Hamidreza Lachin
Hamidreza Lachin
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

از من به ما!


انسان موجودی خودگرا یا دگرگراست؟ اگه به تجربیات خودمون رجوع کنیم، می‌بینیم که نمی‌تونیم لزوما انسان رو متعلق به یکی از این دسته‌ها بدونیم. دور و برمون پر از رفتارهای خودخواهانه و فردگراست که منفعت شخصی رو هدف قرار داده. همچنین خاطراتی رو به یاد داریم که افرادی برای موفقیت گروه از منافع خود گذشته و حتی هزینه‌های جبران ناپذیر پرداخت کرده‌ان.

جاناتان هایت در کتاب ذهن درستکار با بررسی بیولوژی و روانشناسی اخلاق انسان، در تلاش برای یافتن پاسخی علمی به این سوال است. هایت در این کتاب، انسان رو موجودی دو طبقه معرفی می‌کنه. در طبقه اول، که قلمرو بی‌حرمتینامیده می‌شه، ما متمرکز بر منافع فردیمون هستیم و هدفمون برتری در رقابت با سایر اعضای گروهمونه. ما 90% زمانمون رو در این طبقه می‌گذرونیم.

10% باقی زمانمون رو در طبقه دوم، قلمرو مقدس، می‌گذرونیم. در این طبقه من رو کنار گذاشته و در خدمت ما و گروه قرار می‌گیریم و حاضریم فداکاری‌هایی برای برتری گروهمون در مقابل سایر گروه‌ها انجام بدیم. وقتی در این طبقه قرار می‌گیریم، نوعی انرژی مثبت و شادی دسته‌جمعی رو به واسطه نزدیکی با همدیگه احساس می‌کنیم که ما رو به جایگاهی متعالی و والا می‌رسونه.

هایت انسان طبقه اول رو به شامپانزه و انسان طبقه دوم رو به زنبور تشبیه می‌کنه. برخلاف شامپانزه‌ها که دنبال رقابت فردی و صعود در سلسله مراتب قبلیه هستن، زنبورها از ابتدا در خدمت کندو قرار می‌گیرن. ما نیز در ابتدا زندگی‌ای مشابه شامپانزه داشتیم، اما در طول تکامل یاد گرفتیم که تحت شرایطی خاص رفتاری زنبوروار رو پیش بگیریم، منفعت شخصی رو کنار گذاشته و برای بقا و رشد در خدمت اهدافی فراتر از خود باشیم. همین تغییر منجر به شکل‌گیری قبایل، روستاها، شهرها و کشورها و برتری ما بر سایر گونه‌ها شد.

حال تحت چه شرایطی انسان از من به ما صعود خواهد کرد؟

1. تعریف چشم‌انداز و هدف مشترک: ما عاشق تصاویری از آینده می‌شیم که قول زندگی بهتری رو به ما می‌دن. ما پذیرای رهبرانی خوش صحبت و داستان‌پردازیم که ما رو از زندگی پوچ طبقه اول رها کرده و به سمت دنیایی مقدس ببرن.

2. ایجاد برابری:خلق فضایی که در اون تمامی افراد حس یک خانواده رو داشته و به جای توجه به تفاوت‌های نژادی و قومی و ...، برابری و اهداف مشترک مدنظر باشه.

3. تقویت اجتماع:گردهم آوردن افراد به بهانه‌های مختلف در کنار یکدیگر. مثل برگزاری مهمونی یا دورهمی‌ها، برگزاری مسابقات، اجراهای جمعی و ایجاد سنن و آداب و رسوم جمعی.

از این تکنیک‌ها برای خلق سازمان‌های کندووار نیز می‌توان استفاده کرد. سازمان‌هایی که افراد به جای تمرکز صرف بر کسب دستاورد و درآمد فردی بیشتر، با غرور، اشتیاق و وفاداری در خدمت تیم و سازمان قرار بگیرن.

موفقیتکسب و کارذهن درستکارروانشناسی اخلاقجاناتان هایت
حمیدرضا لاچین، دانشجوی ارشد مدیریت مهندسی، علاقه مند به حوزه منابع انسانی و مدیریت و عاشق یادگیری هستم. در ویرگول تجارب و یادگیری های دانشجویی و کاری ام را به اشتراک می گذارم. سایت شخصی: hlachin.ir
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید