امروز، با یه مصرف کننده شیشه، همکلام شدم؛ می گفت: مدتی است ترک کرده؛ گفتم: چه طور شد ترک کردی؟ گفت: یه روز، پسرم بدون هیچ مقدمه ای و خیلی صریح، بهم گفت: بابا مایه ذلّت شده ای تو. گفتم: خفه شو کرّه خر؛ تو می دونی ذلت، با کدوم ذِ نوشته می شه؟ گفت: در مدرسه هم سر به زیر و شرمگینه. مادرشو صدا زدم؛ گفتم: پایپ منو بیار. گفت: واسه چی دیگه؟! امروز، مصرف داشتی که؛ باز واسه چی پایپو می خوای؟! بچه است دیگه نفهمیده؛ حالا یه چیزی گفته؛ تو اعصابتو خرد نکن. این دفعه رو خیلی محکم داد زدم و گفتم: زن پایپو بیار. پایپو که آورد؛ محکم زدمش به دیوار؛ خرده شیشه ها ریخت روی فرش؛ زنم گفت: باز معطّل می مونی مرد؛ حالا می بینی. بلند شدم رفتم حموم؛ با آب سرد، دوش می گرفتم؛ زیر دوش، فکرهای خوبی می کردم؛ با خودم حرف می زدم؛ تصمیم خودمو گرفته بودم؛ روزهای اول، خیلی بهم فشار اومد؛ ترک اعتیاد به شیشه، اون هم در خونه، خیلی سخته. مدتی هم از قرص های جایگزین استفاده می کردم؛ پرخاشگر شده بودم؛ کنترلی بر روی اعصابم نداشتم؛ بدبین شده بودم به همه چیز و همه کس؛ بهانه گیری می کردم؛ وسوسه عجیب و شدیدی داشتم برای مصرف دوباره شیشه؛ یا زیاد می خوابیدم یا اصلاً نمی خوابیدم تا اینکه بعد از نُه ماه سختی و فشار، پاک شدم. زنم، تیکه می انداخت و می گفت: نُه ماهت که تموم شد، فارغ! شدی مرد. یه روز، پسرمو صدا زدم؛ گفتم: بیا کارت دارم؛ فکر کرد مثل همیشه، می خوام کتکش بزنم؛ با تردید، اومد پیشم؛ گفتم: دیگه مایه ذلّت نیستم من؛ افتاد؟
- پایپ، از لوازم آزمایشگاهی است که شیشه، توسط آن، مصرف می شود؛ مقدار معین و خیلی کم از شیشه، داخل گودی پایپ، ریخته می شود و زیر آن، حرارت داده می شود که در اثر این حرارت، شیشه، بخار شده و مورد مصرف قرار می گیرد.