Hamed nabimorad·۱ سال پیشبغضبغض تمام هیکلم را بالا پایین میکرد دردم از چیست ، مغز مرا دعوا میکردافسوس ، در انتخاب هایم تقلا میکردبانگ ، درد تنهایی را در بدنم فرو میکرد…
Hamed nabimoradدرشاعرانه"·۱ سال پیشمستیمستی ام را بغل کردم آه آمد حال بد ، خراب و تنگنا آمد گویند در مستی هرچه آید حرف دل است نه عقلو منطقی که داری بیاید حرف دل بر قلمم سوار آ…
Hamed nabimorad·۱ سال پیشچوب محبتاز کوچه آمد خانه دستو پا هایش زخمی بود گفتم چی شده گفت با بچه ها دعوا گرفتم کتک خوردم گفتم فدا سرت بشین برات بتادین بیارمو چسب زخم گفت باش…
Hamed nabimorad·۱ سال پیشصعود نهالدر اوج صعودم آدمارو ، خوب دیدم صدای جیغ و فریاد ،بعدش چیزی ندیدم ای ادمکا چقد شما دوستم داریدا بعد هر چنگی زدید زخممو خوب چ…
Hamed nabimorad·۲ سال پیشگاو هابر روی تپه دادم به درخت تکیه ازون دور گاو ها میدیدم کنار برکه گاو های تشنه ، از بس خوردن یونجه بحث و دعوایی صورت گرفت سر برکه در میان ، یک…
Hamed nabimorad·۲ سال پیشمعلممعلم ای همه علم و صدای عارفانه معلم ای همه حرف و نکات زندگانه معلم ای همه عشق و سزای مادرانه معلم ای همه سوزو گداخت بی بهانهنمیابد در این ج…
Hamed nabimorad·۲ سال پیشعقدهافسوس که دردمان درد میگیردتا به خود اومدم دیدم خیلی دیر استمن نبودم خواب ولی چقدر بی رحماین ادما منو کردن سیر ازگلوله های عقده رو فرو ک میک…
Hamed nabimorad·۲ سال پیشتجربههوالحقحق، اول و آخر کلامم سولفه میکنهآه، نفرین ازین دنیا که پر از تو همهمرگ گرفته نهالمو قلبم پر از حرف تو پرهداره میکشه بالا منو که تنم زم…
Hamed nabimorad·۲ سال پیشدوران سختاهی در این بوستان به راپیداگشت در گربه زخم هاچون صدا به جایی نرفت یکصدا فریاد ها بالا رفت حال این دوران بد عجب دورانیستبیشتر از هر بار این…
Hamed nabimorad·۲ سال پیشنگرشکرد توهم در دل ما جایی خوش دید چشمانم سرابی را ز خشک حرف های تو را باور کنم یا به حرف خود رویکرد کنم حرف من از دیده و از جایه خود حرف تو…