ارمان شروع به مسخره بازی کرد خندیدیم ،چند لحظه ایی فارغ شدیم از این زندگی سخت ،زندگی همین جور سخت میگذره اگر سخت بگیری که اصلا نمیگذره
رسید لحظه ایی که هیچ کس کنتظرش نبود دقیق ساعت رفتن من،زمان خداحافظی من ، ارزو محکم بغل ام کردفقط گریه هاشو میشنیدم بغض توی گلوم سنگین تر میشد
ارمان=ارام یادم نمیره هیچ وقت چه کاری برام انجام دادی همیشه روی کمک داداشت حساب کن ارام ترین
بابغض گفتم حتما
شیدا =بهترین الگوی زندگی ام ،بهترین دوست ، نمی دانم چه بگویم فقط میتونم بگم با رفتند خیلی چیزا از دست میدهم
مرسی شیدا جان ،مواظب خودت و داداشم باش
مامان= روزی که به دنیا امدی به خاطرلبخند زیبایی که به پدربزرگت زدی و ارامشی که به همه دادی تصمیم گرفتیم اسم ات ارام بزاریم همیشه ارامی مثل اسم ات شاید درست ترین کاری که تونستم انجام بدهم انتخاب اسم تو بوده
من=مامان دلم برای نگاهت تنگ میشه دلم برای صدات تنگ میشه
مامان =الهی قربونت برمما همیشه هستیم خدا کمک میکنه مطمئن باش
بعد از خداحافظی با مامان رسید سخت ترین بخش خداحافظی یعنی از پشت و پناه زندگیم ،خداحافظی از بهترین الگو صبر زندگی ام
من=بابا من صبر از شما یاد گرفتم زمانیکه صبر کردن اصلا اسون نبود میشه الان بهم یک چیز بگی که همیشه یادم باشد مرحمی برای تنهایی هام باشه
بابا=قربونت برم دختر نازم ، تو باید بلد باشی وقتی نور نیست خثدت خورشید بشی و بتابی قشنگ ترین جمله ایی بود که شنیدم ارامش بخش ترین جمله ایی بود که نیاز به شنیدنش داشتم ……