حامد
حامد
خواندن ۲۰ دقیقه·۲ سال پیش

تجربه دوره آموزشی سربازی نخبگان (آبان 1401)

سلام

قبل از اینکه خودم اعزام بشم از متن‌هایی که دوستان در جاهای مختلف ارسال کرده بودن کلی استفاده کردم به همین دلیل تصمیم گرفتم خودم هم یه متن برای آیندگان در مورد تجربه دوره آموزشی سربازی نخبگان بنویسم مخصوصا اینکه دوره ما تفاوت‌های زیادی با دوره‌های پیش داشت.


یه چنتا نکته بگم و بریم سراغ اصل مطلب:

  1. این‌ها صرفا تجربه شخصی من از دوره آبان‌ 1401 هستش که در مجموعه 01 ارتش برگزار شد، پس لزومی نداره تمام چیزهایی که اینجا میگم برای شما هم صدق کنه، همونطور که تجربه‌های پیشینیان در مورد ما هم خیلی صدق نکرد.
  2. دوره ما به نسبت دوره‌های پیش خیلی تفاوت داشت، پس با ذهنیت انعطاف‌پذیری وارد دوره بشید.
  3. من سعی می‌کنم کامل‌ترین حالت ممکن بنویسم اما صرفا به همین متن اکتفا نکنید و از متن‌های دیگه و گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی هم کمک بگیرید یا با افرادی که تجربه آموزشی دارن حتی غیرنخبگانی هم مشورت کنید.

روز اول

  1. پذیرش: برای ورود از ما همون دم در کارت واکسن خواستن. بعد از ما گوشی‌ها (چه ساده چه هوشمند) و لپتاپ رو همون دم در تحویل گرفتن. از بدو ورود متوجه رفتار توام با احترام شدیم که جای خوشحالی داشت. اگر لپتاپ می‌خواید بیارید تو یه کوله مجزا بیارید حتما. بعد از تحویل گوشی دو سه تا فرم پر کردیم. گروه موسیقی مرکز هم برای افراد داشتن برنامه اجرا می‌کردن که جالب بود به نظرم. بعد یه پذیرایی کوچیک و گشتن وسایل و تحویل لباس و صبحانه (بله همون روز اول هم پذیرایی مختصر کردن و هم صبحانه دادن که واقعا جای تعجب داشت برای من) و استقرار اولیه. توجه کنید روز اول به خونه برنگشتیم. اگر دوره شما هم همین باشه پس وسایل‌تون رو بیارید با خودتون. هم‌چنین تا هفته اول هم ممکنه مرخصی ندن بهتون و امکان تماس هم شاید چند روز اول نباشه پس خانواده رو در جریان بذارید.
  2. مشخص شدن گردان و گروهان: بعد از گشتن وسایل وارد سالنی شدیم که در اون شماره گردان و گروهان و شماره تخت مشخص میشد و بعدش ما رو بردن سالن غذاخوری که چنتا نکته بهمون گفتن و همونجا صبحانه بهمون دادن و بعد رفتیم آسایشگاه گروهان.
  3. استقرار اولیه: تمام تخت‌ها و کمدها از قبل شماره و اسم‌گذاری شده بود و جای هر کسی مشخص بود. همه تخت‌ها آنکادر (بله درستش آنکادره و نه آنکارد!) شده بودن. بیشتر وسایل استحقاقی که جلوتو توضیح دادم هم همون اول بهمون دادن. تخت‌ها هم دوطبقه بود.
  4. در مورد لباس و پوتین: یه اتاق پرو بود که شما سایزتون رو مشخص می‌کردید و ازشون می‌خواستید بهتون همون سایز رو بدن. نگران یه کم تنگ و گشاد بودن نباشید خیاطی هست درست می‌کنه. پوتین هم به نظرم یه شماره بزرگ‌تر بردارید و توش کفی طبی بندازید. پیشنهاد می‌کنم صبح زودتر برید که تموم نشه سایزتون.
  5. درست کردن لباس: اگر سایز لباستون مناسب نیست تا شلوغ نشده زودتر برید و بدید خیاط براتون درست کنه. خیاطی رایگان بود.
  6. شروع آموزش: از همون روز اول آموزش‌ها شروع شد. البته تا به همه لباس برسه و پوتین‌ها سایز بشن دو سه روزی طول کشید.

