ویرگول
ورودثبت نام
حدیث صابری
حدیث صابری
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

پول من خوردن دارد، جناب کارفرما!

دیروز که توی لینکدین میچرخیدم، یه پست توجهم رو به خودش جلب کرد. یه دختر جوون از تجربه‌ی گفتگوش با یک آژانس کاریابی نوشته بود.
قسمت طلایی نوشته‌اش اونجا بود که مصاحبه‌کننده که از قضا مدیر اون آژانس هم بوده ازش حقوق پیشنهادیش رو پرسیده و بهش گفته (نقل به مضمون :)‌ ):‌ «دخترم ببین به این فکر نکن مبلغی که پیشنهاد میدی زیاده یا نه بلکه به این فکر کن که ارزش کاری که انجام میدی چقدره!»
راستش این رو که خوندم یکم شاخک‌های مقایسه‌م تکون خوردن و یاد خودم و بعضی از کارفرماهایی که باهاشون کار کردم افتادم. احتمالا شما هم یاد کارفرماهاتون افتاده باشید. :)))

پیوست/
همین چند ماه پیش اومدم از یه کارفرمایی تشکر کنم که:‌ «ااا مرسی چندرقاز بیشتر واریز کردید»
اونم گفت:‌ «:ااا بیشتر ریختم... نظر خودت چیه‌؟»
منم من من کنان یه چیزی گفتم که کاش انقدر محتاطانه نمیگفتم:‌ «خب قطعا من خوشحال میشم حقوقم بیشتر بشه اما باز هم هر طور خودتون صلاح میدونید.»
کارفرمام هم تند مثل عقاب حرفم رو روی هوا زد و کارتش رو داد دستم که همون چندرقاز رو براش کارت به کارت کنم. :))))))

کار کردن با بعضی (و شاید اکثر؟!) کارفرماها اینطوریه که یا خودت حقت رو بگیر ازشون یا بذار پولت رو بخورن و با لبخند تماشاشون کنی.
شاید الان بگید خب ما کم‌روییم و رومون نمیشه خودمون درباره‌ی حقوقمون صحبت کنیم که باید بگم اصلا نگران نباشید چرا که شما هر چقدر هم کمرو باشید، بعد از یه مدت کار کردن و خوردن پولتون ناخواسته تنظیمات کارخونه‌تون کاملا عوض میشه! :)

کارحقوق
می‌خواهم خالقی باشم در جهان داستان‌ها. پادکست من را با نام Haddesni در کست‌باکس دنبال کنید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید