حامد.
حامد.
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

آبی نمونده، حتّیٰ برای شاشیدن به دنیا.

نه دوست بودن رو بلدم و نه عاشق بودن رو. دنبالِ چی‌ام؟
گریه دارم. ولی فکر نمی‌کنم کسی صدایِ گریه‌هامو بشنوه.


[پر کردن ۳۰۰ تا کارکتر با کلمه‌های نان‌سنس خیلی بهتر از مزخرفیه که قبلاً ادامه‌ی این دو خط نوشته بودمشون. حالا این که این روزا هم مثل اون موقع آبی مونده یا نمونده، می‌تونه دلیل خوبی باشه برای کش دادن این دو سه تا جمله، هر چند نیست. دیگه نیست]

وَ «مَن»، شروعِ تمامِ اشتباه‌هایِ زندگی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید