حمیدرضا علیپور
حمیدرضا علیپور
خواندن ۳ دقیقه·۶ روز پیش

کلان‌داده‌ها در جهان حقوق: از استخراج ادله تا پیش‌بینی نتایج پرونده


قاضی پرونده را برای بار سوم ورق می‌زند. ساعت از نیمه‌شب گذشته و او در میان هزاران صفحه از اسناد مالی، گزارش‌های کارشناسی و آرای مشابه پیشین غرق شده است. هر برگه، یک قطعه از پازل است، اما تصویر کامل، گنگ و مه‌آلود به نظر می‌رسد. او با خود زمزمه می‌کند: «در دل این همه کاغذ، حقیقتی پنهان است یا الگویی تکرارشونده؟ آیا راهی برای دیدن جنگل، به‌جای خیره شدن به تک‌تک درختان وجود دارد؟»

این چالش، که روزگاری تنها با تجربه و حافظه انسانی مدیریت می‌شد، امروز با یک مفهوم قدرتمند روبروست: کلان‌داده در حقوق. اگر داده‌های یک پرونده را برگه‌های آن بدانیم، کلان‌داده مانند آن است که به یک‌باره به تمام آرشیو یک دادگستری یا حتی کل نظام قضایی کشور نگاه کنیم و الگوهای پنهان در آن را ببینیم. تصور کنید بتوانیم تمام آرای صادره از دیوان عدالت اداری در پنج سال گذشته را تحلیل کنیم تا بفهمیم در شکایت‌های مرتبط با یک مصوبه خاص، کفه ترازو به کدام سمت سنگینی کرده است. این دیگر خواندن یک رأی نیست؛ این خواندن نبض نظام حقوقی است. تحلیل داده‌های قضایی در این مقیاس، یک ابزار نیست، بلکه یک نگرش جدید است.

اما این نگرش در عمل چگونه به کمک ما می‌آید؟ سه صحنه را مجسم کنید:

۱. وکیل هوشمند، نه سخت‌کوش: وکیلی جوان پرونده‌ای در مورد مسئولیت مدنی پیمانکار ساختمانی را پذیرفته است. به‌جای صرفاً جستجوی چند رأی وحدت رویه، او از ابزاری مبتنی بر داده‌کاوی در وکالت استفاده می‌کند. این ابزار هزاران رأی مشابه را تحلیل کرده و نشان می‌دهد قاضی شعبه‌ی مشخص او، در ۸۰٪ موارد به نظریه کارشناسی اول تمکین کرده و به کدام ماده قانونی بیشترین استناد را داشته است. وکیل لایحه خود را نه بر اساس شانس، که بر اساس یک الگوی آماری دقیق تنظیم می‌کند.

۲. کشف شبکه فساد از دل اعداد: در یک پرونده پیچیده فساد اقتصادی، بازپرس با میلیون‌ها تراکنش بانکی مواجه است. ردیابی دستی این ارقام غیرممکن به نظر می‌رسد. اما با کمک ابزارهای تحلیل کلان‌داده، تیم تحقیق در چند ساعت شبکه‌ای از شرکت‌های کاغذی، حساب‌های بانکی مرتبط و تاریخ‌های مشکوک واریز و برداشت را مصورسازی می‌کند. الگویی که در میان داده‌ها پنهان بود، اکنون به یک نقشه راه برای استخراج ادله متقن تبدیل شده است. اینجاست که هوش مصنوعی و دادگستری برای کشف حقیقت هم‌پیمان می‌شوند.

۳. آیا این دعوی ارزش جنگیدن دارد؟ مدیر حقوقی یک شرکت بزرگ با یک دعوی چند ده میلیاردی مواجه است. آیا باید مصالحه کند یا وارد یک نبرد حقوقی طولانی شود؟ سامانه‌های پیش‌بینی رأی دادگاه، با تحلیل پرونده‌های مشابه، سوابق وکلای طرفین، و حتی رویه قضات آن حوزه، احتمال موفقیت را ۷۰٪ و میانگین زمان رسیدگی را سه سال تخمین می‌زنند. تصمیم‌گیری دیگر بر پایه شهود نیست، بلکه مبتنی بر ارزیابی ریسک است.

در نهایت، سؤال این نیست که آیا ماشین‌ها جایگزین وکلا و قضات می‌شوند یا خیر. سؤال اصلی این است: آیا آینده وکالت بدون تسلط بر تحلیل داده‌ها ممکن خواهد بود؟ قاضی‌ای که به الگوهای مستتر در هزاران رأی بی‌اعتناست، آیا ناخواسته از قطار عدالت جا نمی‌ماند؟ شاید بزرگ‌ترین تحول پیش روی ما، نه خرید ابزارهای گران‌قیمت، بلکه کسب سواد داده‌ای وکلا باشد؛ توانایی خواندن داستانی که داده‌ها برای ما روایت می‌کنند. [ از داده تا درک حقوقی] این سواد، مرز میان یک حقوق‌دان سنتی و یک معمار عدالت در قرن جدید است.

هوش مصنوعیحقوقوکیلوکالتتکنولوژی
من کارآموز وکالت و نویسنده هستم . باور دارم که هوش مصنوعی نه یک تهدید، بلکه فرصتی بی‌نظیر است. در این فضا، می‌نویسم تا دانش و دیدگاه‌هایم را با همکاران و علاقه‌مندان به اشتراک بگذارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید