دیدی وقت هایی که صبح از خواب بیدار میشی حوصله هیچ کاریو نداری و دلت میخواد دوباره پتو رو بکشی روی سرت و بری زیر پتو چشمات رو ببندی و بخوابی
معلومه که دیدی ?
من مخالف اینم که دوباره برم زیر پتو و بخوابم بهت میگم چرا
چون وقتشه دوباره شروع کنم و پیش برم
میدونم دیروز شاید بدتر روز بوده باشه و با خودم بگو خب امروز هم همون روز مزخرفه دیگه بیدار بشم چی کار کنم
ولی پا میشم پتو رو کنار میزنم چون نمیخوام از هیجان اتفاق های خوب و بد امروز جا بمونم بیدار میشم چون باید شروع کنم ... چون هرچقدر هم که من بخوابم روز شروع شده ...
پس میدونی چی کار میکنم بیدار میشم یه نفس عمیق میکشم و توی آینه به خودم نگاه میکنم و میگم امروز یه شروع دوباره است همه چیو از نو شروع کن و امروز رو بساز فقط همین