چیا با خودمون ببریم یا نبریم؟

  1. لباس زیر: نیاز به گفتن نداره دیگه. شما اگر تهرانی باشید ممکنه از هفته دوم هر روز بیاید (جلوتر توضیح میدم) اما این رویه هم از روز اول ممکن نیست و شما دو سه بار حداقل استحمام خواهید کرد. پس به اندازه کافی با خودتون لباس زیر بیارید. ضمنا زیرپوش باید سفید و آستین‌دار باشه.
  2. لباس راحتی: خوابیدن با لباس ارتشی مجاز نیست و شما باید یک شلوار راحتی بیارید.
  3. اسپری و مام: بیارید و لطفا استفاده کنید :)
  4. قرص و دارو: اگر قرص خاصی مصرف می‌کنید که حتما بیارید (نمی‌دونم نیاز به نسخه داره یا نه). هم‌چنین به نظر من قرص سرماخوردگی یا کلداکس و مسکن همراه داشته باشید حتما. در مورد آنتی‌بیوتیک هم نمی‌تونم حرفی بزنم چون عوارض داره اما خودتون هر جور صلاح می‌دونید. البته بی‌رویه استفاده نکنید (در هر گروهان چنتا پزشک سرباز هستن که ازشون می‌تونید راهنمایی بگیرید). البته در پادگان یک مرکز بهداری هم هست ولی تا جایی که دیدم زیاد دارو نمیده.
  5. مولتی‌ویتامین و قرص جوشان ویتامین سی: با توجه به کیفیت غذا و هم‌چنین میزان بالای سرماخوردگی این دو مورد به نظرم لازم بود. البته حتما با یک پزشک مشورت کنید و خودسر مصرف نکنید.
  6. قاشق چنگال: باید داشته باشید. البته بوفه هم می‌فروخت و اگر نداشتید می‌تونید از اونجا تهیه کنید.
  7. لیوان: برای چای و آب خوردن لازم میشه. این هم بوفه داره اگر نداشتید از اونجا می‌تونید بخرید.
  8. گیره لباس: برای بچه‌هایی که طولانی‌مدت اونجا می‌مونن (کسانی که روزبرگ نمی‌خوان) لازم میشه، چون بالاخره باید لباس‌هاتون رو بشورید و پهن کنید که خشک بشه. البته در پادگان یک خشکشویی هم هست.
  9. شامپو و صابون: اگر پوستتون حساسه بیارید چون کیفیت صابون و شامپویی که بهتون میدن عالی نیست.
  10. نخ دندون: نمیدن و یادم هم نیست که بوفه داشت یا نه.
  11. کیسه: مورد کاربرد خیلی خاصی نداره ولی خب ممکنه لازم بشه مخصوصا اگر ساکتون جا نداشته باشه استحقاقی‌ها رو میشه بریزید توش و ببرید با خودتون.
  12. خودکار و کاغذ و دفترچه: اگر بخواید سر کلاس‌ها نکته‌ای یادداشت کنید، ورود و خروج بزنید، درخواستی بنویسید یا غیره نیاز خواهید داشت. خودکار بیشتر از یدونه بیارید چون احتمالا گم میشه :)
  13. ناخن گیر
  14. کش گتر: بوفه داره و نیاز نیست بیارید حتما. اما روز اول انقدر شلوغه که ممکنه بهتون نرسه یا تموم کنه.
  15. نخ و سوزن: خیلی واجب نیست به نظرم مگر اینکه جورابی چیزی رو بخواید بدوزید.
  16. آجیل: به نظرم خیلی خوبه که داشته باشید. همیشه یه مشت بریزید تو جیبتون و داشته باشین.
  17. کفی طبی پوتین: کف پوتین‌ها سفته و حتما یه کفی طبی از بیرون بخرید. بوفه داره اما فکر کنم جنسش خیلی خوب نبود.
  18. قیچی کوچک: یکی دو بار لازم شد برای من، داشته باشید بد نیست. نداشته باشید هم احتمالا یکی هست که داشته باشه.
  19. کارت بانکی: بوفه اگر برید لازم میشه. یکی دو تا خرج دیگه هم بود مثلا عکس یادگاری و این‌ها.
  20. پول نقد: یه مقداری در حد 100 یا 200 تومن همراتون باشه خوبه. البته عابربانک هست تو پادگان (چند روز خراب بود البته)
  21. کارت شناسایی: برای تحویل گوشی و لپتاپ لازم بود. جای دیگه یادم نیست چک شد یا نه :)
  22. کارت واکسن: همون دم در چک شد (تو متن اطلاعیه گفته بودن این موردو)
  23. کتاب: اگر کتاب‌خون هستید برای پر کردن اوقات خالی خوبه (البته اگر خستگی و صدای بقیه بذاره :) )
  24. دستمال کاغذی
  25. اسکاچ: دوره ما نیاز به شستن ظرف نداشت. دوره‌های پیش یقلوی می‌دادن بچه‌ها که خودشون باید می‌شستن اما به ما سلف دادن و خود پادگان با دستگاه می‌شست. تنها شستنی لیوان و قاشق چنگال بود.
  26. سنجاق قفلی: نیاز نشد اما خیلی‌ها گفته بودن ببرید با خودتون.
  27. قفل: اجازه ندادن کسی استفاده کنه و میاوردیم هم کارایی نداشت.
  28. قمقمه: خیلی نیاز نشد مخصوصا که هوا هم گرم نبود اما اگر حس می‌کنید نیازه یه کوچیک ببرید یا از بطری‌های آب‌معدنی استفاده کنید.
  29. ساعت مچی: بسیار بسیار واجبه به نظرم. ساعت زیاد جلو چشمتون نیست و همه کارها با زمانه که شما نیاز دارید همیشه بدونید ساعت چنده. حتما داشته باشید.
  30. موبایل: راجب شیوه استفاده جلوتر میگم. اگر لازم میشه بیارید.
  31. لپتاپ: راجب شیوه استفاده جلوتر میگم. اگر لازم میشه بیارید.
  32. چای یا قهوه: چای که هر سه وعده می‌دادن (البته خیلی عالی نبود). آب‌جوش هم در همین سه وعده بود. آب‌جوش توی آسایشگاه نداشتیم که میشد داشته باشیم خودمون تنبلی کردیم :) بوفه هم آب‌جوش و چای داره. راجب بوفه جلوتر میگم.
  33. کرم ضد آفتاب: اگر لازمتون میشه بیارید.
  34. کرم خشکی دست: اگر لازمتون میشه بیارید.
  35. لباس گرم: با توجه به فصل بیارید. به ما هیچ لباس گرمی ندادن. البته به بچه‌هایی که زمستون میرن فکر کنم بدن.
  36. کارت تلفن: همونجا بود میشد تهیه کنیم به راحتی.
  37. پتو، ملفحه: اجازه استفاده از پتو یا ملحفه‌ای به جز چیزی که خودشون دادن وجود نداشت.
  38. ماشین ریش تراش: بچه‌های ما آورده بودن و استفاده می‌کردن اگه لازم دارید فکر نکنم ایرادی بگیرن.
  39. به نظرم سعی کنید وسیله اضافه مثل گردنبند و انگشتر و اینا نیارید چون ممکمنه گم بشه.

چه وسایلی بهتون دادن؟

به ما دو دسته وسیله دادن: 1. استحقاقی که مال خودتونه و می‌تونید بیارید خونه (لیستش رو در یک برگه روز اول بهمون دادن که بدونیم چیا استحقاقیه). 2. یه سری وسیله که بهتون میدن اما ازتون پس می‌گیرن.

  • لیست استحقاقی:

به هر سرباز یک دست لباس نظامی (کلاه، فرنچ یا همون لباس نظامی، شلوار، کمربند)، پوتین، یک جفت دمپایی، دو ملحفه سفید، پتو، صابون، جاصابونی، پودر رخت‌شویی دستی، شامپو، لیف، دوتا حوله (بزرگ و کوچیک)، زیرپوش و شورت، واکس و فرچه، مسواک و خمیردندون، جوراب مشکی ساق‌بلند، یک بسته ماسک سه لایه در اول و دو یا سه بسته دیگه در ادامه، الکل ضدعفونی و یک ساک ارتشی دادن. سایز دمپایی یا لباس‌های زیر ممکنه براتون مناسب نباشه که با بقیه هم‌خدمتی‌هاتون باید عوض کنید خودتون. یه بسته قند حبه‌ای هم وسط دوره بهمون دادن.

  • وسایلی که دادن اما پس گرفتن:

تخت خواب (دو‌طبقه بود برای ما)، تشک (جنسش بد نبود)، بالش، کمد فلزی، چهاربند و فانسخه یا همون فانوسقه، کلاه فیبری برای تیراندازی، زیرانداز یا همون زیلو (خیلی کثیف بود اما شستنش هم خیلی فایده نداره چون مدام با مال بقیه قاطی میشه مگر اینکه همتون با هم بشوریدش یا خودتون حواستون باشه که همیشه سریع برید بالاسر زیلوی خودتون)


شرایط معاف از رزم‌ها چطور بود؟

شرایط این بچه‌ها فرق خیلی زیادی نداشت. صرفا رژه نمی‌رفتن (باید پشت گروهان راه میومدن فقط)، در ورزش صبح‌گاهی شرکت نمی‌کردن و میدون تیر نرفتن. طول دوره همون بود براشون و تمام کلاس‌ها همونا بود. البته اگر کسی مشکل خاصی داشته باشه باهاش راه میان، خیلی نگران نباشید اما انتظار اینم نداشته باشید که فرق خیلی زیادی داشته باشید (قدیما طول دورشون کوتاه‌تر بوده گویا که برای ما اینجوری نبود). اگر شامل این مورد میشید بد نیست که مدارکتون رو همراه داشته باشید به نظرم.


داشتن بسیج فایده‌ای داشت؟

نه. یک روز لیست کسانی که بسیج فعال داشتن رو گرفتن اما من ندیدم که فایده‌ای براشون داشت یا امتیازی بهشون داده باشن.


تیراندزی چطور بود؟

تیراندازی یک برنامه جذابه و کلا فکر کنم 4 ساعت هم نشد. به هر کسی 8 تا فشنگ دادن. خیلی خیلی خیلی خیلی مواظب باشید و تمام دستورات رو مو به مو اجرا کنید چون دیگه اونجا شوخی‌بردارد نیست. صدای شلیک زیاده اگر حساسین گوشتونو با پنبه‌ای گوش‌گیری چیزی بپوشونین. روی تعداد پوکه‌ها خیلی حساسن و 100 بار گفتن به ما اگر یدونه پوکه کم باشه تا پیدا نشه کل گردان رو نگه میدارن پس حتما حواستون باشه پوکه کجا می‌افته (اگر بهتون پوکه‌گیر ندن که به ما دادن، خودتون که شلیک می‌کنید مسئول پوکه نیستید و یکی دیگه پوکه‌هاتونو جمع می‌کنه و شما هم باید پوکه‌های اون رو جمع کنید). تو شلیک کردن اصلا عجله نکنید و با آرامش و تمرکز شلیک کنید. نگران نمره هم نباشید :)


شرایط ساختمون آسایشگاه چطور بود؟

حدود 40 نفر دریک آسایشگاه بودیم با تخت‌های دوطبقه، سرویس بهداشتی و حمام و آب‌خوری هم داخل ساختمون بود. آب‌خوری جاییه که هم آب می‌خوردیم، هم ظرف می‌شستیم، هم جوراب می‌شستیم، هم دستامونو بعد از دستشویی می‌شستیم. تیمی که اینجا رو نظافت می‌کنه حتما کارش رو درست انجام بده و با مواد ضدعفونی کننده حتما خیلی خوب نظافت کنه که بیمار نشه کسی. سرویس فرنگی هم ساختمون‌های قدیمی نداشتن اما فکر کنم بعد از بازسازی اضافه میشه. حمام هم تمیز بود آبش هم پرفشار و گرم بود. چنتا تشت هم بود که بشه لباس‌ها رو شست. گرمایش با بخاری بود. یک تلویزیون داشتیم. یخچال نبود. آب‌جوش هم نبود اما اگر بگید احتمالا براتون مهیا می‌کنن.


ساعت‌های برنامه‌ها چطور بود؟

بیداری از یک ربع به پنج بود تا خاموشی که از ساعت ده شب بود. این بین هم صبح‌ها دو یا سه کلاس بود و عصرها هم یک کلاس. تمرین‌های رژه هم معمولا عصرها بعد کلاس یا کارگاه بود. نظافت هم صبح بود اما اون اوایل یک مدت ما روزی دوبار نظافت می‌کردیم اما دوباره شد روزی یک بار.


طول دوره‌تون چند روز بود؟

دوره ما از اول آبان شروع شد و طبق اطلاعیه 4 هفته بود یعنی تا 28 آبان که دوره ما 26 آبان تموم شد. البته اگر فرض رو بر این بذاریم که آخر هفته‌ها باید مرخصی باشیم، با توجه به اینکه دو تا آخر هفته رفتیم در اصل انگار همون 28م تموم شد دوره.


