به نظرم زندگی کردن یجورایی مثل خلبانی هست، حداقل زندگی من اینطوریه، هم باید حواسم مدام به همه تنظیمات و پارامترها و جزئیات باشه، هم باید از مسیر و مناظر اطراف غافل نشم، اصلا همه اون حواس جمعی اولیه برای این هست که بتونم خوب پرواز کنم و مناظر بهتر و بیشتری رو ببینم.
اون دسته از دوستانی که من رو از نزدیک میشناسن همیشه ازم سوال میپرسن که چطوری به این همه کار میرسم؟ گفتم یک هفته کاریم رو اینجا با رسم شکل توضیح بدم و تو هر مرحله رفتارم رو تشریح کنم، تا هم خودم دقیقتر بفهمم چطور به همه کارهام میرسم و هم محلی باشه برای کسب اطلاعات بهتر و روشهای مدیریت فردی بهتر.
اول ببینیم یک هفته کاری من به چه صورت میگذره؟ بعد بررسی کنیم که با چه ابزارها و ترفند هایی حجم کارهام رو کم میکنم یا زمانم رو مدیریت میکنم.
شنبه: اولین روز کاری من در تهران شروع میشه، در شرکت مگا (سرویسهایی نظیر ایرانیکار رو داریم که کارمون توسعه زیرساخت فروشگاهی برای محصولات سایپا و بهمن خودرو و سایر خودروسازی هاست، فروش اینترنتی خودرو توسط ما انجام میشه)، من در شرکت مگا در نقش یک طراح رابط و تجربه کاربری هستم و در حال حاضر مشغول به طراحی و پیاده سازی سرویس جدید سایپا (سامانه فروشگاهی و نمایشگاهی که هنوز لانچ نشده)
یکشنبه تا سه شنبه: این سه روز از هفته رو در رشت زندگی میکنم! شهری که به شدت دوستش دارم و خاطرات زیادی در آن برای خودم ساختم، جالبه بدونید در رشت مسئولیت کاری من توسعه دیجیتال برای یک قنادی معتبر به نام اشهدی است! کارهای نظیر طراحی فروشگاه اینترنتی (که میشه گفت اولین سرویس سفارش آنلاین کیک و شیرینی در رشت)، دیجیتال مارکتینگ، و مدیریت شبکه های اجتماعی اشهدی و تولید محتوا، همه این کارها بر عهده من است که البته با تیمی که دارم خیالم راحت است از انجام به موقع کارها، همینجا بگم که برای مدیریت شبکه های اجتماعی از چه ابزارهایی استفاده میکنم.
برای مدیریت تلگرام از تولگرام و برای مدیریت اینستاگرام از رونگار و برای آنالیز و مدیریت کمپین ها از هوتسوئیت استفاده کردم، برای تبلیغات مجازی هم میتونید از ادسنسور استفاده کنید. برای خود اشهدی البته خیلی سخت نگرفتم و نیازی هم به این ابزارها نبود اما به طور کلی ابزارهای من برای این قسمت همین ها هست.
پنجشنبه و جمعه: در این دو روز من در نقش یک بازیگر تـئاتر ظاهر میشم!
من در کارگاه بازیگری آقای سیامک صفری مشغول به تمرین برای اجرای یک تئاتر هستم، این قسمت از هفته رو خیلی دوست دارم و عملا دو روز از هفته رو کاملا ارتباطم با دنیای کاری و حاشیه های زندگی قطع میشه و به خودم و علاقه ام مشغولم.
در طول هفته: تقریبا هر شب یا نهایتا یک شب در میون نیم ساعت میدوم، تقریبا هر روز 1 ساعت مشغول به یادگیری زبان انگلیسی هستم، تقریبا هر روز نیم ساعت الی ۱ ساعت مطالعه آزاد دارم.
خیلی ساده و به طور کلی بخوام بگم میشه این موارد:
اگر بخوام خیلی صادقانه بگم، مجبور شدم! اما علاقه به رشت و عدم تحمل زندگی کارمندی هم موثر بود.
شرایط زندگی من به گونهای پیش رفت که مجبور شدم برای بالا بردن درامدم به نسبت تخصصم، چند کار به صورت همزمان انجام بدم، از طرفی فعالیت در چند حوزه مختلف داره از من شخصیتی چند منظوره با مدل T میسازه، به این صورت که در زمینه های زیادی اطلاعات مناسب، و در یک زمینه اطلاعات و مهارت تخصصی خواهم داشت، این محورها رو رفتار من، علاقهی من و میزان وقتی که برای هر کدام اختصاص میدم تایین میکنه. این نوع لایف استایل به تقویت مهارت های نرم در من خیلی کمک میکنه،برخی از مهارت های نرم رو لیست میکنم:
- خودآگاهي
- مديريت هيجان
- مديريت استرس
- مدیریت زمان
- مهارت ارائهی و پرزنت موثر
- قابليت انعطافپذیری و ریسک پذیری
- مهارت ارتباط موثر و سازنده
- مهارت تاثيرگذاری و نفوذ
- مهارت كار تيمی
- مهارت حل مساله و تصمیمگیری
- مهارت مواجهه با موقعيتهای دشوار
- توانايي تفكر انتقادی
- توانایی تفکر خلاق
- مهارت مذاكره
-....
پیش از هرچیز، من اندرویدی هستم و اپ هایی که معرفی میکنم برای اندروید هست.
اپلیکیشن های 6Minutes English و Castbox و LearnEnglish Podcasts هم برای کمک به مهارت های شنیداری من همیشه آماده خدمت هستند، از این اپ ها بیشتر در وقتی در سفر بین تهران و رشت هستم و زمانهایی که بیرون از خانه مشغول قدم زدن هستم استفاده میکنم.
هر روز من ۶ سهم هست، هر سهم ۳ ساعت (از ۶ صبح تا ۱۲ شب در بازه های ۳ ساعته)
۳ ساعت زمان مناسبی برای هر چیزی هست، هم میشه یه تسک رو دان کرد، یا میشه یه قرار کاری یا رفاقتی خوب و پر و پیمون داشت، یا میشه حسابی مطالعه کرد و وبگردی داشت و... در کل نسبت به تقسیم کردن کارها سخت نمیگیرم ولی میدونم که ۶ تا ماجرای جدی رو میتونم در یک روز داشته باشم.
ماجراهای جدی در طول یک روز برای من ایناست:
- خواندن زبان
- رسیدن به کارهای جدی و تخصصی (کارهایی که ازشون پول در میارم) که به این ۲ سهم بهش میدم.
- ورزش کردن(میتونه باشگاه باشه، استخر باشه، یا دویدن.
- تمرین تئاتر یا مطالعه عمومی.
- یادگرفتن یک چیز جدید (اکثرا کاری و تخصصی میشه)
حرف آخر: در کل سخت نگیرید، نیازی به برنامه ریزی لحظه به لحظه نیست، همین که بدونید قرار هست یه سری کار رو در امروز انجام بدین کافیه، بعد میشه بزرگش کرد و رسید به مجموع کارهایی که اگر در طول هفته انجام بدم نتیجه جدی تری حاصل میشه، و همینطور بزرگتر و بزرگتر.
یه موضوع مهم دیگه هم امیدواری و انگیزه هست، این قسمت جدا شخصیه و هر کسی برای خودش دلایل متفاوتی برای زندگی کردن و انگیزه های مختلفی برای کم نیاوردن داره، ولی حضورش لازمه، پیداش کنید.
یه راز: ما قرار نیست حال داشته باشیم و سرحال باشیم تا خیلی از کارها رو انجام بدیم، در اصل خیلی از کارها رو انجام میدیم تا حالمون رو خوب کنه (یا دقیقا بعدش، یا کمی دیرتر، یا خیلی دیرتر)، یعنی قبل و موقع انجامش شاید اصلا حالمون خوب نباشه اما نتیجه قطعا حال و شرایط آیندمون رو بهتر میکنه.
فهم دقیق دینامیک این نکته و رفتار مغز و بدنمون خیلی مهمه.
همین!
اگر کمی و کاستی داشت یا سوال و ابهامی داشتید تو کامنت بهم بگید.
خدافظ.