ویرگول
ورودثبت نام
حسن حدادی
حسن حدادی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

نود و هشت

سال پر رنجی بر ایران و بر ایرانی گذشت
غم فراوان بر دل و بر جان این مردم نشست

سیل و طوفان و بلا آمد همان آغاز سال
بلبل خوشخوان نخواند بر گلی آواز حال

ای خدا بر ظالم پیمان شکن نفرین فرست
روزگاری را بر این مردم بسی شیرین فرست

او جنایت کرد و جورش شد عیان بر مردمان
جنگ و تحریمش بسی ظلم است بر ایرانمان

دست اسرائیل ز آستین پلیدش شد عیان
قهرمان ملی ما نیست او در بینمان

هست ایرانی به هر حال شاکر پروردگار
گر چه ویروس کرونا هم رسد از هر دیار

بعد این سختی خودش گفته که آسانی رسد
سال های پیش رو دارو و درمانی رسد

یک جهانی منتظر آن جان جانان می رسد
شیشه دارو به دستش بهر درمان می رسد​

نوروز ۹۹ - رفسنجان

نود و هشت1398شعرکرونا
اشعار و دلنوشته های حسن حدادی معلم بازنشسته - رفسنجان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید