چی میشه که در برخی جوامع مردم با حکومت در پرداخت مالیات، تفکیک زباله یا رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی همکاری بیشتری میکنن؟ احتمالا هممون قبول داریم که رعایت هر کدوم از این موارد در کل به نفع جامعه و کشوره، ولی چی اتفاقی میافته که موقع عمل ترجیح میدیم که رفتارهای متفاوتی رو انجام بدیم؟
بو روثستاین در کتاب «دامهای اجتماعی و مساله اعتماد»، به بررسی نقش اعتماد میان اعضای یه جامعه در توسعه و رشدش پرداخته. او دام اجتماعی رو موقعیتی تعریف میکنه که در اون مردم به ضرر منافع جمعی اقدام کرده و از همکاری با همدیگه سرباز میزنن، به این علت که فکر میکنن بقیه هم همینکارو میکنن. به عبارتی به بقیه مردم در انجام کار درست اعتماد ندارن. نهایتا یه نتیجه بازنده-بازنده رخ میده و همه مردم آسیب میبینن.
طبق نظر روثستاین، جوامعی در این دام گرفتار میشن که فاقد سرمایه اجتماعی باشن. منظور از سرمایه اجتماعی، وجود اعتماد بین اعضای جامعه و تمایلشون برای انجام فعالیت اجتماعی داوطلبانه هست. در فقدان سرمایه اجتماعی، مردم جامعه دنبال منافع فردیشون میرن و از همکاری با حکومت و همدیگه برای پیشرفت اجتماعی دوری میکنن.
روثستاین در ادامه راهکارهایی رو از جمله مهمترین موارد زیر برای بهبود سرمایه اجتماعی مطرح کرده:
1. احترام به تنوع و ایجاد روابط اجتماعی: نتایج آزمایشات نشون میده که هر چی افراد در سطح جامعه با آدمهای متفاوت از خود رابطه بیشتری داشته باشن، میزان اعتمادشون هم افزایش پیدا میکنه. دولت باید بسترهایی رو برای برقراری این روابط در جامعه ایجاد کنه.
2. ایجاد نهادهای باکیفیت و فراگیر: ما بصورت روزمره با نهادهایی مثل پلیس، قوه قضائیه، ادارات دولتی و ... سر و کار داریم که کمیت و کیفیت خدمترسانیشون توی ایجاد اعتماد در ما موثره. اگه این خدمات باکیفیت مناسب و با رعایت انصاف و عدالت ارائه نشه و همچنین نمایندگان و مسئولین درگیر فساد، تبعیض و سواستفاده از قدرت باشن، صدمات جدی به سرمایه اجتماعی وارد میشه.
3. برقراری عدالت رویهای: منظور از عدالت رویهای، برخورد یکسان با افراد مطابق با قانون و مقررات مشخص است. همچنین اگه کسی ناقض قانون و مقررات شد و عدالت از بین رفت، باید اون فرد مجازات بشه.
سازمانها هم بعنوان یه نهاد اجتماعی درگیر دام اجتماعی میشن که منجر به کاهش بهرهوری و دلبستگی سازمانی میشه. باتوجه به ایدههای کتاب روثستاین، میشه اقدامات و طراحیهای نهادی زیر رو برای تقویت سرمایه اجتماعی در داخل سازمان دنبال کرد:
1. برگزاری رویدادهای جمعی به منظور افزایش ارتباطات بین تیمهای کاری متفاوت
2. تعریف پروژههای کاری بین واحدی
3. ایجاد فرآیندها و قوانین سازمانی مشخص برای تضمین عدالت رویهای
4. در نظر گرفتن اصول رفتاری در مدیریت عملکرد و بازخورد به افرادی که ناقض اعتماد هستن
5. برنامهریزی روی ارائه خدمات باکیفیت و عادلانه. در اینجا منابع انسانی میتونه نقش ویژهای در طراحی و ارائه خدماتی مثل محیط کاری، مزایای سازمانی، سیستمها و تکنولوژیهای کاری و ارتباطاتی داشته باشه.
6. توانمندسازی مدیران بعنوان اثرگذارترین عامل در تجربه کاری روزانه افراد تا تمامی موارد بالا رو جهت افزایش سرمایه اجتماعی در تیمها رعایت کنن.
برای آشنایی بیشتر با کتاب روثستاین، پیشنهاد میکنم اپیزودهای 12، 13، 14 و 15 پادکست دغدغه ایران رو از طریق لینک زیر گوش کنید.