پیشگفتار
مطابق تعریف استاندارد VIM 2012، کالیبراسیون یا واسنجی عبارت است از:
«عملياتي که تحت شرايط مشخصي در گام نخست مابين مقادير کمي و عدم قطعیتهایی که توسط استانداردهاي اندازهگيري فراهمشده است، با مقادير متناظر نشان دادهشده (توسط وسايل اندازهگیری) همراه با عدم قطعيتهاي مربوطه، ارتباط برقرار ميسازد و در گام دوم استفاده از اين اطلاعات براي ایجاد رابطهاي که بتوان با آن نتيجه اندازهگيري را از روي مقدار نشان دادهشده به دست آورد.»
به بیانی سادهتر، کالیبراسیون مقایسهی یک وسیلهی اندازهگیری با یک وسیلهی مرجع برای نتیجهگیری در درست و مطلوب عمل کردن تجهیز اندازهگیری است؛ بنابراین کالیبراسیون را نباید با تنظیم یک تجهیز اندازهگیری اشتباه گرفت زیرا بعد از انجام کالیبراسیون ممکن است برحسب نیاز عمل تنظیم انجامشده و یا نشود. کالیبراسیون بهعنوان یک فعالیت نگهداشت در سازمانهایی که شامل عملیات حساس، خودکار و شامل تعداد زیادی تجهیزات کنترل و اندازهگیری هستند بسیار بااهمیت و حیاتی است زیرا با مقولهی ریسک در آن سازمانها ارتباط مستقیم دارد. در بسیاری از مجتمعهای پتروشیمی، تنها یک واحد عملیاتی ممکن است شامل بیش از ۲ تا چهار هزار تجهیز ابزاردقیق شود که عملکرد برخی از آنها بهقدری حساس است که حیات مجتمع کاملاً به عملکرد درست آنها وابسته است؛ بنابراین موجود یک سیستم دقیق مدیریت کالیبراسیون الزامی اساسی برای اینگونه سازمانها است.
عملیاتی که تحت عنوان کالیبراسیون در سازمانها انجام میشود، که استاندارد ISO 10012 آن را عملیات "تایید اندازهشناختی" می نامد اغلب شامل اجرای فعالیت کالیبراسیون، تنظیم و یا تعمیر تجهیزات ابزاردقیق، صدور گواهینامه و برچسب کالیبراسیون و نگهداری سوابق فعالیتهای کالیبراسیون است. چیزی که عموما در میان مورد غفلت قرار میگیرد، وجود یک سیستم اثربخش جهت مدیریت کالیبراسیون است، سیستمی که استاندارد ISO 10012 آن را با عنوان سیستم مدیریت اندازهگیری و بدین گونه تعریف میکند:
«یک سیستم اثربخش مدیریت اندازهگیری اطمینان میدهد که تجهیزات اندازهگیری و فرآیندهای اندازهگیری برای استفاده موردنظر خود مناسباند و این در تحقق اهداف کیفیت محصول و مدیریت کردن ریسک نتایج اندازهگیری نادرست حائز اهمیت است. هدف سیستم مدیریت اندازهگیری، مدیریت کردن ریسک اثراتی است که تجهیزات اندازهگیری و فرآیندهای اندازهگیری میتوانند با تولید نتایج نادرست بر کیفیت محصولات یک سازمان داشته باشند. گستره روشهای مورداستفاده برای سیستم مدیریت اندازهگیری از تصدیق تجهیزات اصلی تا کاربرد فنون آماری در کنترل فرآیندهای اندازهگیری را شامل میشود.»
ازآنجاییکه سیستمهای مدیریت نگهداشت رایانهای (نرمافزار نگهداری و تعمیرات) یا بهاختصار CMMS امروزه جایگاه خود را در صنایع یافته و تقریبا اغلب صنایع حساسی که دارای تعداد بسیار زیادی تجهیزات ابزاردقیق هستند (همچون نیروگاهها و صنایع پتروشیمی) از یکی از انواع CMMSاستفاده میکنند، در این مقاله کوشش بر این است تا کارکردهای وظیفهای یک ماژول مدیریت یکپارچهی کالیبراسیون (به عبارت صحیحتر، سیستم مدیریت اندازهگیری) در نرمافزار CMMS و مزایای این یکپارچگی بهصورت مختصر و مفید تشریح شود.
کارکردها و مزایا
1. مدیریت یکپارچهی داراییها:
معمولاً در سازمانها مدیریت تجهیزات ابزاردقیق بهصورت مستقل و تحت نظر واحدهای نت ابزاردقیق و یا کنترل کیفیت انجام میشود. شناسایی و تعریف تجهیزات ابزاردقیق در نرمافزار CMMS همراه با دیگر انواع داراییها به یکپارچگی مدیریت داراییها خصوصاً به سازمانهایی که مترصد اجرای سیستم مدیریت داراییها در سازمان هستند کمک شایانی میکند.
2. ایجاد شناسنامه تجهیزات ابزاردقیق:
نرمافزار CMMS اگر ساختار مناسبی داشته باشد به شما امکان میدهد که برای هر تجهیز ابزاردقیق یک شناسنامه تعریف کنید که کلیه اطلاعات حول آن تجهیز (اعم از دادههای فنی، مالی، گارانتی، کاتالوگها و راهنماها، دستورالعملهای بهرهبرداری و نگهداشت و البته اطلاعات دستورالعمل و نقاط کالیبراسیون را بهصورت یکپارچه تعریف کنید؛ بهگونهای که این شناسنامه، بهصورت یک مرجع یکتا درآید که در سرتاسر سازمان مبنای اطلاعاتی آن تجهیز باشد.
3. تعریف ارتباطات سلسله مراتبی و وظیفهای تجهیزات ابزاردقیق با دیگر تجهیزات:
تعریف سلسله مراتبی داراییها از الزامات مدیریت اطلاعات داراییهاست. نرمافزار CMMSاین امکان را برای شما فراهم میکند که ارتباطات والد و فرزندی تجهیزات ابزاردقیق با تجهیزات مکانیکی و الکتریکی را مشخص کرده و همچنین جایگاه وظیفهای و لوپهای ابزاردقیقی و نقش تجهیزات ابزاردقیق در خروجیهای کارخانه را تعریف و مشخص کنید.
4. تعریف درخت اجزای تجهیزات ابزاردقیق:
تعریف درخت اجزای تشکیلدهندهی تجهیزات ابزاردقیق امکاناتی فراهم میکند که در سیستمهای دستی امکانپذیر نیست ازجمله اینکه شما با تعریف درخت اجزای تجهیزات برای هر تجهیز و یا گروهی از تجهیزات ابزاردقیق مشابه میتوانید در هنگام گزارش خرابی تجهیزات، خرابی را دقیقاً روی جزء خرابشده گزارش نمایید و بالطبع گزارشهای خرابی تجهیزات ابزاردقیق را در کوچکترین اجزای آن تجهیزات دریافت کنید. همچنین با تعریف اجرا میتوانید نسبت به خرید اجزای تعویضی یک تجهیز ابزاردقیق بدون دانستن مشخصات فنی آن اقدام کنید.
جدول۱ نمونه درخت اجزای یک ترانسمیتر
Equipment Unit
Transmitter
Sub Unit
Transmitter Unit
Miscellaneous
Maintainable Item
Differential Pressure Transmitter
Cable Gland
Manifold (5 Way)
Tube Connection
Software
Isolator Barrier
5. مکانیابی راحتتر تجهیزات ابزاردقیق در سایت با تعریف محل استقرار برای هر تجهیز:
تجهیزات ابزاردقیق بهواسطهی کوچک بودنشان نسبت به دیگر تجهیزات بهسادگی قابل مکانیابی نیستند. تعریف دقیق محل استقرار تجهیزات ابزاردقیق کمک میکند که این اطلاعات بهصورت دائمی همراه با تجهیز باشد و بهصورت خودکار در دستور کارهای نگهداشت ثبت شود و به افراد کمک کند که بدون پرسوجو و در کمترین زمان ممکن تجهیز را پیدا کنند.
6. کلاسهبندی تجهیزات ازنظر درجه بحرانی و ریسک وارده بر سازمان:
تجهیزات مختلف و بهطور ویژه تجهیزات ابزادقیقی برای سازمان دارای اهمیت یکسانی نیستند و مطمئناً برخی تجهیزات ابزاردقیق به سبب ریسکی که خراب شدن آنها ممکن است بر سازمان تحمیل کند، نیازمند توجه بیشتر هستند. در برخی موارد بهواسطهی اینکه تجهیزات ابزاردقیق در کارگاههای کالیبراسیون تنظیم و تعمیر و کالیبره میشوند، ممکن است به دلیل عدم وجود اطلاعات کلاسهبندی بحرانی تجهیزات، کارکنان کارگاه از اهمیت رسیدگی و صرف منابع برای تجهیزات بااهمیتتر غافل شوند. تعریف این نوع کلاسهبندی در CMMSباعث میشود که کارکنان تعمیرات نسبت به تجهیزات با درجه اهمیت مختلف، رویکردها و سیاستهای متفاوتی داشته باشند و سیاست نگهداشت مبتنی بر ریسک را پیادهسازی کنند.
