ویرگول
ورودثبت نام
حجت عمومی
حجت عمومی
حجت عمومی
حجت عمومی
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

همدلی ادبی

ناطق سپس افزود: اون آدمای معلوم الحالی که نمی خوام اسمشون را ببرم مثه ژیان می مونن که هیچ وقت برای آدم ماشین نمیشه.(خنده ی حُضار).به گزارش خبرنگار ما وی ادامه داد: همسایه ی عزیز! آشغال که میزی توی جوف! برفاتم که از اون بالا شوت می کنی توی قَربیل ما.با ماشینتم که رد میشی تمام آب و گل را نثار خودروی وطنی ما می کنی.فلذا حیا کن،اون بالا را رها کن.(سکوت حُضار) در همین زمینه خودم گفته ام:

ای که باد نخوتت اندر سر است

هیکلت چاق است و پولت در بر است

*

گفته بودی سر تری از دیگران

شغل تو از شغل ما بس بهتر است

*

خانه ی تو پنت هوسِ روی بُرج

خانه ی ما ها شبیه مَجَمر است

*

هوش دار! ای ناطقِ دَم آتشین

آتشت در انتها خاکستر است

*

آنکه بهتر باشد او از دیگران

صاحبِ گفتارِ همچون شِکَر است

*

آنکه پَس مانده نریزد توی جوی

بی گمان،از دیگران عاقلتر است

*

گر پراید من کمی کم باد بود

در عوض «بوگاتی» تو پنچر است!

*

برفِ پشتِ بامِ مَن ،خیلی کم است

برف تو مسئولِ سدِ مَعبَر است

*

توی خانه یک «لاوارو» داری و

بنده عشقم بغ بغوی کفتر است

*

فقرِ ما فخر است چون ما قانعیم

آنچه که داری تو فقری دیگر است

*

شعر من با یک غلو همراه شد:

پول گاهی خِیر ،گاهی هم شَر است

***

تو بیا قدری بگو و خنده کن

ای که بینیت خیار چمبر است!

تا که «لایک» پُستمان بالا رود

«همدلی از همزبانی بهتر است»

خبرنگار ما افزود: انجمن شعر با بیدار کردن افرادی که داشتند چُرت می زدند به پایان رسید.


همدلیحال خوبتو با من تقسیم کن
۳۰
۲۴
حجت عمومی
حجت عمومی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید