حدیث صابری·۲ روز پیشبه قاعدگی بگو...احساس ناکافی بودن گلویم را گرفته است و محکم میفشارد. احتمال میدهم این حجم از فشار یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم روزهای قاعدگی است... چرا که…
حدیث صابریدرحدِّثنی·۱ ماه پیشمادری برای دو دنیازنی میانسال با چهرهای مضطرب در ردیف اول دادگاه نشسته است. همهمهی ضعیفی که فضای دادگاه را فراگرفته، با صدای ضربهی چکش قاضی به سکوتی کامل…
حدیث صابری·۱ ماه پیشآدمهای با دیسیپلینهمهچیز زیر سر دیسیپلین است. داشتن قاعده و پایبند بودن به آن برای رسیدن به مقصود!مثلا نمیشود قصد سفر به شمال را داشته باشی و هر یک ساعت از…
حدیث صابری·۱ ماه پیشآهای جاهطلبان تنبل!امروزم را با دوش صبحگاهی شروع کردم تا بلکه کمی تنشهای درونی و ذهنیام را کم کند؛ واقعا هم تاثیرگذار بود.غذاهای باقی ماندهی هفته را از فری…
حدیث صابری·۱ ماه پیشدر ویرگول چه بنویسیم؟!برای بار nاُم ویرگول را باز میکنم و به جملهی «هر چی دوست داری بنویس...» خیره میشوم. چیزهای زیادی وجود دارند که دوست دارم دربارهی شان ب…
حدیث صابری·۱ ماه پیشپول من خوردن دارد، جناب کارفرما!دیروز که توی لینکدین میچرخیدم، یه پست توجهم رو به خودش جلب کرد. یه دختر جوون از تجربهی گفتگوش با یک آژانس کاریابی نوشته بود.قسمت طلایی نوش…
حدیث صابری·۲ ماه پیشطرح کلی داستان (Outline)خانومها و آقایان نویسندهها دو دستهاند. دستهی اول آنهایی که شروع به نوشتن میکنند بدون اینکه بدانند قرار است در قصهی شان چه اتفاقاتی رخ…
حدیث صابری·۲ ماه پیشفروش لوبیای سحرآمیز فقط برای نویسندگان!این یه معاملهی واقعیه!جک رو که حتما میشناسید! همون پسری که گاوش رو فروخت و به جاش چند تا لوبیای سحرآمیز خرید و تونست خیلی پولدار بشه.خب من…
حدیث صابری·۳ ماه پیشنویسندگی و رقصیدن؟!هنوز به ایدهی جذابی نرسیدم! ذهنم گرم نیست.نمیدانم رقصیدن بلدید یا نه؟! من بلد نبودم. فعل گذشته به کار میبرم اما این به معنی نیست که هما…