حامی
حامی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

به سلامتی "اشتباه"

من رو ببر فقط به دو سال و نیم پیش؛ نه اینکه اون موقع همه چی خوب بود و به راه، اون موقع خوبی بود برای راه رو جدا کردن. یا من رو ببر به 3 سال پیش، یا 3.5 سال پیش. شاید اون بهترین جا بود برای تصمیم درست یا حتی نادرست! یا حتی من رو ببر به 4.5 سال پیش. من فقط می خوام یه تصمیم اشتباه بگیرم همون موقع.

آدم خیلی احمقه. احمقه و هر لحظه فکر می کنه خیلی چیزها رو میدونه و پیش بینی می کنه، ولی از آینده هیچ خبری نداره؛ پشیزی نمی دونه. هر کی گفت می دونه شعر می گه. بزرگترین دغدغه های اکنون، کوچکترین اهمیتی برای فردا ندارن، و همینه که تصمیم هایی که آینده رو تحت تاثیر می گذارند، مشکل می کنه.

آدم ها محکوم اند به تصمیم گرفتن. هر لحظه باید یک تصمیم گرفت. آدم ها در این دنیا بی رحمانه تنهان و باید تصمیم بگیرن، و مسلما یه تعدادی از این تصمیم ها اشتباه اند و هیچ نصیحتی بار مسوولیت تصمیم رو از دوش آدم بر نمی داره. حتی عزیزترین ها که پدر و مادر باشن هم در گرفتن این تصمیم و سرنوشت اون کمکی نمی کنن. آدم ها با سرعتی باور نکردنی رو به تنهایی می رن و پیر می شن و تموم میشن. دنیا پره از لحظه هایی که بین دوراهی درست و غلط باید انتخاب کنیم. ما همون شخصیت اول بازی هستیم تو صفحه سیاه تلویزیون که حرکت اشتباهمون می تونه کلکمون رو بکنه یا در پیروزی رو برامون باز کنه. بازی رو هم که باختی ری استارت می کنی، شده اصلا از اول بازی رو انجام بدی، انجام می دی!

ببین چقدر تصمیم نگرفتی رفیق، چقدر اشتباه شد که تصمیم نگرفتی. چقدر تصمیم مثلا "درست" گرفتی با عقل بی عقلت؛ که الان دلت هلاکه برای غلط هایی که نکردی. ببین رفیق بیا همه اشتباه های دنیا رو جمع کنیم دور هم. اون هایی که هستن و جبران میشن. بیار همشون رو کنار هم؛ این ها همه اون چیزهایی هستن که یه عمره ازشون می ترسی. رفیق اینا اون جوری هم نیستن، یکیشون فردا درست تر بود یکیشون دیروز درست بوده و الان نیست. داداش، بیا یه بارم شده بشینیم همون تصمیم اشتباهه رو بگیریم. ضرر نزنیم به بقیه ولی هرچی فکر می کردیم اگر کنیم چی میشه و بهمان، همون رو برداریم. بابا لامصب، تنها خودمونیم هیچکی حواسش به ما نیست، که باشه هم مهم نیست. به سلامتی "اشتباه". به سلامتی پدر زندگی که نشون داد آدم ها بودن که "درست" رو گذاشتن کنار "اشتباه" که معنی بگیره. ما آدم ها خودِ اشتباهیم؛ و بیرون از خودمون می گردیم دنبالش. داداش اشتباه خودتی، خودمم. ولی به سلامتی "اشتباه".

فلسفهاشتباهولوژی
افکارم که گره می خورد اینجا می نویسم، برای ثبت، به امید گشایش.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید