سال 1388 یک مأموریت کاری برای بازرسی قطعات تجهیزات نفتی که از یک شرکت ایتالیایی خریده بودیم به همراه مدیرعامل و مدیر بازرگانی شرکت به ایتالیا رفتیم. روز اول عصر رسیدیم شهر میلان و در هتل مستقر شدیم. فردا اومدیم میدان مرکزی شهر و یک جشن بزرگی برقرار بود چون روز یکشنبه بود و اونها تعطیل بودند.
سه روز بعدی به شهری در نزدیکی میلان رفتیم و بازرسی از محصولات مان که در حال تولید بود رو انجام دادیم. از طرفی از فرآیندهای تولید هم تا جایی میشد، برای انتقال دانش و تکنولوژی تولید، فیلم و عکس تهیه کردیم. پس از انجام مأموریت با هماهنگی انجام شده سه روز به مرخصی و دیدن از شهر توریستی ونیز رفتیم. من از کوچکی عاشق ونیز بودم و همیشه برایم سؤال بود که چگونه روی آب زندگی می کنند؟
با قطار به ونیز رفته و عصر رسیدیم و در هتل مستقر شدیم. خیلی هیجان انگیز بود. تاکسی های اونجا قایقهای موتوری بودن و همچنین سایر وسایل حمل و نقل در این شهر بصورت قایق بود.
فردا رفتیم از جزیره مورونو که در نزدیکی ونیز بود، بازدید کردیم. یکی از مراکز مهم صنعت شیشه گری در ایتالیا و اروپا این جزیره هست. معمولا کارگاه های شیشه گری از پدرانشون به فرزندان ارث رسیده بود و این صنعت بصورت خانوادگی و موروثی نسل به نسل انتقال پیدا میکنه.
در یک کارگاه از مراحل ساخت مجسمه با شیشه دیدن کردیم و واقعا زیبا بود. بعد هم از قسمت نمایشگاه فروش محصولات شیشه ای اونجا بازدید کردیم. انواع مجسمه های حیوانات و گل و گیاهان و انواع اشیاء مختلف وجود داشت که همه از شیشه و بصورت دستی ساخته شده بود و قیمت های بالایی هم داشت. اجازه عکس گرفتن نمی دادن ولی چندتایی بصورت مخفیانه گرفتم. یادم هست یک گلدان شیشه ای با میوه های داخلش به قیمت یورویی که حساب کردم میشد قیمت یک پراید به اون زمان که حدود 6 میلیون تومان بود. تقریبا نصف روز در کارگاهها و نمایشگاههای محصولات شیشه ای گردش کردیم و عصر به شهر ونیز برگشتیم .
فردا صبح که اومدیم در قسمت مرکزی شهر دیدیم دریا مد شده و آب بالا اومده بود و پیشروی کرده به سمت قسمتهایی از شهر که خشک بود، و مردم از روی میزهایی که برای رفت و آمد تعبیه شده بود عبور و مرور میکردند.
بعد از بازدید از کلیسا ها و مکانهای دیدنی به میلان برگشتیم تا آماده برگشت به ایران شویم.
چندتا عکس از ونیز زیبا: