ویرگول
ورودثبت نام
Hasanebneabbas
Hasanebneabbas
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

دلنوشته از اعماق وجود یک انسان

داشتم قدم می زدم ، راه می رفتم

حسش اومد بنویسم همیشه چیزی که در ذهنم مرور میشه با نوشتن حس بهتری به من میده و می تونم تحلیلش کنم

البته من آدم درون گرایی هستم

ابتدا خواستم وبلاگ ایجاد کنم ولی یهو #ویرگول به ذهنم زد.

در این نوشته نمی خواستم هیچ چیزی پیش داوری کنه ، اینکه بقیه چه فکری می کنند

پس بلافاصه چیزی که به ذهنم اومد نوشتم تا همینجا چند خط شد

فکر کنم اولین درس ناخواسته بحث نوشتن و کنترل ذهن داده شد

خب بریم ببینم درونم چی میگه....

همیشه درونم چراغ روشن زندگیم در مسیرها بوده

خیلی وقت ها بیشتر بهش توجه کردم و خیلی وقت ها کمتر

در این زمان بیشتر از همیشه داره خودش را نشون میده

چون شرایط محیطی تغییر کرده و حس تنهایی دلپذیری حس میکنم

که این تنهایی من را با درونم نزدیک تر میکه

شاید سرم خلوت شده و همین موضع دلیل بر نماش ذهن و نوشتن در اینجاست که درسته

اینکه تصمیم گرفتم محیط خلوتی داشته باشم اونم یک پیغام درونی بود

اگه تا اینجا با من اومدی امیدوارم ناراحت نشده باشی و دلیل نوشتم درک کنید

این نوشتنه به من قدرت میده

در گذشته بهم داده ، از #شاهین_کلانتری یاد گرفتم

فکر میکنم ویرگول مکانی برای نوشتن روزهای آتی من خواهد بود

که خیلی مشخص نیست چی ...

ولی

جنس #توسعه_فردی خواهد داشت

اگه تا اینجا اومدی بهم فیدبک بده ، مرسی

دلنوشتهتوسعه ذهنتوسعه فردیرشد انسان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید