امروزه نادیده گرفتن حالات و ادراکاتی که زنان در مرحلهی پیش از قاعدگی تجربه میکنند به یک هنجار فرهنگی تبدیل شده است. زنان معمولا اتفاقاتی را نقل میکنند که در آنها حالاتی مثل اضطراب، عصبانیت و غم تجربه کردند اما همهی این تجارب را با یک جمله بی اعتبار میکنند : «من فقط pms بودم» .
تجربه سیکل هورمونی جزء مهمی از زندگی زنان بالغ است که توسط هیچ مردی تجربه نمیشود. معمولا زنان در طول چرخه های قاعدگی فراز و نشیب هایی از حالات روانی را تجربه میکند که برای هر فرد میتواند تجربهای منحصر به فرد باشد. بعضی افراد تغییرات بسیار شدید و بعضی هم تقریبا هیچ تغییر خاصی را تجربه نمیکنند.
فمنیست ها اندیشه فروید مبنی بر «آناتومی سرنوشت است» را رد میکنند. آنها خاطرنشان میکنند که توجه به تغییرات هورمونی علیه زنان، و به عنوان راهی برای نشان دادن بیثباتی آنان مورد استفاده قرار گرفته و نشان میدهد که زنان برای خدمت در مناصب قدرت به ویژه در دوران باروری مناسب نیستند. اما مشکلی که این دیدگاه ایجاد کرد آن بود که به طور کلی زنانگی و تجربهی افت و خیزهای روانی ناشی از تغییرات هورمونی نادیده گرفته شد. این انتقاد منجر به رد تقریبا کامل نقش بیولوژی در ساخت جنسیت شد. همچنین به ساخت تصویری از جنسیت زنانه بدون بدن کمک کرد.
نروثروپ در این رابطه خاطر نشان میکند که : «اشک ها همیشه به چیزی مربوط میشوند که برای ما معنادار است». او ایده «احساسات و افکار زنان در دوران پیش از قاعدگی تحریف شده است» را زیر سوال میبرد و معتقد است در این مرحله زنان تمایل دارند با جنبه هایی از زندگیشان در تماس باشند و آنها را بیان کنند که در واقع هیچگاه رضایت بخش نبودند. اما زندگی روزمره این امکان را فراهم میکند که از نیاز های خود جدا شوند و فرصتی برای پرداختن به آنها نداشته باشند و تنها دوران پیش از قاعدگی این امکان را فراهم میکند که به آنها بپردازند.
بندیک:
بندیک که روانکاوی امریکایی-مجارستانی بود با مطالعهی روانکاوانه زنان در چرخه های قاعدگی آنان دریافت که جریان لیبیدینال در سیکل های مختلف قاعدگی تغییر پیدا میکنند. او نشان داد که درست پیش از تخمک گذاری ( زمانی که استروژن در بالاترین حد خود است) احساسات و رفتار زنان به سمت دنیای بیرون هدایت میشود. در این زمان زنان آرامش و رضایت بیشتری دارند و پذیرای مراقبت و دوست داشتن دیگرانند. در مرحلهی پیش از قاعدگی زنان روی خود تمرکز میکنند و بیشتر درگیر فعالیت های درونی میشوند. او دریافت که در این مرحله ظرفیت ایگو کاهش مییابد و تحمل ناکامی دشوار تر میشود.
او همچنین مشاهده کرد که تمایلات جنسی در مراحل مختلف چرخه، معانی و کارکرد های متفاوتی دارند.در طول مرحله قبل از تخمک گذاری، تمایلات جنسی که در تداعی ها، فانتزی ها و رویاها بیان می شود، حول محرک های لذت بخش، یافتن چیز های جدید و سناریوهای عاشقانه/شهوانی سازماندهی می شود. با این حال، در طول فاز لوتئال (سومین و آخرین مرحله از چرخه تخمدانی)، تخیلات جنسی شامل موضوعاتی مانند بچه دار شدن، ساختن خانه، نیاز به مراقبت و محافظت، است. او نتیجه میگیرد که: بالاترین سطح یکپارچگی روانی-جنسی یک زن در اوج چرخه هورمونی او، یعنی در زمان تخمک گذاری اتفاق می افتد، و پایین ترین سطح یکپارچگی درست قبل از قاعدگی اتفاق می افتد. او همچنین اشاره میکند که در مرحله قبل از قاعدگی، زن به مرحله دهانی پسرفت میکند و توانایی او برای مقابله با تنش های زندگی کاهش می یابد.
جمع بندی:
احساس "دیوانه شدن" برای چند روز یا "خودم نبودن" در دورهی پیش از قاعدگی بسیار رایج و ناراحت کننده است. اما به نظر میرسد چنین تفکراتی در خدمت اعتبار زدایی از تجربهی روانی یکتای زنان در فراز و نشیب های هورمونی آنان است.
وقت آن فرا رسیده که به جای جدا کردن تجربه روانی زنان در دوران پیش از قاعدگی، به این تجربه گوش بدهیم و به این فکر کنیم که ممکن است این مرحله تنها برای چند روز پنجرهای نو، به دنیای جدا افتادهی روانی زنان، به روی آنان (و درمانگران) بگشاید.
منابع:
Kolod S. The menstrual cycle as a subject of psychoanalytic inquiry. J Am Acad Psychoanal Dyn Psychiatry. 2010 Spring;38(1):77-98. doi: 10.1521/jaap.2010.38.1.77. PMID: 20297891.
-مصطفی حسنی، درمانگر تحلیلی.