انسان در جست و جوی معنا در این اوضاع بد و نا امید کننده کتاب به شدت مفیدی است.
چه برای آنانیکه در ایران هستند و فکر میکنند باید از اینجا فرار کرد و چه آنان که رخت مهاجرت بر تن کرده اند و زندگی خود را در دیار دیگری جست وجو میکنند اما هنوز خوشحال نیستند.
روش نویسنده برای مواجه با اوضاع بد خود, ترکیبی است از روانشناسی و تجربه زندگی نزدیک به مرگ خودش در اردوگاه آشویتس.
پاسخ به این سوال نجات بخش بسیاری از ما خواهد بود : معنای زندگی تو چیست؟
این سوال ساده نه جواب ساده ای دارد و نه پاسخ یکسان. هرکدام ازما در زمانی متفاوت جوابی متفاوت به این سوال خواهیم داد
اما حقیقت آن است که حتی جواب نیز چندان به کار ما نخواهد آمد. چیزی که ما را از چنگال دیو ناامیدی نجات خواهد داد نه جواب بلکه به دنبال جواب بودن است. این دنبال کردن مارا به مسیرهای جالب و مسرت بخش و گاهی تاریک در زندگی میکشاند اما لذت در جست و جو بودن است که ما را نجات میدهد حداقل برای من که تاکنون اینگونه بوده است. دردی که مارا از پا درمی آورد نه خود درد که بی معنا بودن آن است.
کتاب را بخوانید نه به این دلیل که جوابی به شما بدهد چراکه نسخه آفرینش تنها یکی از شما ساخته است و برایتان یک پاسخ دراین لحظه دارد و هیچکس جز شما نمیتواند به این سوال پاسخ بدهد. اما خواندن کتاب به شما کمک میکند جهان و دردهای خود را به گونه ای دیگر ببینید و شاید به آنها به چشم یک موهبت برای شناخت عمیق تر خود نگاه کنید.
اگر از کتاب خوشتان آمد احتمالاً کتاب تسلی بخشی های فلسفی نیز برایتان جالب خواهد بود.