اهی در این بوستان به را
پیداگشت در گربه زخم ها
چون صدا به جایی نرفت
یکصدا فریاد ها بالا رفت
حال این دوران بد عجب دورانیست
بیشتر از هر بار این بار دست ها خالیست
گربه بد حالی دارد ز وضع موجود
شاید اینبار معجزه امد فرود
ریلی که با اجساد ساخته شد
انتها نداشت ولی اوار شد
از طرفی سگ دعوت دوستی داد
همان سگی که زندگیمان داد به باد
ترسم میگیرد از ان روزی که
دوستی سگ را به حال ترجیح دهیم