7. ردیابی جابجایی تجهیزات:
تجهیزات ابزاردقیق بهواسطه باز و بست مداومشان و ارسالشان به کارگاههای کالیبراسیون و بعضاً آزمایشگاههای کالیبراسیون خارج سازمانی، بهطور مداوم در معرض جابجایی قرار میگیرند. اگر این جابجاییها بهصورت کنترلشده انجام نشود، ازیکطرف ممکن است تجهیزات بهاشتباه در محل قبلی خود نصب نشوند که این خود موجب وارد شدن ریسک به سازمان میشود و از طرفی با جابجایی ممکن است سوابق نگهداشت تجهیز از بین برود. تعریف صحیح و اختصاص شناسه یکتا به تجهیزات ابزاردقیق در نرمافزار CMMS موجب کنترل جابجاییهای ناخواسته و حفظ اطلاعات سوابق تجهیز همراه با جابجایی عمدی آن در سایت میشود.
8. کنترل گارانتی:
اگر تجهیزات ابزاردقیق خریداریشده دارای گارانتی باشد، این امکان وجود دارد که اطلاعات گارانتی همان ابتدا در نرمافزار تعریف شود تا اولاً دوره گارانتی تجهیز و زمان منقضی شدن آن بهراحتی قابلپیگیری و در هر بار صدور درخواست کار برای تجهیز، این اطلاعات قابل فراخوانی باشد و دوم اینکه وجود این اطلاعات از باطل شدن گارانتی تجهیز بهواسطهی تعمیر ناآگاهانه در سازمان جلوگیری کند.
9. برنامهریزی دقیق دورههای کالیبراسیون:
امکانت برنامهریزی و زمانبندی نرمافزار CMMS که یکی از اصولیترین ماژولهای اینگونه نرمافزارهاست کمک میکند برنامهریزی دورههای کالیبراسیون همانند و هماهنگ با دیگر تجهیزات و بهصورت دقیقتر و کنترلشده تر انجام پذیرد. بدین صورت که شما می توانید برای یک برنامهی کالیبراسیون ازپیش، زمان تخمینی انجام کار را شناسایی کنید، مواد و قطعات لازم برای انجام کار را تعریف کنید، ابزارآلات و ماشین آلات لازم برای انجام کار را شناسایی کنید، مشخصات فنی، نقشه ها و دیگر اسناد مرجع و تمامی اجازه های ایمنی و قانونی را از پیش تهیه کنید، تمامی افرادی که باید آگاه شوند، لیست شوند و تمامی فرایندهایی که باید بای پس یا شات داون شوند را شناسایی کنید و از طرفی فعالیتهای کالیبراسیونی که قرار است انجام شود را بصورت سالیانه، ماهانه، هفتگی و حتی روزانه زمان بندی کنید تا نرمافزار در موعد مقرر با هشدارهای مناسب کاربران را در انجام موعد کالیبراسیون آگاه کرده و دستورکارهای لازم را همراه با اطلاعات رویهها و نقاط کالیبراسیون صادر کند.
10. مدیریت فرایند کالیبراسیون:
??استفاده از ابزار گردش کار (خصوصاً گردش کار گرافیکی) این امکان را فراهم میکند که اولا فرایند کالیبراسیون در بهینهترین و استانداردترین شکل ممکن (در صورت تعریف صحیح) انجام گیرد و فرایند وابسته به افراد، سمتها و پیمانکاران نباشد. بهبیاندیگر وجود گردش کار تضمین میکند که فعالیتهای کالیبراسیون توسط افراد درست انجام شود و نظم در فرایند برقرار شود. از طرفی وجود تاریخچه و نمودار گرافیکی گردش کار کالیبراسیون این امکان را فراهم میکند که جریان کالیبراسیون یک تجهیز از لحظهی درخواست یا انتشار تا زمان انجام و صدور گواهینامه بهراحتی قابلپیگیری باشد.
