کرد توهم در دل ما جایی خوش
دید چشمانم سرابی را ز خشک
حرف های تو را باور کنم
یا به حرف خود رویکرد کنم
حرف من از دیده و از جایه خود
حرف تو راست باشد یا کج در جای خود
دیدم ان چیزی که باور دارمش
دیدی ان چیزی که باور داریش
هردو دیدیم چیزایی را ولی
دید من با تو یکسان نبود
جایگاه من در مقدار بالا نبود
که بگویم تو گویی راست یا من زین نگاه
وایی سر خواهم داد ان روزی را
شک شود جاری در همین دل ها
عاقلانست که این راهی را
گاهی نادیده گرفت این حال را
دوستیو خویشاوندی از ان ما
حتی اگر باشد دین ما از هم جدا
تورا گور خودت باید کندن
مرا در گور خود خواهن سپردن