حمید تیموری
حمید تیموری
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

هر اتفاق بدی، بد نیست!

فقط باید بهش زمان داد!
فقط باید بهش زمان داد!

برای مدیریت بخشی از شرکت، نیازمند ابزاری بودیم. از واحد تحقیق خواستم دنبال سرویس‌دهنده آماده بگرده. جستجو مدت زیادی طول کشید اما نتیجه‌‍ای کاربردی‌ بهمراه نداشت! یا سرویس‌ها کامل نبودن و یا رقم دلاری اونها زیاد بود. درسته نیاز فرعی محسوب میشد اما کارمون لنگ بود. شرکت در شرایط خوبی قرار نداشت ولی به‌ناچار از واحد فنی خواستم این سرویسو به قدی که نیاز خودمون برطرف بشه، بسازه. زمان و هزینه برد ولی ساخته شد. قرار نبود سرویس به کس دیگه‌ای ارائه بشه چون هم کامل نبود هم اینکار در مسیر فکری ما قرار نداشت. ولی برای دلخوشی یک اسم، دامنه و لوگو براش تهیه کردیم. تونست نیاز شرکت رو برطرف کنه و به این فکر افتادیم که چرا کاملترش نکنیم و به بقیه اجاره بدیم! البته که تو مسیر ما نبود ولی حس خوبی داشت ساختن سرویسی که رقبای خارجیش، قیمت بالایی دارن و بعضیاشون اونقدرم کامل نیستن. تو همین حس خوب بودیم که مسئول فنی یک لینک بدون توضیح برای من فرستاد. بله! یک سرویس کامل، فعال و پرامکانات فارسی! آب سردی بر پیکر زحمات و هزینه‌های ما. و احساس مزخرف شکست و بر باد رفتن زحمات. واحد تحقیق چرا درست جستجو نکردی؟؟ چرا نگفتی چنین سرویسی موجوده! حمید جان شما خودت گفتی بین سرویس‌های خارجی بگرد، منم فارسی جستجو نکردم. راست میگه! من گفتم... به همین سادگی یه Shift+Alt، میلیون هزینه مارو بر باد داد! اما صبرکن، بذار چند روز فکر کنم و داده ها آنالیز بشن...
این سرویس فارسی تونسته در زمان کم، مشتری زیادی جذب کنه و بزرگ بشه. سرویس‌های خارجی هم قیمت بالایی دارن و یا امکانات کم. یعنی بازار به قد کافی بزرگه و استعداد رشد وجود داره. فعالیت اصلی ماهم چیز دیگست، چه عیبی داره اینم بشه یه آب باریکه؟ واحد فنی چقدر طول میکشه این سرویس کامل شه؟ سه ماه. بجز زمانی که تا الان صرف شده. یعنی سه ماهه صاحب پروژه ای میشیم که نزدیک ترین رقیبش احتمالا بالای صد میلیون تومان گردش مالی داره و رقبای خارجیش هم قیمت بالا و یا امکانات نسبتا کمتری دارن. ولی ما توان رقابت قیمتی داریم. در مقابل رقیب داخلی چون نون‌دونی اصلیمون جای دیگست و انتظار مالیمون از این پروژه کمتر، و در مقابل رقیب خارجی بخاطر تناسب دلار و ریال. ماتریس impact effort میگه هر ایده ،استراتژی یا پروژه بالقوه براساس سطح تلاش مورد نیاز و تأثیر یا مزایای بالقوه اونها ارزیابی میشه، و بر این اساس پروژه جانبی ما نه تنها توجیح پذیره بلکه یه خبر عالی محسوب میشه! چون حتی در بدترین حالت که هیچ گسترشی صورت نگیره، تونسته نیاز خود شرکت رو رفع کنه و ماهانه هزینه نپردازیم، و اما در بهترین و بنظر من واقع بینانه‌ترین حالت میتونه در عرض سه ماه کامل بشه و در بازار بزرگ بین‌المللی شرکت کنه، اونم نه دست و پا بسته! و حالا برگردیم عقب! به روز جستجو، همون روز Shift+Alt که اگر گرفته میشد ما از محصول مشابه باخبر میشدیم، ازش سرویس میگرفتیم و هیچوقت فکرمون سمت ساختن نمیرفت، چون در مسیرمون نبود. ولی حالا میتونیم صاحب یک درآمد جانبی و دلاری خوب شده و در این بازار جدید هم حرف برای گفتن داشته باشیم.
و همه اینها از همون Shift+Alt ساده شروع شد!
و این یعنی هر اتفاقی که ما فکر میکنیم بده، بد نیست!
فقط باید به زمان اعتماد کرد و اوس کریم :)
پ.ن: امیدوارم بزودی این سرویس رو با خبرهای خوب بهتون معرفی کنم

استراتژیمدیریتاتفاق بدکسب و کاراستارتاپ
سرمایه‌گذار فرشته، ویدیو بلاگر، بنیان‌گذار ایران‌فیلم، هنرجوی بازیگری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید