سلام رفقا
الوعده وفا ؛ طبق قولی که داده بودم یادداشت های تدبری را با هم ادامه می دهیم .
برای این نوبت ، سوره ی مبارکه ی عادیات را پی می گیریم . یکی از سوره های زیبایی که خودم خیلی به آن علاقه مندم .
برای شروع ، متن سوره به همراه ترجمه ی تطبیقی سوره را که بر اساس لغات آن صورت گرفته می خوانیم و بعد خلاصه ای از نکات تدبری .
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ : به اسم خدای رحمت گر رحم آور
وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً (1) : قسم به دونده های شتابان در حال نفس زدن
فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً (2) : پس به جرقه افروزان با زدن
فَالْمُغیراتِ صُبْحاً (3) : پس به تازندگان هنگام صبح
فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً (4) : پس در اثر آن غباری بر انگیختند
فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً (5) : پس بدین وسیله ، وسط جمعی در آمدند
إِنَّ الْإِنْسانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ (6) : به یقین انسان نسبت به پروردگارش بسیار بی اشتیاق و بی توجه است !
وَ إِنَّهُ عَلى ذلِکَ لَشَهیدٌ (7) : و به یقین او بر آن حتما شاهد است .
وَ إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدیدٌ (8) : به یقین او نسبت به حب خیر شدید است .
أَ فَلا یَعْلَمُ إِذا بُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ (9) : پس آیا نمی داند آنگاه که آنچه در قبر هاست ، برانگیخته شود ،
وَ حُصِّلَ ما فِی الصُّدُورِ (10) : و آنچه در سینه هاست آشکار شود ،
إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبیرٌ (11) : به یقین آن روز پروردگارشان به آنان خبیر است ؟
.
سوره ی عادیات هم مثل سوره ی عصر با سوگند شروع شده . اگر خاطرتان باشد در سوره ی مبارکه ی عصر ، گفته بودیم که وقتی خدای حکیم که ما می دانیم هیچگاه دروغ نمی گوید ، سوگند می خورد یعنی غفلتی بزرگ در میان بوده و او می خواهد با این کار روی جواب قسم تاکید کند . (جواب قسم ، همان جمله ایست که برای تاکید بر آن ، سوگند خوده ایم .)
خوب بیایید به مرور این قسم ها بپردازیم . سوگند به :
دونده های شتابان در حال نفس نفس زدن ، که از شدت تند دویدنشان روی زمین جرقه می زند . در هنگام صبح می تازند و در اثر این تاختن ، غبار بلند می شود . در نهایت به وسیله ی این شتاب و دویدن به دل جمعیتی می زنند .
در دیدگاه اول ، با توجه به قرائن درون سوره و همچنین روایتی در مورد این آیات ، مقصود از این دوندگان مقدس اسب های مجاهدین اسلام هستند و خداوند از این جهت به آنان سوگند خورد که به سمت هدفی مقدس ، در حال شتاب و دویدن بودند .
هر قسم در زبان عربی اجزایی دارد که به آن نمی پردازیم ، اما به حد کفایت بگویم که مهم ترین جزء آن همان جواب قسم است . و در اینجا جواب قسم آیه ی 6 است .
همانا انسان نسبت به پروردگارش کنود است . کنود یعنی چه ؟ ریشه ی این لغت همان کُند در فارسیست . که در صیغه ی مبالغه آمده . یعنی بسیار کند و بی اشتیاق .
یادتان می آید ، گفتیم وقتی خداوند به موضوعی مقدس برای بیان مهمی ، قسم می خورد ، بین این موضوع مقدس با آن مهم ارتباط معنایی وجود دارد ؟
در اینجا ارتباط معنایی را به وضوح می بینیم . تعبیری هنرمندانه وکنایی است که در ابتدای سوره به دوندگان مقدسی سوگند خورده شد ، تا بیان شود انسان ها نسبت به پروردگارشان کند و بی اشتیاق هستند .
