لعنتی لعنتی لعنتی لعنتی لعنتی!
یکم از مخت کار بکش!یکم!نذار خاموش بشه!
من باید پست بنویسم...اصلا مهم نیست چی...باید بنویسم...بنویس...بذار کلمات شره کنن...مینویسم.
دوست دارم یه چیزی بنویسم که وقتی میخونی(تو،دقیقا تو.خودت.نامه عاشقانه نیست خطاب به یه عشق از دست رفته،دارم خطاب به تو میگم.)دستتو بذاری رو قلبت و احساس کنی از درون یه چیزی توت تکون میخوره.
میخوام یه حسی ایجاد کنم که بعدش مشتاقانه بری و پست های قبلیمو بخونی،میخوام عاشق بشی،عاشق تک تک کلمات روی صفحه.
میخوام همون حسی رو درونت بوجود بیارم که خودم با خوندن پست های دوستام احساس میکنم،میخوام زیر لب بگی"واااای خدایا اینی که کشف کردم یه معجزه است!چطوری میتونه اینجوری بنویسه؟چطوری انقد خوب اون حس عجیب رو درونم ایجاد میکنه؟چرا انقد پستاش خارق العاده ان؟!"
میخوام دوست داشته بشم.
عاشقم باش.
لطفا.
میدونم
توهم خسته شدی
توهم سرت درد گرفته
توهم فریاد میزنی تمومش کنید!بذارید زندگیمونو بکنیم!
تو هم از پستهای سیاسی متنفری
تو هم میخوای یه چیزی بخونی...میخوای از اخبار و اینچیزا دور باشی...میخوای یکی بهت یه چیزی بگه که جالب باشه،ولی سیاسی نه
تو هم فضای قدیمی ویرگولو میخوای
مثل من
میدونم افراد کمی هستن که یا هنوز موندن و نرفتن تا بعد از اروم شدن شرایط بیان یا اگه موندن سیاسی حرف نمیزنن
منم مثل تو میخوام افراد بیشتری به حالت عادی برگردن
پس من ترک نمیکنم
من میمونم،
من همونی میشم که وسط کلی کل کل و آزار و اذیت و اعصاب خوردی با داستانهای باحال ارومت میکنه
بیا
بیا بغلم
بیا برات قصه بگم
اونا رو ولشون کن
فقط بیا بغلم...
(اینیکی فقط بداهه اس)
تو
هیچ
غلطی
نمیتونی بکنی.
اینو تازه فهمیدم...جالب نیست؟فرض کن تو منو میکشی و من دوباره زنده میشم...
الام مثلا میخوای چیکار کنی؟!بزنی زیر گریه؟!باید بقیه رو ببینی که دارن التماسم میکنن برگردم زیر گور،همونجایی که بودم.
اصلا فکر کردی اهمیت میدم؟
کی اهمیت میده که من بخوام اهمیت بدم؟
اونم به تو؟
همه چیز تو مال منه!
این غروب منه!
این طلوع منه!
همه چیز!
همه کس!
همه!
برای!
منن!
اینو کی نوشته؟!کدوم خری همچین پستی توی لپ تاپ من نوشته؟!از کدوم گوری اومده؟!
از کدوم بخش مغزم دقیقا؟!
زک داستان مینوشت!این چیه لای پستاش؟!
جوای اینه که راستش منم نمیدونم
پ.ن:داستان بعدی اسمش شش وجهیه
پ.ن2:چرا آپلود نمیشه؟!!!تصویر های مزخرف...