قراره چیکار کنیم؟

شما قراره چنتا کار عمده انجام بدید:

  1. شرکت در کلاس‌های عقیدتی و مذهبی: در مسجد برگزار میشد.
  2. شرکت در کلاس‌های آشنایی با دفاع مقدس: این هم در مسجد برگزار میشد و برخی از فرمانده‌های دوران جنگ برامون صحبت می‌کردن که بعضا جالب بودن.
  3. شرکت در کلاس‌های رزم انفرادی بدون آزمون: یه سری کلاس بود مثل شناخت ژ3 و باز و بسته کردنش، نحوه نشانه‌روی و تیراندازی و غیره که در فضای باز و توسط هر گروهان انجام میشد.
  4. شرکت در کارگاه‌های رزم انفرادی: علاوه بر کلاس‌های بالا، 12 تا سرفصل از یک کتابی که بهمون داده بودن مشخص کرده بودن و از هفته دوم هر هفته چهار کلاس به صورت کارگاهی تشکیل میشد که این سرفصل‌ها رو تدریس می‌کردن. شرکت در این کلاس‌ها رو می‌گفتن اختیاریه.
  5. شرکت در آزمون کارگاه‌های رزم انفرادی: بعد از اینکه یک کلاس رو می‌گذروندیم (یا خودمون می‌خوندیم) باید آزمونش رو می‌دادیم و اصطلاحا امضاش رو می‌گرفتیم. یه اشکالی که وجود داشت این بود که کتابی که به ما داده بودن جدید بود و با کتاب قبلی فرق داشت و اگر شما بدون کلاس می‌رفتین سر آزمون ممکن بود یه سری چیزایی بپرسن که بلد نباشید چون تو کتاب قبلی بوده و آموزش هم بر اساس کتاب قبلی بوده. البته این مورد زیاد نبود و از بچه‌هایی که سر اون کلاس رفته بودن میشد جزوه گرفت. آزمون‌ها بعضا جزئی و سخت‌گیرانه بودن و بعضا بسیار ساده. در کل اما چیز نگران‌کننده نبودن اگر بلد بودیم درس رو. خودشون هم کمک می‌کنن. اهمیت این آزمون‌ها سر این بود که اگر کسی در هفته تا چهارشنبه عصر چهارتا امضا رو می‌گرفت بهش مرخصی میدادن تا شنبه صبح.
  6. تمرین‌های رزم جمعی: به خط شدن، حرکت به شکل گروهان، رژه و غیره که در فضای باز و به صورت عملی بهتون یاد میدن و مدام باید تمرین می‌کردیم تا یاد بگیریم.
  7. نظافت: هر روز صبح نظافت داشتیم. به جز برخی از کسانی که مسئولیت داشتن بقیه همه نظافت رو باید انجام می‌دادن (البته همه کسانی که مسئولیت داشتن این معافیت رو نداشتن مثلا مسئول انبار نظافت می‌کرد اما مقسم‌ها نظافت نمی‌کردن). نظافت ما به صورت چرخشی بود که بهترین ایده بود به نظرم. نظافت هم از سرویس بهداشتی بود تا محوطه کنار گردان.
  8. نگهبانی: هر کسی تقریبا سه شب نگهبانی داد. یک نگهبانی دو ساعته، یک نگهبانی چهار ساعته و یک نگهبانی آخر هفته بعضی‌ها دادن که هفت ساعته بود و کسانی که اینو ندادن یه چهارساعته دیگه به جاش دادن. نگهبانی‌هایی که بیشتر از دو ساعت بودن فقط دو ساعتشون در زمان خواب بود و بقیش تو طول روز بود. به ازای نگهبانی در شب هم بهتون تایم اضافه برای خواب نمیدن.
  9. نماز: اجباری بود.
  10. غذا: سه وعده در روز که تایم کافی هم بود برای صرف غذا. راجب کیفیت غذا جلوتر گفتم.
  11. حلقه‌های مهارت: بعضی از شب‌ها بعضی از بچه‌ها درباره چیزهای جالبی که اطلاعات داشتن دورهمی برگزار می‌کردن که خیلی خوب بود. اجباری نبود.
  12. تایم آزاد: دیگه تا پوتین واکس می‌زدیم و جوراب می‌شستیم و مسواک اینا می‌زدیم تایم خیلی زیادی نمی‌موند روزای اول. اما روزای بعد میشد از باشگاه استفاده کنیم (بله پادگان باشگاه بدن‌سازی داشت)، از گوشی و لپتاپ استفاده کنیم، کتاب بخونیم، تلویزیون ببینیم یا مافیا بازی کنیم که خیلی دوست نداشتن اما ما بازی می‌کردیم :)