آیات 7 و 8 به این آیه عطف شده اند . پس آن ها هم جزو جواب قسم اند .
آیه ی 7 می گوید که ما خودمان به این رخوت و بی اشتیاقیمان آگاهیم ! و قابل انکار هم نیست ... اشتیاقی که گاهی برای هر کاری در وجودمان هست ولی نوبت به خدا که می رسد وقت و حوصله نداریم . چه نماز هایی که برای قراری دوستانه به تعویق انداخته ایم و ... :(
در آیه ی 8 خداوند ویژگی دیگری از انسان را بیان می کند و آن دوست داشتن بسیار شدید خیر است .
تناقضی در اینجا به چشم نمی خورد ؟
ما چیز های خوب و خیر را خیلی دوست داریم ، اما نسبت به خدا بی اشتیاقیم !
یعنی نعوذ بالله خدا خیر نیست ؟
نه . پس مشکل از کجاست ؟
مشکل از اینجاست که ما رفتن به سوی خدا را خیر خود نمی دانیم ... غم انگیز است ، نه ؟
خوب تا اینجای کار خداوند یک بیماری فراگیر بین انسان ها را به ما شناساند . حال درمان چیست ؟
درمان خداوند در آیات 9 ، 10 و 11 آمده .
خداوند بر خلاف برخی درمان های رایج ، سراغ ریشه های بیماری می رود .
در این سه آیه ، سؤالی مطرح می شود که در آن اشاره به چند چیز دارد .
آیا نمی داند آن هنگام که آنچه در قبر هاست بر انگیخته شود
و آنچه در سینه هاست آشکار شود ،
به یقین آن روز پروردگارشان به آنان خبیر است ؟
اشاره ی به قبر ؛ این موضوع در واقع یاد مرگ است . یاد مرگ بر خلاف ظاهرش که تلخ به نظر می رسد ، اگر استمرار داشته باشد برای انسان حقیقت همیشگی نبودن این دنیا را به ارمغان دارد و این موضوع باعث تشخیص خیر واقعیست .
اشاره ی به قیامت و ملاقات خداوند ؛ مسئله ای که باز هم ذکر آن ما را به آنچه اصالت دارد متوجه می کند .
اشاره به آشکار شدن آنچه در سینه هاست ؛ اینکه ما در آن هنگام نمی توانیم آنچه را واقعا دوست داشته ایم پنهان کنیم .
اشاره ی اصلی به آگاهی خداوند در روز قیامت ؛ اینکه شما بدانید کسی ناظر و آگاه بر اعمال شماست و هر عملی بی جواب نمی ماند ، از رخوت و سستی در بندگی خداوند می کاهد .
.
و در آخر جمله ای از مناجات ابوحمزه ی ثمالی را بخوانیم که مناسب این ایام هم هست :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فَيُجِيبُنِي وَ إِنْ كُنْتُ بَطِيئاً حِينَ يَدْعُونِي ؛
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَسْأَلُهُ فَيُعْطِينِي وَ إِنْ كُنْتُ بَخِيلاً حِينَ يَسْتَقْرِضُنِي
ستايش خداى را كه من او را میخوانم و او اجابت میكند ، و اگر چه وقتى كه او مرا میخواند كندى و كاهلى میكنم .
و ستايش خداى را كه چون از او چيزى درخواست كنم به من عطا مىكند و هر چند هنگامى كه او از من قرض مىخواهد من بخل میورزم .
.
فایل تصویری و صوتی این سوره ی مبارکه رو میتونید در سایت جامعه ی مجازی تدبر در قرآن مشاهده کنید .
پ ن :
اولاً ماه رمضونتون مبارک ، به قول همسایه ی مامان بزرگم اینا روزه تون مبارک :)
رفقا یه مقدار طولانی تر از قبل شد متن ، ولی می ارزه به وقت گذاشتنش
اگرم سوالی چیزی بود ، در حد توانم جواب میدم :)
دیگه عرضی نیست
التماس دعا