ویرگول
ورودثبت نام
مانی
مانیدلنوشته های یک جوان در دهه سومش اینجا ریزترین نکات زندگیمو با اسم مستعار مانی می نویسم یک داشنجوی شیمی دنبال دوست‌یابی نیستم صرفا برای ثبت دریک گوشه کناری می نویسم
مانی
مانی
خواندن ۳ دقیقه·۵ سال پیش

اخلاق مهم است یا دوستی؟

چالش های دوگانه یک آدم کمال گرا

امروز صبح اتفاق غیرمنتظره‌ای برای من رخ داد. اتفاقی که 5 سال پیش در مدرسه هم رخ داده بود و من فکر نمی کردم که باز هم برایم رخ بدهد.
ساعت 10 ونیم کلاس دوم روز سوم ترم پنجم من آغاز شد.قرار بود استاد ما امتحانی پیش زمینه ای از درس های ترم های قبل بگیرد تا با سطح ما آشنا شود. با توجه به مجازی بودن کلاس ها امتحان نیز به دنبال آن مجازی بود.استاد سوال ها را آپلود کرد و ما همگی شروع به پاسخ دادن به سوال ها کردیم. خوشبختانه من پاسخ سوال ها را می دانستم و سریعتر از بقیه شروع به حل کردم و پاسخ های خودم را ارسال کردم.پس از ارسال سریع به تلگرام زدم که ناگهان یکی از دوستانم از من پاسخ سوال ها را خواست. من مثل همیشه که برای بقیه دوستانم پاسخ های را می فرستادم برای او نیز پاسخ هارا فرستادم. زمان امتحان که به پایان رسید استاد شروع به خواندن ایمیل های ارسالی و دیدن جواب های افراد حاضر در کلاس کرد که به یک بار گفت چرا آقای فلانی پاسخ های مانی را فرستاده است. دوست من به اشتباه تصویر پاسخ های من که اسم من هم روی آن بود برای استاد فرستاده بود.
پس از پایان کلاس استاد برای من ایمیلی فرستاد و گفت که من را بابت انجام "کار خلاف و عمل ناپسند"م بخشیده و مرا به کمیته انظباتی معرفی نخواهد کرد. من البته تصمیم به حذف درس گرفتم اما این سوال برای من پیش آمد که آیا من کار درستی انجام داده ام یا نه؟
مرز های دوستی کجا هستند؟ اگر من آدم خوبی هستم چرا تقلب کردم و اگر دوست تقلب نمی کردم آیا دوست خوبی بودم؟ سردرگمی و کلافگی الان من تنها به خاطر از بین رفتن آبرویم پیش استادم نیست بلکه بخشی از آن بابت همین دوگانگی است. انتظاراتی که همه ما از یکدیگر داریم که اخلاق دوستانمان را نشانه می گیرد.اگر من هم از دوستم تقلب می خواستم و او به من نمی داد و احتمالا از او آزرده خاظر می شدم ولی تکلیف چیست؟ چه زمانی باید اصلاح شویم و یا چه زمانی قرار است انتظار های غیر اخلاقی از یکدیگر نداشته باشیم؟ جالب اینجاست که همه ما فکر می کنیم که انسان های بااخلاقی هستیم در شرایطی که اخلاق ما تنها اعمال ما نیست بلکه اخلاق خوب به نیات خوب و انتظارات به جا نیز وابسته است. نمی شود ادعا کرد که من آدم سالمی هستم اما همیشه به دزدی فکر می کنم. سن ما که بالاتر می رود مقاومت ما دربرابر نیت ها و انتظارات ما کمتر می شود. ما هرچه پیرتر می شویم به خود واقعیمان نزدیک تر می شویم. اگر قرار است تصمیم بگیریم که از این پس خوب باشیم باید ابتدا مانند افراد خوب فکر کنیم و سپس مانند آن ها عمل کنیم. امیدوارم این قضیه برای خود من درسی شده باشد اتفاقی که 5 سال قبل هم برای من رخ داد ولی آن زمان از آن درسی نگرفتم.

پایان

اخلاقدلنوشتهدوستی
۰
۰
مانی
مانی
دلنوشته های یک جوان در دهه سومش اینجا ریزترین نکات زندگیمو با اسم مستعار مانی می نویسم یک داشنجوی شیمی دنبال دوست‌یابی نیستم صرفا برای ثبت دریک گوشه کناری می نویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید