Hadi Ghorbani
Hadi Ghorbani
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

قانون 100 ساعت | فقط صد ساعت برای یادگیری لازم داری

چه می‌کنید اگر بگویم برای یادگیری هر حرفه‌ای تنها به 100 ساعت نیاز دارید؟ فرقی ندارد مهارتی که می‌آموزید کار عملی باشد یا کار فکری در هر صورت شما به صد ساعت احتیاج دارید نه بیشتر. ممکن است با خود بگویید چنین چیزی امکان ندارد چون حرفه‌ای‌ها چنین نیستند در جواب می‌گویم منظور من حرفه‌ای‌ها نیستند.

اگر به عنوان من دقت کرده باشید درمی‌یابید که من از یادگیری صحبت کردم نه حرفه‌ای شدن. برای حرفه‌ای شدن یا به عبارت بهتر درجه یک شدن می‌بایست از قانون 10/000 ساعت مالکوم گلدول تبعیت کنید که ما اینجا کاری با آن نداریم. ما در مورد یادگیری صحبت می‌کنیم و برای یادگیری تنها به صد ساعت زمان نیاز داریم.

قانون 100 ساعت چیست؟

قانون صد ساعت می‌گوید برای یادگیری یک حرفه تنها به صد ساعت زمان احتیاج دارید. فرقی ندارد این صد ساعت در طول یک ماه به دست بیاید یا در طول یک سال. در هر صورت بعد از پایان رساندن این صد ساعت شما از 95 درصد افرادی که در زمینه خودتان فعالیت می‌کنند جلوتر هستید.

به عنوان مثال شما می‌خواهید در زمینه نویسندگی رشد کنید، می‌خواهید مهارت سئو را در خود تقویت کنید، می‌خواهید طراحی سایت یاد بگیرید، می‌خواهید برنامه‌نویسی یاد بگیرید و هر مهارت دیگری که در نظر دارید با این قانون دستیابی به آن کاملن ساده است.

چگونه از قانون 100 ساعت استفاده کنیم؟

بسیاری از افراد در مواجهه ابتدایی با این روش گارد می‌گیرند و متعصبانه برخورد می‌کنند. آن‌ها می‌گویند قانون صد ساعت اعتماد به نفس کاذب می‌دهد و یادگیری به همین راحتی‌ها هم نیست در حالیکه این بازخوردها به خاطر عدم استفاده درست از این قانون است. برای استفاده از قانون صد ساعت می‌بایست به شیوه زیر عمل کنیم:

  • ابتدا باید نیش یا بخش کوچکی از مهارتی که مدنظر داریم را تعیین کنیم. به عنوان مثال من در زمینه توسعه فردی، برنامه‌ریزی را برگزیده‌ام.
  • سپس به وسیله قانون صد ساعت مهارت خود را در نیش ارتقا می‌دهیم. برای این منظور می‌توانیم ویدیوها، کتاب‌ها و منابع آموزشی مختلف را امتحان کنیم.
  • در مرحله آخر وقتی از مهارت خود در نیش مورد نظرمان اطمینان حاصل کردیم به سراغ نیش‌های دیگر می‌رویم و فتح‌شان می‌کنیم.

قانون 100 ساعت چه مزایایی دارد؟

  • قانون صد ساعت شما را از سردرگمی نجات می‌دهد چون حد مشخصی برای پایان دارد و طولانی نیست در حالیکه قانون ده هزار ساعت طاقت‌فرسا بوده و احتیاج به آمادگی دارد.
  • قانون صد ساعت به ما می‌آموزد تا برای یادگیری هر چه سریع‌تر، وظیفه‌ها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم. این تقسیم وظایف موجب می‌شود تا انجام کارها آسان‌تر شود.
  • کمالگرایی در قانون صد ساعت هیچ معنایی ندارد چون شما صد ساعت در اختیار دارید و این زمان محدودی است به همین خاطر تمام تلاش خود را می‌کنید تا هر طور شده بهترین بهره را ببرید.
  • قانون صد ساعت انعطاف‌پذیری بالایی دارد. فرقی ندارد صد ساعت را در طول یک سال به دست آورید یا طول یک ماه یا اینکه در صد روز. در هر صورت شما موظفید صد ساعت را پر کنید و یک روز هم از وظیفه خود غافل نشوید. از سویی دیگر کسانی که سرشان شلوغ است هم می‌توانند از این قانون استفاده کنند. به عنوان مثال صد ساعت در طول یک سال برابر است با هجده دقیقه در روز.
  • قانون صد ساعت واقعگرایانه است. برخلاف قانون ده هزار ساعت مالکوم گلدول، قانون صد ساعت امیدواری بیشتری می‌بخشد. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که برای ادامه دادن مسیر نیاز داریم سریع به موفقیت برسیم از این رو قانون صد ساعت امکان رسیدن به موفقیت‌های کوچک را فراهم می‌کند.

نکته پایانی

ابتدای این نوشته هم گفتم قانون صد ساعت برای یادگیری است نه برای حرفه‌ای شدن. جامعه کمالگرا و کمال‌طلب در مواجهه با حرفه‌ای شدن خودخوری می‌کند و عقب می‌ماند اما قانون صد ساعت کمک می‌کند تا یکبار هم که شده طعم شیرین یادگیری را بیاموزیم. از شما می‌پرسم: «فردی که نتواند صد ساعت برای یادگیری وقت بگذارد چگونه می‌تواند از قانون ده هزار ساعت پیروی کند؟»

شاید برایتان مفید باشد: (یک برنامه‌ریزی موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟)

قانون۱۰۰ ساعتساعت یادگیریبرنامه ریزیتوسعه فردی
یه دانشجوی روانشناسی که سعی میکنه هر روز یاد بگیره و رشد کنه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید