کُلین ترنر، نویسنده پنجاه و چهارمین مقاله از کتاب Shi'ism انتشارات راتلج است. کتابی که با بیش از 150 مقاله در چهار جلد، در حقیقت مجموعهای است برای معرفی ابعاد گوناگون تشیع و جامعه شیعی. تاریخ، فرهنگ، آیینها، عقاید، هویت و اجتماعیات آنان، هر کدام در عنوانی و توسط دانشمندی نسبتاً سرآمد در همان زمینه، مورد بحث واقع شده است.
عنوان مقاله ترنر Aspect of devotional life in twelver Shi'ism; the practice of Du'a است. (جنبه هایی از زندگی صمیمانه (معنوی) تشیع دوازده امامی؛ آیین "دعا".)
مقدمه
او در بخش اول مقدمه، به این نکته اشاره کرده است که واژه دعا و ادعیه، از جهت ظرافتهای معناییای که در آیین اسلام، به خصوص در تشیع دارند، قابل ترجمه به کلماتی همچون supplication ( تضرع و خواستن با التماس) و یا invocation (درخواست و نیایش) نیستند. لذا در متن مقالهاش، از همان واژه دعا و ادعیه ( یعنی Du'a / Ad'iya) استفاده خواهد کرد.
در ادامه و در همان مقدمه، تکلیف خودش را با اعتقادی که گروههای افراطی به بدعت بودن دعا دارند، روشن میکند و میگویند اهمیت و جایگاه صلاة در میان مسلمانان که آن را ستون دین میدانند، باعث دیدهنشدن جایگاه دعا شده است، تا حدی که "وهابیان مشهور اند به نفرتی که از حتی سادهترین اشکال دعا و ادعیهِ به غیر از شکل معمول صلاة دارند." او در ادامه اشاره می کند که مبتنی بر آنچه در قرآن وجود دارد، می توان ادعا کرد که دعا همخوانیها و تشابههای زیادی با صلاة دارد و کلیت آن بدون شک در آیین اسلام معتبر است.
در مقایسه میان آیین دعا و صلاة، دعا از ابعاد آزادانهتری برخوردار است. اگر صلاة نیایشی است مبتنی بر دستور العملی از سوی خداوند، دعا، نیایشی همه زمانی، همه مکانی و همه زبانی است. بدون محدودیتهایی که در صلاة وجود دارد. بنابراین هرچقدر اجرای آیین صلاة، دینی و مبتنی بر وظایف دینی است، اجرای آیین دعا، انسانی است. همین آزادی و "free-style" بودن ظهور دعا، باعث میشود که مطالعه ساختاریافته آن ناممکن شود. بنابراین آنچه مورد مطالعه است، متون و کتبی است که نیایشها و تضرعهای پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و فرزندان ایشان را که در طی قرون دست به دست در تاریخ منتقل شده و در مجموعهای از کتب ادعیه که اکنون در میان شیعیان پر رونق است، جمع آوری شده خواهندبود.
یکی از دادههای اصلی این مقاله برای من، ارجاع مهم و پرتکرار ترنر به نویسندهای است که از نظر ترنر، مهمترین مطالعه درباره ادعیه و آیینهای نیایشی در اسلام برای اوست: Constance Padwick . ترنر مطالعه ابتدایی او بر صلاة و دعای اسلامی را مهمترین و شاید تنها اثر قابل مراجعه در آکادمیا میداند که پس از نیم قرن همچنان این جایگاه را حفظ کرده است. تفاوت اصلی کار ترنر با او، در این است که پادویک، مطالعهای جامع بر صلاة و دعای اسلامی انجام داده است، بدون تمرکز خاصی بر تفاوتهای چشمگیر میان انواع آیینهای مرتبط با این مفاهیم در مذاهب و فرق گوناگون اسلامی. (در حقیقت از آنجایی که مطالعات نسبتاً جامع اسلامی، عملاً بیشتر ناظر بر عامه هستند، باید اینطور در نظر بگیریم که پادویک هم عملاً به صلاة و ادعیه عامه پرداخته است.) اما ترنر، بنا دارد که این مطالعات را با تمرکز بر ادعیه و دعای شیعی انجام دهد. شیعیان امامی. ترنر این نکته را دریافته و به آن اشاره میکند که یکی از مهمترین تفاوتهای ادعیه شیعی با عامه، آن است که در میان شیعیان، ادعیه ماثور، آن مواردی است که از پیامبر یا از فرزندان سیزدهگانه ایشان یعنی ائمه اطهار علیهم السلام صادر شده است.
کار ترنر در این مقاله، مطالعه دو اثر مهم ادعیه در میان شیعیان، تحلیل محتوای آنان و دستیابی به یک دستهبندی از ادعیه شیعی است. او دو کتاب صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان را به عنوان بارزترین و پر رونقترین کتب ادعیه و مناجات میان شیعیان، معرفی میکند. اما در گام اول، مروری بر معنا و موارد نیایش و دعا در قرآن کریم انجام میدهد. او اشاره میکند که این مراجعه به قرآن را هم از جهت زمینهسازیِ مفهومیِ بحث دعا و هم از جهت یافتن دیدگاه قرآن به عنوان محک و ارزیاب دیدگاههای فِرَق درباره دعا انجام میدهد.
ترنر مثال های گسترده ای از دعوت مومنان به نیایش، درخواست از خداوند و دعا در قرآن مییابد. همچون مواردی برای "نوسازی و تجدید ایمان" ، "شکرگزاری" ، "عبور از سختی ها" ، "هدایت" ، "داشتن و تربیت فرزندانی صالح"، "صلح و امنیت و ایمنی"، "حفاظت در میان شرایط سخت و در برابر دشمنان"، "رحمت برای اعضای خانواده یا دوستان" ، "استغفار برای دوستان و اطرافیان"، "افزایش علم و معرفت"، "موفقیت در سفر یا فعالیت ها" ، " حفاظت دربرابر بیماری ها"، "حفاظت و نجات از شیطان و عذاب" و ... . آنچه ترنر از این موارد نتیجه میگیرد، آن است که آنچه قرآن به عنوان دعا و نیایش معرفی کرده است و هدفی که برای آن قائل شده با مفهومی که مسلمانان از آن در ذهن دارند، متفاوت است. پشتیبانیهای مادی و اقتصادی، نقش گستردهای در میان مسلمانان به عنوان انگیزه نیایش و دعا بازی میکند. آنها از این ابزار برای حمایت شدن در فعالیت های دنیویشان (ونه لزوماً بهبودی معنوی و روحانی) همچون موفقیت در شغل و در آزمون های دانشگاهی استفاده میکنند. "مثال های قرآنی نیایش و دعا بیشتر مجسم کنده ارتقاءی روحانی به جای پیشرفت در هدف های فردی است."
در بخش بعدی، ترنر به سراغ واژگانی میرود که هم خانواده دعا هستند. مثل مناجات، ذکر و استغفار و تلاش میکند هر کدام را تعریف کرده و تفاوت آنها را با هم مورد توجه قرار دهد. ترنر معتقد است که دو آیین اساسی اسلام در زمینه "خواندن خداوند"، یکی صلاة است و دیگری دعا و این واژگان اگرچه همگی ذیل دعا قرار می گیرند، اما تفاوت های آنها با یکدیگر مهم هستند. برخی از آنها از جهات اجتماعی اهمیت دارند. به عنوان مثال، ذکر، نیایش شاخص صوفیان بوده است و مناجات، وجه فردی و گفتگوی خاموش میان خود و خدا به جای حضور در جمعیت و عمل جمعی را بیان می کند.
صحیفه و مفاتیح؛ میدان مطالعه ترنر
در ادامه مقاله با صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان آشنا میشویم. ترنر در خصوص صحیفه کلیّت انتساب آن به امام سجاد علیه السلام را پذیرفته اما معتقد است که تایید اعتبار و انتساب هر کدام از ادعیه به تنهایی، زیر سوال است. او تصریح می کند که برخی ادعیه این کتاب توسط علامه محمدباقر مجلسی در قرن یازدهم به این کتاب افزوده شده است. درباره مفاتیح الجنان نیز، با اشاره به محدث بودن و دانشمند بودن نویسنده، تا حدی جایگاه کتاب را روشن اما باز بودن متن کتاب برای پرسش از اعتبار ادعیه را انکار نمی کند. او همچنین به جایگاه اجتماعی این دو کتاب در میان شیعیان اشاره کرده و بیان می کند که مفاتیح در میان شیعیان ایران، حدوداً پر رونق ترین کتاب ادعیه و صحیفه سجادیه، اثری در رده سوم کتاب های دینی در میان عامه شیعیان پس از قرآن و نهج البلاغه است.
دعا و باور به جبرگرایی
انتقادات روشنفکران دینی همچون شریعتی که باور راسخ به دعا را موجب جبرگرایی و عدم توجه به آگاهی سیاسی - اجتماعی و کنشگری در برابر ظلم در جامعه میدانستند و از همین بابت مفاتیح الجنان را از جهت "قلمدادِ روایات تاریخی صرفاً از جهت آن-جهانی بودنشان" مورد نقد قرار می دادند، موضوع بعدی ترنر است. او این نظر شریعتی را مقبول نمیداند چرا که معتقد است باور به جبرگرایی و بیتفاوتی نسبت به سیاست و جامعه، مسئلهای است که ارتباطی با دعا ندارد. چه اینکه فردی که باوری جبرگرایانه و تقدیرگرایانه داشته باشد، اثری برای دعا قائل نیست. خداوند و تقدیر نوشته شده بدون تغییر است و در این رابطه، دعا و نیایش با خداوند، چه تغییری میتواند ایجاد کند؟ حال آنکه اندیشهای به نام بداء و این باور که خداوند می تواند تقدیر را بازنویسی کند و تغییر دهد، چیزی در برابر اندیشه جبرگرایی و تقدیرگرایی است. قرآن کریم نیز بسیار به ترغیب مومنان به خواست از خداوند و تلاش برای تغییر وضعیت ( ولو در حد دعا) پرداخته است.
هشت مضمون اساسی در میان ادعیه شیعی
در اینجا بخش اول مقاله ترنر، که در واقع مقدمات ورود به پژوهش اوست تمام میشود. ترنر تا اینجا علاوه بر معرفی کار خود، معرفی دو کتاب ادعیه مورد بحث و نگاهی به بیانات قرآنی درباره دعا و نیایش، خواننده را برای بدنه اصلی فعالیتش آماده میکند. در ادامه به دسته بندی ادعیه شیعی مبتنی بر تحلیل محتوایی که بر دو کتاب یاد شده، می پردازد و هفت دسته به اضافه زیارات را معرفی می کند که در ادامه به اختصار می خوانید:
ترنر دسته هشتم را به کلی جدا از ادعیه و مناجات طرح میکند؛ "توسل و زیارت" . او مفهوم وسیله قراردادن معصومین علیهم السلام در تشیع و مجموعه مباحثی که پیرامون آن به خصوص میان شیعه و سنی درگرفته است را طرح کرده و نهایتاً با ارجاع به آیاتی از قرآن که وسیله قرار دادن را موجّه دانسته و در بسیاری موارد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را وسیله بخشایش یا کسب رحمت قرار داده، ایده توسل و شفاعت را قرآنی و معتبر در اسلام قلمداد می کند. او به صراحت بسیاری از مباحث و کشمکشها حول این نوع از ادعیه را بی جا میداند. همچنین توصیف کوتاهی از زیارتنامهها و حجم آنها در مفاتیح الجنان ارائه میکند.
ترنر در ادامه به سراغ مفهوم "بداء" و چگونگی جمع آیین دعا و مناجات با تغییرناپذیر بودن خداوند، قضا و قدر رفته و بحثی الهیاتی درباره جوابهایی که شیعیان به این مسئله دادهاند ارائه میکند. او در جمعبندی، آیین دعا را به عنوان آیینی که همواره شیعیان را متذکر بنده بودن، نیازمند بودن و کوچک بودن در برابر خداوند قرار میدهد قلمداد کرده و به عنوان مثال، به گفتن جمله بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای هر کاری اشاره میکند. در حقیقت دعا، دارای این فلسفه است که ما همواره نیازمندیم. در هر لحظه و برای هر نفس و هرچه داریم ، همگی زیر سایه و وجود یک قادرِ متعال تعریف می شویم. بروز این نداری و فقرِ تمام، در ادعیه است و قرائت آنها، نوعی ابراز این فلسفه و یادآوری آن است.
دعا؛ میراث مخصوص شیعیان در تذکر به "بندگی"
ترنر در آخرین سطر ها به این نکته اشاره می کند که اگرچه آیین دعا در میان فرق اسلامی تا حدی فراگیر است، اما شرایط سیاسی اجتماعی حول شیعیان، باعث توجه جدی تر آنها به این آیین شده و از طرفی، فلسفه الهی آنان، باعث داشتن حجم گستردهای از روایات بیان کننده ادعیه گشته است. او در سطر آخر می گوید:
The rich liturgical tradition of the Imamites contains much that is in keeping with the Quranic spirit of Du’a, and as such continues to provide a vibrant source of spiritual succor for its adherents throughout the Twelver Shi’ite world.
"سنت غنیِ ادعیه در امامیه، شامل چیزهای زیادی است که در در همراهی با روح قرآنی "دعا" است و از این رو، همچنان یک منبع حیابخش و روحانی را برای پیروان تشیع امامیه در سراسر جهان فراهم می کند."
خواندن این مقاله برای من، بخشی از مطالعات ابتداییام برای شکلدهی به طرحنامه کارشناسی ارشدم است که حول محور ارتباطات شیعیان در اماکن مذهبی با تمرکز بر نقش آفرینی زیارتنامهها میگردد. هرچند آن قدرها که استادم می گفت، مرتبط نبود، اما از جهت نحوه پرداختن یک دانشمند غربی به مسئله ادعیه و میراث مکتوب شیعیان، جالب بود. حجم بالای ادعیه و زیارتنامهها به عنوان بخش مهمی از میراث مخصوص شیعیان، نقش آفرینی فراوانی در بازیابی هویت آنها، در اطلاع رسانی تاریخی به آنها درباره باورها و حتی تاریخ آنها داشته و دارد.
فارغ از بحث الهیاتی نویسنده درباره بداء که ریشه های فلسفی بسیاری داشت و رنگ گرفته از فلسفه اسلامی بود و نیز اِن قلتهایی که در اعتبار دو کتاب اصیل صحیفه سجادیه و مفاتیح الجنان داشت، او به خوبی با معانی موجود در بدنه شیعی و با آموزههای شیعیان آشناست و توانسته آنها را درک کند و نمای نسبتاً معتبری از اندیشه شیعیان درباره دعا، توسل، زیارت و دفاعیاتشان دربرابر بحث های به قول خودش "بیجا" ی مخالفین ارائه کرده است.