11. سهولت در بازخوانی اطلاعات نقاط کالیبراسیون و اجرای آن:
هر فرایند کالیبراسیونی نیاز به یک دستورالعمل و اطلاعات نقاط کالیبراسیون دارد. نرمافزار CMMS معمولاً این امکان را فراهم میکند که اطلاعات نقاط کالیبراسیون شامل رنج، تعداد نقاط، میزان صحت و شرایط محیطی انجام کار و بازههای تلورانس و خطای هر نقطه بهطور دائم در شناسنامه تجهیز ثبت شود و هرگاه که نیاز به کالیبراسیون تجهیز بود، این اطلاعات بهصورت خودکار در فرم دستور کار ثبت گردد و فعالیت کالیبراسیون مطابق آن انجامشده و از انجام سلیقهای و ناهماهنگ کالیبراسیون یک تجهیز در دورههای مختلف و توسط افراد مختلف، جلوگیری شود.
12. صدور گواهینامه و برچسب کالیبراسیون:
پس از اجرای کالیبراسیون نیاز به صدور گواهینامه برای صحت عملکرد تجهیز ابزاردقیق است تا اطمینان حاصل شود که تجهیز جهت بهرهبرداری در رنج عملیاتی موردنیاز قابلاستفاده است. CMMS امکان صدور و چاپ گواهینامهی کالیبراسیون را با توجه به اطلاعات دقیق ثبتشده در نرمافزار و با کمترین ورود دستی در فرم گواهینامه همراه با رسم نمودار کالیبراسیون، فراهم میکند. همچنین CMMS این امکان را فراهم میکند که بتوان برچسبهای مختلف کالیبراسیون را پس از اجرای آن، پرینت گرفت و بر روی تجهیز موردنظر چسباند.
13. استفاده از کدهای خرابی برای تشریح خرابی تجهیزات ابزاردقیق:
وجود کدهای خرابی از پیش تعریف شده همچون «مد خرابی»، «مکانیزم خرابی»، «دلیل خرابی»، «شدت و پیامد خرابی» در نرمافزار CMMS برای هر کلاس تجهیز باعث میشود که گزارش خرابی بهصورت دقیقتر، علمیتر و استانداردشده انجام شود بهطوریکه خروجی این گزارشها بهصورت مطلوب برای ارزیابیهای مختلف همچون RCA، FMEAو فعالیتهای چون RCM استفاده شود.
14. نگهداری از سوابق رویدادها:
CMMS با استفاده از پایگاه داده، بهطور مطلوبی کلیه رویدادهای به وقوع پیوسته در مورد تجهیزات ابزاردقیق همچون سوابق دورههای کالیبراسیون، سوابق خرابیها و اصلاحات انجامشده، سوابق خروج از تلورانس و تنظیم تجهیز را در کل چرخهی عمر تجهیز حفظ میکند.
15. تعیین بازههای کالیبراسیون:
CMMS با استفاده از تاریخچهی کالیبراسیونهای انجامشده بر روی تجهیز و وضعیتهای ثبتشده، امکان تعیین دقیقتر و سادهی بازههای کالیبراسیون به ازای هر تجهیز یکتا را فراهم میکند. این عمل میتواند بهصورت محاسبهی خودکار توسط نرمافزار و پیشنهاد بازهی جدید برای کالیبراسیون انجام شود. با استفاده از این امکان تجهیزات برحسب شرایط کارکردی و درجه بحرانی کالیبره میشوند و با این عمل از طرفی جلوی هزینههای کالیبراسیون اضافی و باز و بست بیجای تجهیزات ابزاردقیق گرفته میشود و از طرفی هزینههای توقف عملیات یا خرابی تجهیزات به دلیل عدم عملکرد تجهیزات حساس ابزاردقیق کاهش پیدا میکند.
16. پیگیری روند صحت عملکرد و خطاهای تجهیزات:
پیگیری سوابق عملکرد یک تجهیز ابزاردقیق در طول زمان بهصورت دستی، کاری بسیار وقتگیر و پرحوصله است اما با ثبت اطلاعات کالیبراسیون هنگام اجرای آن و وضعیت تجهیز نسبت به تلورانس مجاز برای آن تجهیز، بهراحتی و با یک کلیک و ارائهی یک گزارش روند به کاربر امکانپذیر است. این گزارش کمک میکند که از کالیبراسیون مجدد تجهیزاتی که بهطور مداوم از تنظیم خارج میشوند جلوگیری شود و مبنایی برای تعویض تجهیز فراهم آید.
