکاک و برخورد رو با رئیسمون داشته باشیم و طوری هم رفتار کنیم که بهونهای برای گیر دادن و بداخلاقی بهش ندیم. (مدیریت)
3- صلح، تفاهم، تغییر
این راهکار برای حالتیه که نه میشه به راحتی قطع رابطه کرد، و نه میشه بهمدت طولانی شرایط رو تحمل کرد و اولویت هم اینه که سوءتفاهمها و مشکلات برطرف، و آرامش حکمفرما بشه.
این وضعیت اکثرا برای روابط خانوادگی و عاطفی پیش میاد؛ که قطع ارتباط در اونها، عواقب و دشواریهای زیادی رو بههمراه داره.
در این موارد، مشخصا باید به مشاور و متخصص مراجعه کرد و البته نیاز به همکاری و تغییر ما و فرد مقابل داره.
در واقع، باید انتخاب کنیم که حاضریم کدوم سختی رو به جون بخریم؛
"سختی جدایی" یا "سختی تلاش برای تغییر و تفاهم"؛
و در نهایت بعد از تلاش و تفکر و البته راهنمایی گرفتن از متخصص، گزینهای که برامون بهتره رو انتخاب کنیم.