برای اینکه بتونم اونجوری که میخوام دغدغه ام رو در استفاده از این اپلیکیشن و تاثیرش توضیح بدم، لازمه که یه مرور کوتاه از پنج سال گذشته من رو بخونید. قول میدم ارزشش رو داشته باشه و بعد از خوندن این پست احساس کاملا متفاوتی نسبت به تمرکز، عمیق بودن، مسئولیت پذیری و استفاده از اپلیکیشن forest app داشته باشید..
خب. ماجرا از اینجا شروع شد: من همیشه دغدغه اینو داشتم که چرا اغلب چیزهایی که مربوط به گذشته، مخصوصا گذشته دورتر هستند قشنگترن؟ قصه هایی که مامان بزرگم تعریف میکرد، فوتبال بازی کردن دوران بچگی با بچه های توی کوچه، سیزده به در قدیما، و چیزهایی از این دست.
و این اواخر یک سوال مهم گهگاه به شدت منو به فکر فرو میبرد:
"آخرین باری که واقعا ذهنت غرق در لذت و آرامش عمیقی شده باشه رو به خاطر داری؟"
راستی واقعا آخرین باری که یک کتاب رمان رو با گوشت و پوست و استخون خونده باشی چه موقع بود؟ آخرین دفعه ای که یک موزیک گوش دادی و رد نکردی و بدنت ثانیه به ثانیه اون موسیقی رو لمس کرد چه موقع بود؟
قبلا حرفهای اروین تافلر توی کتاب شوک آینده رو خونده بودم. اینکه در دنیای امروز اونقدر سیر تحولات داره با سرعت سرسام آوری پیش میره که ما فرصت تطابق باهاش رو نداریم واقعا.
و بعد که موضوع اقتصاد توجه از آقای شعبانعلی رو گوش دادم، بیشتر به این قضیه فکر کردم. به قول اینگمار برگمان:
"تو اغلب به این قضیه فکر میکردی...!"
بله واقعا برام دغدغه بود. دغدغه ای که به مرور پر رنگ تر میشد. از طرفی، دستاوردهایی که تا الان توی زندگیم داشتم همشون محصول عمیق شدنم بودن. مثل تازه نفس که از یک کانال تلگرامی شروع شد و حالا واسه خودش داره هر روز توسعه پیدا میکنه.
همش از سال 1395 شروع شد. من چندین ماه مدام به سیگار کشیدنم فکر میکردم. به اینکه چرا همه آدمها مثل یه ربات یا مثل یه فرد هیپنوتیزم شده دستشون به سمت نخ بعدی سیگار میره و کسی متوجه این ماجرای واقعا وحشتناک نیست! عجیب بود که آدما فکر نمیکردن و همگی مثل هم داشتن فقط سیگار میخریدن! از نخی به نخ بعدی.
ماه ها فقط مینوشتم و به دونه دونه احساساتم درباره سیگار و ترک کردنش فکر میکردم. اتفاقی که بالاخره باعث شد سیگار و برای همیشه ترک کنم و از دل همچین ترک سیگاری، تازه نفس متولد شد.
خب. این یک الگوی خوب توی ذهنم بود. اگه تازه نفس محصول عمیق شدن من بود، اگه اون میزان تمرکز (که ناآگاهانه بود) باعث شده بود توی کانال تلگرام تازه نفس هفت هزار نفر آدم جمع بشن و هر روز پیام بدن که میخواهیم سیگار و ترک کنیم، واقعا چرا عمیق شدن رو به صورت ارادی برای رسیدن به دستاوردهای خوب استفاده نکنم؟
این باعث شد توی یک سال گذشته به سمت شناخت مغز و علوم اعصاب کشیده بشم. در کمتر از 5 ماه حدود 20 تا کتاب درباره شناخت مغز و نوروساینس خوندم. هر روز با ذوق و شوق حاصل یادگیری هام رو توی اینستاگرام میذاشتم. و باز هم معجزه عمیق شدن، اینبار کمی آگاهانه تر:
دایرکت اینستای من پر شده بود از پیامهایی که درباره حافظه، تمرکز، و شناخت مغز سوال میپرسیدن. آدما میگفتن چکار کنیم که پرش فکری نداشته باشیم، چه کار کنیم که بتونیم تمرکز کنیم؟ چه کار کنیم موقع درس خوندن حواسمون پرت نشه؟ و من متعجب شده بودم. حتی یک خانم روانشناس خوب از اصفهان که صاحب یک موسسه آموزشی هست به من پیشنهاد داد که درباره شناخت مغز یک دوره حضوری در موسسه شون برگزار کنم.
