Hanieh shahba·۵ ساعت پیشدنياي ارام #پارت چهل و نهخيلي نگران بودم نميدانستم چه طور قرار با هم برخورد كند اما هيچ چيز نمي تونست مخالف ام كند بايد ميرفتم هر جور شده سرسري اماده شدم با چشماي ق…
Hanieh shahba·۵ ساعت پیشدنياي ارام #پارت چهل وهشتمجبور شدم براي اينكه بتونم قرص معده ام بخورم چند لقمه نان خالي خوردم،سعي ميكرديم تو خونه زياد حرف نزنيم كه حال بابا بدتر نشود چون از ديشب ت…
Hanieh shahba·۱ روز پیشدنیای ارام#پارت چهل وهفتمن=پروانه جان اگر دادگاه برگزار بشه به معنای واقعی همه چی تمام میشود و نمیدانم چی میشود مزاحمت شدم که تنها امیدی که دارم عملی کنمپروانه=چه…
Hanieh shahba·۱ روز پیشدنیای ارام #پارت چهل و ششاون شب توی خانه خواب معنایی نداشت همه یک جورایی درگیر بودند تا خود صبح فکر کردم به سرنوشت بابا که بعد از دادگاه معلوم نیست چی بشود به زندگی…
Hanieh shahba·۳ روز پیشدنیای ارام #پارت چهل و پنجارمان=بابا نزنید این حرف و توقع چیه ،شما که مقصر نیستید از شما بخواد انتقام بگیره من=ارمان ما فقط میفهمیم بابا بی گناه اما شواهد این نمیگن…
Hanieh shahba·۳ روز پیشدنیای ارام #پارت چهل وچهارمامان و بابا رفتند ارمان ارام و قرار نداشت ارزو هنوز برایش مسئله حل نشده بود من مثل ارزو و مامان راحت نمیتونم گریه کنم و همین موضوع همیشه ا…
Hanieh shahba·۴ روز پیشدنياي ارام #پارت چهل و سهارمان=بابا منظورتون از اقا علي همسايه مون كه نيست؟بابا =هست پسرم،پيمان سعادت صاحب ان شركت بودند كه اقاي مرادي حساب شون خالي كردندتمام شد يع…
Hanieh shahba·۴ روز پیشدنياي ارام #پارت چهل و دومامان= ارمان پسرم تو نگران نباش ،خدا بزرگه بابا=شايد بتونيم از شاكي خصوصيم براي چند روز رضايت گرفت من=بابا شاكي خصوصي براي چي ديگهبابا=دختر…
Hanieh shahba·۴ روز پیشدنیای ارام #پارت چهل و یکبابا =فرشته جان مشکل ما دقیقا اقای ریئس مثل اینکه اقای مرادی دخترشون بهانه بوده ایشون هستند که اختلاص کردند هرچی بیشتر میفهمیدم بیشتر متوجه…
Hanieh shahba·۴ روز پیشدنیای ارام#پارت چهلمامان=مرد جون به لب مون کردی ،ایشالله خیرهبابا=خیر چه عرض کنم فرشته خانم ،ماجرا از این قراره دقیقا بیست روزی از مرحصی اقای مرادی ریئس بانک…