17. مدیریت فرایند خرید تجهیزات ابزاردقیق:
مشکلی که معمولاً در مورد خرید تجهیزات در سازمانها وجود دارد، خرید تجهیزات و قطعات اشتباه به دلیل کمبود اطلاعات در مورد تجهیز یا قطعهای که میبایست خریداری شود است. با استفاده از CMMS و تعریف مشخصات فنی برای یک تجهیز ابراردقیق اولا هیچ نیازی به درج مشخصات فنی و استعلام از افراد مختلف برای خرید تجهیز درست نیست، دوم این که بهترین تأمینکنندهی آن تجهیز که پیشازاین در نرمافزار ثبتشده برای خرید انتخاب میشود، سوم این که فرایند خرید بهصورت آگاهانه و بر اساس آخرین قیمت انجام میشود که این مورد بودجهبندی را برای خرید تجهیزات راحتتر میکند و چهارم این که اطلاعات فنی و مالی تجهیز جهت خرید بهصورت کامل در فرم سفارش خرید ثبتشده و طی یک گردش کار کنترلشده جهت خرید و تأیید تجهیز خریداریشده اقدام و تجهیز با بالاترین انطباق با خواستهی اصلی خریداری میشود.
18. مدیریت اطلاعات تأمینکنندگان:
استفاده از تعریف کاتالوگ تأمینکنندگان در CMMS امکانات و اطلاعات ویژهای را فراهم میکند ازجمله:
الف. دستیابی سریع به اطلاعات فنی و مالی تأمینکنندگان تجهیزات ابزاردقیق و آزمایشگاههای مرجع
ب. تعریف تأمینکنندگان برتر درزمینه ی تأمین تجهیزات و قطعات و تأمین خدمات کالیبراسیون
پ. تعریف لیست سیاه برای تأمینکنندگان ضعیف و جلوگیری از گرفتن خدمات مجدد از آنها
ت. تعریف زمان تأمین تجهیز یا خدمت برای هر تأمینکننده
19. پیادهسازی سیستم مدیریت اندازهگیری:
??یک سیستم مدیریت اندازهگیری مجموعه عناصر لازم دارای ارتباط یا تعامل درونی، جهت دستیابی به تأیید اندازهشناختی و کنترل مداوم فرایندهای اندازهگیری است. استاندارد ISO 10012 یا معادل آن استاندارد ایران-ایزو 10012 مجموعهی حداقل الزاماتی را جهت پیادهسازی یک سیستم مدیریت اندازهگیری گردآوری نموده تا سازمانها با اجرای آن الزامات از اجرای اثربخش مدیریت اندازهگیری در سازمان مطمئن شده و فرایند اندازهگیری (شامل کالیبراسیون) بهصورت سامانمند و کنترلشده انجام پذیرد. وجود نرمافزار CMMS فرایند پیادهسازی را بسیار آسان میکند و کمک میکند تا سازمان در کمترین زمان موفق به پیادهسازی و دریافت گواهینامهی سیستم مدیریت اندازهگیری شود.
20. با توجه به موارد پیشگفته اجرای الزامات استانداردهای ISO 17025 و ISO 9001به ترتیب با موضوع «الزامات عمومی برای احراز صلاحیت آزمایشگاههای آزمون و کالیبراسیون» و «الزامات سیستمهای مدیریت کیفیت»، با کمک CMMS امکانپذیرتر و شواهد انطباق با الزامات دستیافتنیتر میشود.
21. داشبورد کالیبراسیون:
در نرمافزار CMMS امکان تخصیص داشبوردهای ویژهی کار هر گروه مدیریت نگهداشت در سازمان وجود دارد. با استفاده از داشبورد میتوان روند کالیبراسیون تجهیزات ابزاردقیق، نمودارهای روند وضعیت تجهیزات ابزاردقیق و شاخصهایی چون ده تجهیز ابزاردقیق با بیشترین خرابی، ده خرابی در تجهیزات ابزاردقیق با بیشترین تکرار و دیگر شاخصهای خاص مدیریت کالیبراسیون را بهصورت آنلاین مشاهده کرد.
مزایا و کارکردهایی که عنوان شد تمامی مزایای استفاده از CMMS جهت مدیریت کالیبراسیون نیست و تنها سعی شد به مهمترین آنها پرداخته شود. با توجه به تمامی مزایایی که بیان شد، آیا هنوز هم برای استفاده از CMMS در مدیریت تجهیزات ابزاردقیق شک دارید؟! بااینحال ذکر این نکته ضروری است که تمامی نرمافزارهای CMMS از مدیریت کالیبراسیون پشتیبانی نمیکنند بنابراین اگر وجود یک سیستم مدیریت کالیبراسیون در سازمان شما اهمیت دارد، نرمافزاری را انتخاب کنید که از فرایندهای کالیبراسیون پشتیبانی کند.