استفاده از موبایل و لپتاپ چطور بود؟

دوره‌های پیش استفاده از گوشی ساده در طول روز میسر بود اما ما اجازه نداشتیم. برای استفاده از گوشی و لپتاپ روزی دو ساعت در محوطه مشخصی وقت بود (فکر کنم از روز سوم چهارم اوکی شد). میشد همونجا هم شام خورد (البته شام آزاد). روزای اول خیلی صفش طولانی بود اما دیگه بعدش خلوت‌تر شد. اگر روزبرگ بشید هم باید هر روز صبح تحویل بدید و عصر موقع خروج دوباره تحویل بگیرید که اینم ممکنه صفش یه کم بعضی وقتا طولانی شه.


بوفه چطور بود؟

ما نیاز به گتر شلوار، آویز لباس، قاشق چنگال، لیوان و اتیکت داشتیم که همه رو داشت. دمپایی و کفی و بند پوتین و زیرپوش و توگوشی برای تیراندازی هم داشت. غذا هم فقط املت داشت (دوره‌های پیش بیشتر بوده گویا تنوعش). چای و چای نبات هم بود. آب میوه طبیعی و شرکتی هم داشت، بستنی‌های متنوعی هم داشت همیشه. کیک و بیسکوییت هم زیاد داشت.


مسئولیت‌هاتون چیا بود؟

  1. یه نفر منشی بود که کاراش خیلی زیاد بود (مرخصی‌ها رو باید هندل می‌کرد و کلی نامه جابجا می‌کرد و امضا می‌گرفت و از این مدل کارها). البته بیشتر کلاس‌ها رو هم غایب بود دیگه.
  2. یه نفر رابط فرماندهی بود که چنتا جلسه با فرمانده‌های پادگان داشت.
  3. یه نفر منشی آموزش بود که بیشتر کارش هماهنگی کلاس‌ها بود.
  4. یک نفر منشی نگهبانی بود که واقعا پوستش کنده شد (هر کاری می‌کرد همه همیشه شاکی بودن) وظیفش این بود که نگهبانی‌ها رو بچینه.
  5. یک نفر منشی نظافت بود که این بنده خدا هم خیلی اذیت شد (چند بار مجبور شد خودش نظافت کنه جای بقیه) و کارش این بود که مشخص کنه چه کسی باید کجا رو نظافت کنه و تهش هم باید نظارت می‌کرد که همه درست نظافت کرده باشن.
  6. منشی بهداری داشتیم که کارش این بود بچه‌هایی که نیاز به بهداری داشتن رو می‌برد بهداری و برمی‌گردوند (باید پزشک می‌بود)
  7. منشی روانشناسی داشتیم که تهش هم نفهمیدم وظیفش چیه :)
  8. مسئول انبار که باید انبار وسایل شخصی رو مرتب می‌کرد.
  9. مقسم‌ها که کارهای تقسیم غذا و نظافت سالن غذاخوری رو داشتن که کار سختی بود واقعا. باید هم غذا رو تحویل می‌گرفتن و پخش می‌کردن، هم ظرف‌ها رو می‌بردن دستگاه بشوره و برمی‌گردوندن، دیگ‌ها رو می‌شستن، و خود سالن رو هم که گفتم باید تمیز می‌کردن. میان‌وعده هم این دوستان زحمتشو می‌کشیدن. امتیاز خیلی خاصی هم بهشون داده نشد به جز معافیت از نگهبانی و نظافت.
  10. مسئول آسایشگاه: آخرین نفر صبح‌ها میومد بیرون و چک می‌کرد آنکادر تخت‌ها و نظافت آسایشگاه مناسب باشه.
  11. جانشین فرمانده گروهان: قبل از اینکه فرمانده بیاد بچه‌ها رو به خط می‌کرد و آمار می‌گرفت.

