در خصوص فعالیتهای خیریه در ایران ذکر چند نکته ضروری است. امیدوارم شما موارد زیر را بررسی و نقد کرده و در صورتی که نتیجهگیری خاصی دارید آن را برای ما هم بنویسید:
۱- در ایران به طرز عجیبی با تعدد مراکز خیریه مواجه هستیم. واقعیت این است که اگر من به عنوان یک فرد، حجم پول یا سرمایهی قابل توجهی داشته باشم، ترجیح میدهم یک موسسهی خیریهی جدید تاسیس کنم تا دقیقاً بر اساس اهداف و ارزشهای من کار کند. نتیجه این میشود که بازار کار خیر، دارای ساختار بسیار غیرمتمرکز میباشد.
۲- کمکهای خیریه در ایران به سادهترین شکل ممکن است. همهی موسسات از شما «پول» میخواهند. تو گویی که تنها مشکل جامعه نبودن پول است. نوعی دریافت کمک که در آن، از افراد و سازمانها و موسسات، پول دریافت میشود تا در میان فقرا توزیع شود! این شیوهی کار خیربد نیست. اما هرگز نمیتواند مولد باشد.
۳- بگذارید شفافتر بگویم. وقتی من یک موسسهی خیریه تاسیس میکنم و از مدیران شرکت ها میخواهم چند میلیون یا چند ده میلیون تومان را به موسسهی من کمک کنند، عملاً از ظرفیت اجتماعی این مراکز و شرکتها استفاده نکردهام. شرکتها هم برای اینکه اعلام کنند «ما خوب هستیم» و «مسئولیت اجتماعی» را میفهمیم، با علاقه و استقبال، این فعالیتها را حمایت میکنند. چرا کار خیر ما، یک کار سطحی در اندازهی «صدقه دادن» باقی بماند؟
۴- به نظر من مهمترین دلیل، در دید سطحی جامعه به کار خیر خلاصه میشود. هیچ مدیری نمیتواند بگوید من به عنوان کار خیر، ۱۰۰ نفر کارآموز را به شرکتم دعوت کردم تا آموزش ببینند و تجربه کسب کنند.
۵- جامعهی ما در نگاه به کار خیر، مشکل دیگری هم دارد و آن اینکه حاضر نیست بپذیرد که موسسهی خیریه یک سازمان است. مثل هر سازمان دیگری استراتژی میخواهد. بازاریابی میخواهد. روابط عمومی میخواهد. برندینگ میخواهد. ساختار سازمانی میخواهد. مدیریت ارتباط با مشتری میخواهد و دهها مورد دیگر. مواردی که باید بر اساس «علم» بنا شوند.
همهی حرفهای بالا که گفتم نباید باعث شود که من و شما به موسسات خیریه کمک نکنیم. باید به آنها کمک کنیم و در عین حال به راهحلی بیندیشیم که در بلندمدت، کمک های نقدی تنها راه حل مشکلات عزیزترین هموطنانمان نباشد…
اگر با ما هم عقیده هستید ، در #هم_خیر به ما بپیوندید....