روزهای اول که دسترسی رعیت به اینترنتِ آزاد قطع بود به مرور اندیشکدهها و مراکز پژوهشی عربی گذراندم. تحلیل و نگاهشان به آنچه این روزها در ایران میگذرد جالب است. نکات مهم را به اختصار مینویسم.
نکته بارز در تمام تحلیلها، تند شدن شیب اعتراضات در ایران هست. اغلب تحلیلگران عرب کاهش فواصل زمانی اعتراضات ایران از ۲۰۱۷ تا امروز (در قیاس با فواصل ۱۰ ساله پیشین) رو نشانهایی مهم از بحرانی شدن شرایط کشور میدانند؛ امری که حتما بر قدرت منطقهای ایران تاثیرگذار خواهد بود.
پاسخ اغلب اندیشکدههای عربی منفیست. دکتر فاطمه الصمادی (از برترین پژوهشگران عربی در حوزه ایران) اعتراضات اخیر ایران رو فاقد ۳ ویژگی اصلی جنبشهای انقلابی میداند:
همینطور مرکز مطالعات سیاسی عربی اعتراضات رو فاقد سازمان دهی لازمی میداند که قادر به ایجاد چالش اساسی برای ساختار امنیتی باشد. علی هاشم از پژوهشگران مطرح حوزه ایران هم معتقد است در کوتاه و میان مدت مساله براندازی مطرح نیست چرا که هم اعتراضات به سازماندهی و گستردگی لازم نرسیده و هم جمهوری اسلامی علی رغم ریزش پایگاه اجتماعی، هنوز میلیونها طرفدار عقیدتی دارد. اگرچه در پایان مقالهاش اشاره معناداری به دریاچه ارومیه میکند؛ دریاچهای که شاید کسی گمان نمیکرد روزی به چنین نمکزار خشکی تبدیل شود ( یعنی نمیتوان تا ابد روی هسته سخت هواداران حساب کرد).
در مقابل، اکثر این تحلیلگران معتقدند اعتراضات اخیر ویژگیهای یک جنبش اجتماعی قدرتمند رو داره که میتواند در درازمدت شروطش را بر طرف مقابل (مخصوصا در حوزههای سبک زندگی،حقوق زنان و...) تحمیل کند. اتصال دو طبقه متوسط (۸۸) و فرودست(۹۸) در این اعتراضات از جمله نقاط قوت آن میدانند.
اغلب اندیشکدهها و تحلیلگران عربی بحران اقتصادی، وخیمتر شدن شرایط معیشتی مردم و تحریم رو عامل اصلی در گستردگی دایره اعتراضات میدانند. به نظر دکتر الصمادی: علی رغم جریاناتی که در ایران اصرار دارند تحریم بیاثر بوده اما تحریمها به روشنی در خلق نارضایتیهای معیشتی موفق بودهاند.
یک نکته مهم برای تحلیلگران عرب «غیاب رئیسی و دولتش از صحنه اعتراضات» است. دکتر عباس ناجی تحلیلگر مصری، علت این مساله را منقضی شدن دوگانه نظام-دولت پس از حسن روحانی میداند. به نوشته ناجی در سالهای قبل دولتها مسئول تمام ناکارآمدیها معرفی میشدند اما این استراتژی دیگر کارآمد نیست.
معضلات دولت هم مورد توجه برخی دیگر از اندیشکدهها بوده است. مرکز مطالعات عربی عملکرد دولت رئیسی در یک سال گذشته رو ضعیف ارزیابی کرده؛ بسیاری از وعدهها عملی نشده تورم و بحران ارز بدتر شده، مذاکرات احیاء برجام شکست خورده، مذاکرات منطقهای بی نتیجه مانده مبارزه با فساد نتیجه ملموسی نداشته.
علاوه بر تمام این ناکارآمدیها، تشدید فشارهای اجتماعی-مذهبی در برخی حوزهها مثل حجاب طی یک سال گذشته به انفجاری شدن شرایط جامعه کمک کرده است.
مساله دیگری که مورد توجه اندیشکدهها و تحلیلگران عربی بوده فروپاشی هیبت و اقتدار نظام نزد بخشهایی از جامعه ایران هست. دلایل مختلفی برای این امر ذکر شده:
به باور بخشی از اندیشکدهها و تحلیلگران عربی، مجموعه این عوامل باعث شده اولا ترس مخالفان از نظام کمتر شود.دوما اعتماد شهروندان عادی یا حتی گاهی موافقان هم به روایتهای رسمی کاهش پیدا کند. در پایان اغلب تحلیلها تاکید دارند که سرکوب امنیتی این اعتراضات راه حل موقتی است.
جنس اجتماعی این جریان با مواجهه امنیتی حل شدنی نیست.
علی هاشم مینویسد: با رویکردهای دینی نظیر اجرای سرود سلام فرمانده یا خطبههای مذهبی نمیشود با اعتراضات نسلی روبرو شد که فاصلهاش با نظام رسمی روز به روز بیشتر میشود.
منبع: سیاوش فلاحپور