این افراد نگهبانی نمی‌دادن و نظافت هم نمی‌کردن (البته همه این معافیت رو نداشتن مطمئن نیستم کیا ولی، اگر راغب بودید مسئولیت بگیرید بپرسید حتما وظایفش دقیقا چیه چون ممکنه با اینایی که من گفتم فرق کنه و هم بپرسید چه امتیازها و معافیت‌هایی نصیبش میشه). البته اگر نگهبانی هم نمی‌دادن جای نگهبانی گروهان نگهبان میشدن که اونم بالاخره یه وظیفه‌‌ای بود. به نظر من نگهبانی اونقدری کار سختی نبود و به نظرم نمی‌ارزید که یک مسئولیت بگیرم به جای نگهبانی‌هام. البته بعضی از مسئولیت‌ها هم به قدری آسون بودن که آدم حرصش می‌گرفت چرا نباید نگهبانی بدن. اما هرکاری کنید عدالت در مورد نگهبانی و مسئولیت‌ها به خوبی اجرا نخواهد شد چون هر کسی نظر خودش رو داره در این مورد پس سعی کنید خیلی سخت نگیرید.


قوانین موی سر و ریش و سیبیل چطور بود؟

راجع به موی سر که تا روز نهم ول‌کن نبودن و همه رو مجبور کردن بزنن (البته یه نفر خیلی کوتاه نکرد). من خودم با 25 زدم و یه بار بهم گیر دادن اما دیگه گیر ندادن (بستگی به سلیقه داره مدام افراد مختلف هی گیر می‌دادن). توی پادگان آرایشگاه رایگان بود اما خب ترجیحا آدم با اون ماشین موهاشو نزنه بهتره. به ریش کسی ندیدم گیر بدن (البته کسی ریش خیلی بلند نداشت)، سیبیل خالی هم دو سه نفر داشتن و یکی دو بار بهشون به شوخی یه چیزایی گفتن اما در نهایت کاریشون نداشتن. ریش مدل‌دار رو اما فکر کنم ایراد بگیرن دیگه. بلندی موی سری که انتظار دارن هم 16 هستش.


مرخصی‌ها چطور بودن؟

از روز فکر کنم چهارم به متاهل‌های تهرانی یه شب مرخصی دادن و آخر هفتش هم یه روز به بعضی‌ از بچه‌ها مرخصی دادن و از هفته بعدش دیگه روزبرگ شدیم. روزبرگ هم از ساعت چهار چهار و نیم بود تا شش صبح فرداش. آخر هفته‌ها هم دیگه کلا مرخصی بودیم. کلا یادتون باشه هفته اول هفته سخت‌تریه و بیشتر هم سخت می‌گیرن.


وضعیت غذا چطور بود؟

کیفیت ضعیف کمیت خوب. اگر بدغذا نباشید سیر میشید همیشه، کنار غذا هم بعضی وقت‌ها ماست، دوغ، دلستر یا زیتون می‌دادن. اگر به هر دلیلی غذاش رو نخوردید هم میشه برید بوفه یا تالار با قیمت آزاد (البته برای ناهار نمی‌دونم میشد رفت یا نه). صبونه هم نون پنیر بود تا آش و لوبیا. برنامه غذایی روی بورد هستش و تا 80 درصد رعایت میشد. البته به نظر من یه مولتی‌ویتامین داشته باشید خوبه (با مشورت پزشک حتما)


صبح‌گاه و ورزش صبح‌گاهی داشتید؟

بله بیشتر روزها حداقل صبح‌گاه گروهانی داشتیم که در حد ده دقیقه یک ربع صحبت می‌کردن برامون. چهار پنج بار صبح‌گاه گردانی داشتیم که اونم در حد ده دقیقه صحبت بود دو بار هم صبح‌گاه پادگانی داشتیم که دیگه طولانی بود و توش رژه هم رفتیم. ورزش هم یک بار بیشتر نداشتیم اما اگر لباس گرم بهمون می‌دادن فکر کنم بیشتر می‌رفتیم.


نکته‌های دیگه:

