اغراق: اغراق در فرهنگ لغت به معنای زیادهردی در توصیف کسی یا چیزی است. این کلمه از مصدر " غرق " به معنای مر کردن کاسه میآید.
اغراق در دسته آرایه های ادبی، نوعی آرایه معنوی محسوب میشود.
اغراق، افراط در مدح یا ذم کسی یا چیزی است که شاعر با فور و خیال شاعرانه خود، آن را مینویسد.
اقسام بزرگنمایی و اغراق : اغراق از نظر شدنی و نشدنی یا منطقی و غیرمنطقی به ۳ دسته " مبالغه، اغراق و غُلُو " تقسیم میشود.
مبالغه: مبالغه تعریف افراطی از چیزی است. ویژگی این آرایه این است که با عقل جور در میآید و در زندگی روزمره مثال هایی از آن وجود دارد. مبالغه در نظر زیبایی و اهمیت در اغراق در رتبه سوم و کم ارزش ترین اغراق قرار دارد.
مثال هایی از مبالغه:
اندرون با تو چنان انس گرفته است مرا
که ملالم ز همه خلق جهان میآید
-سعدی
هر چه ماهی باشد اندر قعر دریا خون شود
گر سموم هیبتش بر قعر دریا بگذرد
-فرخی یزدی
اغراق : در این حالت شاعر بحثی را پیش می کشد که منطقی است و با عقل جور در میآید؛ امّا اتفاق افتادن آن در زندگی روزمره غیرممکن است. اغراق در نظر زیبایی و اهمیت در آرایه اغراق، در رتبه دوم قرار میگیرد.
مثال هایی از اغراق:
همه دشت پر کشته و خسته بود
به خون بزرگان زمین شسته بود
-شاهنامه، فردوسی
ز دیدنت نتوانم دیده بر دوزم
و گر معاینه بینم که تیر میآید
-سعدی
غُلُو یا گزافه هنری:شاعر چیزی را بیان می کند که از نظر عقل جور در نمیآید و منطقی نیست و همچنین هیچگاه در زندگی روزمره اتفاق نمیافتد. این آرایه از نظر زیبایی در ادبیات و اهمیت در رتبه اول قرار دارد. غلو راهی برای خیال پردازی باز میکند.
مثال هایی از غلو :
از ضعیفی چنان شدم که ز تن
در دل من ببینی اسرارم
هیچ است آن دهان و نبینم از آن نشان
موی است آن میان و ندانم که آن چه موست