این ماجرا دیگه عزم من رو در تمرکز روی موضوع "تمرکز" راسخ تر کرد. دیگه واقعا باید به عمیق بودن جدی تر فکر میکردم. فلسفه عمیق بودن برام جا افتاده بود. به ریشه اش رسیده بودم و حالا دنبال این بودم که چطوری محیط زندگی ام رو برای عمیق تر شدن برنامه ریزی کنم؟
و خب، اینجا جایی بود که با forest app آشنا شدم. چنین ماجرای طولانی برای رسیدن به یک اپلیکیشن! عجیبه نه؟ اما میگن به سرآمده حکیم است.
تجربه من در استفاده از forest app:
1- از اونجایی که در این اپلیکیشن، هر فکر به عوان یک بذر شناسایی میشه، به شدت در شما ایجاد احساس مسولیت پذیری میکنه. اگه حواست از بذر تمرکز روی اون فکرت پرت بشه، تو صاحب یک درخت خشکیده خواهی بود. و این عواطف آدم رو تحریک میکنه. تبدیل یک امر ذهنی به امر عینی، باعث میشه دقیق تر از عواقب حواس پرتی باخبر بشی!
2- توی این اپلیکیشن، در سرزمین خودتون، تراکم گونه های گیاهی موجود نشون میده که بیشتر کدوم جنبه از زندگیتون مورد اهمیت شما قرار گرفته و جای چه چیزی خالیه! اگه کل زمینت رو یک نوع درخت (هر درخت رو میتونی تخصیص بدی به یک فیلد) فرا گرفته باشه، قشنگ میتونی متوجه بشی که این سرزمین، پوشش گیاهی یکنواختی داره و تراکم زندگیت از توازن خارج شده!
3- این اپلیکیشن شعارش stay focused هست. بنابراین اگرچه به شدت به انجام رساندن لیست کارها کمک میکنه اما جایگزینی برای to do list نمیتونه باشه! ابتدا لیست کارها رو تهیه کنید (که اون خودش یه بحث نسبتا تخصصی دیگه ست)، بعد برای تمرکز گذاشتن روی کارها از این اپلیکیشن استفاده کنید.
4- توصیه میکنم دو الی سه ساعت برای آشنایی کامل باهاش کنار بگذارید. از سیستم tag گذاری، تا فعال کردن نسخه premium تنظیمات اعلانات. میتونید تنظیم کنید اگر موقع کاشت بذر یک فکر، وارد اپلیکیشن دیگه ای شدید (مثلا تلگرام یا اینستاگرام یا هر چی) شما رو از اون اپلیکیشن بندازه بیرون و بذرتون رو نشونتون بده. این گزینه به شدت به من تلنگر میزد که ببین! همینطوریه که خیلی چیزای مهم زندگی ممکن بود یادت بره!
5- لیست سفید براش تعریف کنید. یعنی مثلا اگر قصد تمرکز در برنامه متن نگار، یا اپلیکیشن اسکرین رکوردر یا هر چیز دیگری دارید و توی گوشی باید انجام بشه، اون اپلیکیشن رو از بخش تنظیمات در لیست سفید قرار بدید تا موقع وارد شدن به اون ، شما رو پرت نکنه بیرون. من خودم یک درختم سر همین قضیه خشکید:))
6- موزیک تمرکز رو فعال نکنید یا اگه فعال میکنید روی صدای کافه نذارید حتی الامکان. به نظرم این یک بی سلیقگی هست که سازندگان این اپلیکیشن داشتن. برای بحث تمرکز به موسیقیهای بی کلام یا خیلی آرامش بخش احتیاجه و صدای رعد و برق و تگرگ و کافه و ماشینهای خیابون چیز مفیدی نیست.
در پایان آرزو میکنم که هیچ وقت تمرکز کردن رو فراموش نکنیم. چون در دنیای امروز، افرادی که تمرکز نکنند، در خدمت صاحبان تمرکز به کار گرفته خواهند شد. بنابراین اگر میخواهید تاثیرگذار باشید حتما جدی به این قضیه فکر کنید. میزان حواس پرتی شما، موقعیت شما رو در این سیاره به شدت تحت تاثیر قرار میده!