  1. ما نخبه سرباز بودیم. همیشه احترام خیلی خوبی برای ما به عنوان نخبه قائل بودن اما یادتون باشه شما در نهایت سربازید. پس به نظرم بیشتر از اینکه خودتون رو نخبه ببینید خودتون رو سرباز ببینید که کمتر بهتون فشار بیاد.
  2. بعضا وقت زیادی از شما تلف میشه یا کلاس‌ها بعضا کیفیت بالایی نداره. با بعضی از کلاس‌های دانشگاهی مقایسه نکنید. ممکنه خیلی از کارها از نظر شما بیهوده باشه یا خیلی از آموزش‌ها از نظر شما بدیهی باشه اما سخت نگیرید اینم بخشی از سربازیه دیگه.
  3. در اخر دوره از ما یک امتحان تستی 20 سواله گرفتن که خیلی جای نگرانی نداشت.
  4. تقریبا هر روز به ما میان‌وعده می‌دادن که خیلی خوب بود.
  5. برای کسانی که هنوز پروژه نگرفتن خیلی فرصت ایجاد کردن. هر روز هم مرخصی ساعتی می‌دادن به یه عده محدود برای انجام کارهای اداریشون. یک نفر هم مشخصا می‌رفت داعا و کارهای بچه‌ها رو پیگیری می‌کرد هفته‌ای یک بار.
  6. هر مشکلی که داشتید سریع به بهداری مراجعه کنید. ممکنه بهتون استراحت یا انواع معافیت موقت بدن. حتی اگر پاتون تاول زد هم برید تا بدتر نشه. لطفا اگر بیمار شدید هم حتما ماسک بزنید و برید قرنطینه اگر لازمه.
  7. انبار: هیچ وسیله‌ اضافه‌ای نباید در آسایشگاه می‌بود و هر چی بود و نبود رو گذاشتیم انبار. قبلا اجازه می‌دادن کمد رو پر کنن یا ساک رو بذارن زیر تخت ولی به ما این اجازه داده نشد. پس حواستون باشه چینش وسایلتون جوری باشه که لوازم ضروری دم دست باشه.
  8. رژه: دوره‌های پیش نداشتن اما ما داشتیم پس زیاد سخت نگیرید. اما حتما به روش درست انجام بدید چون ممکنه پا و چشمتون آسیب ببینه.
  9. همه نخبه نیستن: این یک موردیه که منو خیلی اذیت کرد. بعضی از افرادی که اونجا با شما هستن فرسنگ‌ها از نظر اجتماعی با میانگین فاصله دارن، پس با این دید وارد نشید که اینجا همه هم‌رزم‌های من آدم‌های خیلی خفنی هستن و مثل فضای دانشگاهه اونجا (یه نمونه کوچیک بخوام بگم چندین نفر آنفولانزای بد گرفتن در حد تب و لرز شدید اما حتی ماسک نمی‌زدن و حتی راضی نمیشدن برن قرنطینه و همین باعث شد کلی آدم دیگه هم بگیرن)، پس شما همیشه رعایت کنید.
  10. لینک بزنید: اونجا کلی آدم خفن و درست حسابی هم هستن که سعی کنید همه رو بشناسید و با کسانی که آدم‌های شاخصی هستن رابطه خوبی برقرار کنید. فرصت اینجوری که این همه نخبه کنار هم باشن کم پیش میاد.
  11. تو مخی نداشته باشید: عنوانش رو خیلی صریح نوشتم دیگه، اونجا کلی برنامه‌‌ها هی عوض میشه، وعده میدن عملی نمیشه، کیفیت غذا خیلی خوب نیست، موقع رژه ممکنه اذیت شید، علافی داشته باشید و و و. پس سعی کنید انعطاف‌پذیری بالایی داشته باشید وگرنه بهتون سخت می‌گذره.
  12. نظافت: خواهشا هم بهداشت فردی رو درست انجام بدید و هم نظافت‌های عمومی که بهتون محول میشه. آسایشگاه ما همیشه بوی عرق می‌داد که برای یه سری آدم تحصیل‌کرده واقعا زشته. نظافت هم به بهترین شکل انجام بدید شما دارید همه اونجا زندگی می‌کنید و مطمئن باشید دچار بیماری میشید اگر نظافت به درستی رعایت نشه.
  13. مافیا: شب‌ها و روزهای تعطیل چه کاری بهتری از مافیا بازی کردن :) سعی کنید تو جمع بچه‌ها باشید و بازی کنید خیلی خوش می‌گذره.
  14. فیدبک بدید: سعی کنید هر مشکلی که هست فیدبک بدید کمتر مشکلی بود که ما فیدبک بدیم و حل نشه.
  15. احترام: به شکل عجیبی به ما احترام می‌ذاشتن اونجا از روز اول تا روز آخر. شما هم سعی کنید همیشه احترامشون رو به شکل مناسب حفظ کنید. اونجا دانشگاه نیست یادتون باشه و پادگانه.
  16. تشکر هم می‌کنم از تمام کادر پادگان که خیلی راه اومدن با ما و خیلی هوامونو داشتن
  17. برای نگارش این متن از نوشته آقا سعید استفاده کردم که از ایشون هم تشکر می‌کنم بابت متن خوبی که نوشتن.
سربازینخبگانسربازی نخبگانآموزشیآموزشی نخبگان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید