خلاصه کلام:
با وجودی که تفاوت تورم دو کشور یکی از مهمترین دلایل تفاوت نرخ ارز آن دو کشور است؛ اما تورم همهی مسئله نیست. نرخ ارز به دلایل دیگری نیز میتواند نوسانهای بزرگ را تجربه کند. تغییر قیمت نسبی ارز و دستکاریهای مخرب در بازار ارز از جمله این دلایل هستند. ما در سال 99 با کسری بودجه، تحریم، کاهش قیمت نفت و شوک بیماری کرونا ترکیبی از همهی این عوامل را تجربه کردیم. از این رو افزایش قیمت ارز در این چند ماه را باید ترکیبی از عوامل مختلف دانست.
مخاطب: پیش نیاز فهم این نوشته، فهم سازوکار عرضه و تقاضا در بازار ارز است. نوشته مفید در این زمینه: +
قیمت ارز این روزها دوباره سر به فلک کشیده است. با وجودی که جهش و نوسان قیمت ارز چیز تازهای نیست؛ اما هربار چراغ این سوال را در ذهن بسیاری از ما روشن میکند که چرا نرخ ارز در کشور ما در طی نیم قرن اخیر، بخصوص ده سال گذشته، افزایش چشمگیر را تجربه کرده است؟ اولین پاسخی که به این سوال در طی سالیان گذشته داده شده، تورم است. در این چارچوب تفاوت قابل توجه تورم در ایران نسبت به شرکای خارجی ایران موجب میشود قیمت کالای تولید داخل گرانتر از کالای تولید خارج باشد و همین امر موجب افزایش واردات شود. افزایش واردات نیز به افزایش تقاضای ارز منجر شده و در نهایت قیمت ارز را بالا میبرد. در نتیجه برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز، باید سیاستهای مهار تورم را در پیش گرفت. این سخن درست است؛ اما کامل نیست. آیا نمیتوان حالتی را متصور بود که با وجود تورم 2 درصدی، تغییرات 50 درصدی نرخ ارز را شاهد باشیم؟ به عنوان نمونه، در شکل زیر روند نرخ ارز در کانادا (ارزش برابری هر دلار آمریکا با دلار کانادا) را میبینیم. کانادا از سال 2000 میلادی هیچگاه تورم بالاتر از 3 درصد را تجربه نکرده است(+). اما در همین مدت روند با ثباتی را در نرخ ارز کانادا مشاهده نمیکنیم. قیمت هر دلار آمریکا در سال 2002 بیش از 1.5 دلار کانادا بوده و در طی ده سال با کاهش 50 درصدی به 1 دلار کانادا رسید و پس از آن با افزایش 30 درصدی در سال 2016 به بیش از 1.3 دلار کانادا میرسد.
برای فهم چگونگی تغییرات قیمت ارز، باید به سازوکار تعیین قیمت ارز پرداخت. با وجودی که ارز از مهمترین کالاها در اقتصاد است؛ اما سازوکار تعیین قیمت آن تفاوتی با دیگر کالاها نداشته و قیمت آن نیز در عرضه و تقاضا تعیین میشود. از این رو برای فهم تغییرات قیمت ارز، باید به عوامل موثر بر عرضه و تقاضای ارز پرداخت. در این چارچوب میتوان تغییرات قیمت ارز را در سه چارچوب تحلیل کرد:
با توجه به آنچه گفته شد، میتوان گفت افزایش قیمت ارز از ابتدای سال 99 مخلوطی از سه عامل اخیر است. کاهش درآمدهای ارزی ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت، کاهش صادرات ناشی از رکود جهانی پس از شیوع بیماری کرونا و تورم ناشی از کسری بودجه عواملی هستند که در افزایش قیمت ارز سال 99 سهیماند. سیاستهای دولت در راستای جلوگیری از پولی شدن کسری بودجه و کاهش دستکاریهای مخرب در بازار ارز میتواند تعدیلکنندهی این افزایش بوده و بخشی از افزایش نرخ ارز را خنثی نماید.
*با توجه به مطالعات مختلف، از جمله گزارش کارشناسی شماره 16284 مرکز پژوهشهای مجلس، تخصیص ارز 4200 تومانی موجب کنترل تورم نشده و مابه التفاوت ارز 4200 تومانی و قیمت بازار آزاد، به جای سفره مصرفکننده، به جیب واسطههایی میرسد که از موهب این رانت برخوردار شدهاند. در نتیجه دستکاری مخرب تخصیص ارز 4200 تومانی، موجب بهبود وضعیت رفاهی مردم نیز نشده است.
**همین مطلب در اقتصاد آنلاین.