جهت مطالعهی متن اصلی میتوانید به وبسایت استودیو بازی سازی بهشت مراجعه نمایید.
بازی ویدئویی موفق؟! شاید با خود بگویید بازی، بازی است دیگر. خوب یا بد ندارد. مهم سرگرمی و لذت بردن از بازی است. اگرچه این یک دیدگاه در مورد بازیهای ویدئویی میباشد اما معیارهایی برای ارزیابی این بازیها وجود دارد که آنها را از هم متمایز میکند. اگر میخواهید بدانید این ارزیابی بر چه اساسی صورت میگیرد و اطلاع از آن چگونه به رونق کسب و کارهای مختلف کمک میکند، مطلب زیر را مطالعه کنید.
وقتی از پارامترهای اثربخش بازیهای ویدئویی سخن به میان میآید، باید این ۴ مورد را مدنظر قرار داد:
در ادامه هر کدام از این پارامترها مورد بررسی قرار میگیرد.
گیمپلی راه و روش و ابزاری است که یک بازی ویدئویی با قواعد تعریف شدهاش در اختیار بازیکن قرار میدهد. به بیان دیگر به ارتباط لحظه به لحظه ای که بین بازی و بازیکن شکل میگیرد و از طریق تجربه برای او به دست میآید، گیمپلی میگویند. در حقیقت این مفهوم شامل تمام کارهایی میشود که بازیکن انجام میدهد و نشان دهنده نحوه تعامل بازیکن با بازی ویدئویی است.
شاید بتوان گفت گیمپلی مهمترین عاملی است که باید در طراحی بازیهای ویدئویی به آن توجه شود چرا که اگر بازیکن با بازی ارتباط برقرار نکند، به راحتی آن را کنار میگذارد و دیگر به سراغ آن بازی نخواهد رفت. ممکن است یک بازی ویدئویی، گیمپلی عالی داشته باشد اما داستان آن چندان قوی نباشد. به عنوان مثال بازی Angry Birds روی یک داستان قانعکننده تمرکز نمیکند اما دارای یک گیمپلی باورنکردنی است. اگرچه داستان بازی در میزان اثربخشی بازی تاثیر دارد اما باید توجه داشت آن چه که یک تجربه چالش برانگیز برای بازیکن ایجاد میکند، گیمپلی است.
از آنجا که بازیهای ویدئویی تعاملی هستند، کنترل کامل بازی را در اختیار بازیکن قرار میدهند. حال اگر این کنترل ساده و فقط سرگرم کننده باشد، بازیکن بازی خوبی را تجربه نمیکند. بنابراین گیمپلی باید کنترل شفافی برای بازیکن ایجاد کند و بازخورد مناسبی برای او داشته باشد. بازیهای ویدئویی Call of Duty، battle royale، Fortnite و PUBG نمونههای موفقی از گیمپلی را ارائه کردهاند. به طور کلی اگر بازی ویدئویی گیمپلی مناسبی داشته باشد، بازیکن تمایل بیشتری برای انجام آن خواهد داشت.
گیمپلی مبنایی برای تعیین سبکهای مختلف بازیهای ویدئویی است. بر این اساس انواع سبکهای بازی به صورت زیر میباشد که ضمن توضیح مختصر به آنها اشاره شده است:
خلاقیت، تنوع و تعادل از عواملی هستند که در ارزیابی گیمپلی مورد توجه قرار میگیرند. اولین مسالهای که در رابطه با سبک بازی باید در طراحی لحاظ شود، این است که بازیکن با نوآوری و دستاورد جدیدی در ابزارها و روشهای بازی روبرو شود. در کنار خلاقیت، تنوع روشها و ابزارهای بازی بسیار اهمیت دارد به این معنی که بازیکن باید گزینههای مختلفی برای انتخاب داشته باشد. به عنوان مثال در بازی Battelfield 1 با اینکه سیستمهای تیراندازی یکسان است اما چند حالت مختلف از جمله Rush و Conquest برای بازی و برنده شدن وجود دارد. یکی دیگر از پارامترهای مهم برای ارزیابی گیمپلی، تعادل در مراحل طراحی شده برای بازی است. در برخی از بازیهای ویدئویی، بازیکن در همان مراحل اول بازی شکست میخورد و ممکن است پس از چند بار شکست قید بازی را بزند. بنابراین باید بین داشتههای بازیکن و معمای مطرح شده در بازی تعادل برقرار شود.
علاوه بر این ۳ عاملی که ذکر شد، عوامل جانبی دیگری از جمله راهنمای درون بازی و خریدهای درون برنامهای که باعث قویتر شدن رقبا نسبت به یکدیگر میشود در ارزیابی گیمپلی تاثیرگذار است. توجه به مجموع این عوامل، بازی را برای بازیکن لذتبخشتر میکند.
اگرچه گیمپلی در بازیهای ویدئویی از اهمیت بسیاری برخوردار است اما این واقعیت وجود دارد که داستان در موفقیت یک بازی نقش اساسی دارد. یک داستان عالی میتواند بازیکن را در دنیای بازی غوطهور کند به طوریکه بازیکنان را به شخصیتها وابسته کرده و آنها را برای دنبال کردن داستان ترغیب میکند. در بازیهای ویدئویی تک نفره مانند سری Batman Arkham داستان بیشتر از عناصر دیگر اهمیت پیدا میکند.
هنگام ساخت یک بازی، باید بدانید چه نوع بازی را ایجاد میکنید و بازیکن باید چه تجربهای داشته باشد. بازی میتواند روشی برای گفتن داستان در یک محیط تعاملی باشد. برای طراحی یک بازی باید به بینظیرترین بازیهایی که تا به حال انجام دادهاید، فکر کنید و بازی مورد نظر خود را بر اساس داستانی که شما را به خود جذب کرده است، ادامه دهید. بازیهای ویدئویی تکنفره ممکن است در زمینه گیمپلی محدود باشند اما هنوز هزاران بازیکن را به سمت خود جذب میکنند زیرا در این بازیها داستان به خوبی گفته میشود. با تمام این توضیحات، پیشنهاد میشود در ساخت بازیهای ویدئویی به هر دو عنصر گیمپلی عالی و داستان قوی توجه کنید.
گرافیک برای هر بازی ویدئویی بسیار مهم است چراکه بازیکن به طور واضح آن را میبیند. به همین علت بسیاری از افراد تصور میکنند مهمترین پارامتر اثربخشی یک بازی ویدئویی گرافیک آن است. باید توجه داشت که تمام عوامل ناشی از محیط، کاراکترها و حتی نورپردازی در ظاهر و احساس بازی نقش دارند. به طور معمول با پیشرفت سختافزار، گرافیک به کار گرفته شده در بازیهای ویدئویی قویتر شده است و کاربران این بازیها به تجربه واقعبینانهتری دست پیدا میکنند و به طور کامل در فضای بازی غوطهور میشوند. البته باید پذیرفت که گرافیک عالی همیشه به یک تجربه واقعبینانه تبدیل نمیشود. به عبارت دیگر گرافیک قوی، موفقیت یک بازی ویدئویی را تضمین نمیکند. به عنوان مثال بازی Ryse: Son of Rome با اینکه هنگام ساخت زیباترین گرافیک را داشت اما به دلیل تکرار گیمپلی بازخورد مثبتی از علاقهمندان بازیهای ویدئویی دریافت نکرد. برعکس این قضیه نیز صادق است. یکی از پرفروشترین بازیهای ویدئویی به نام Minecraft که بیش از ۱۸۰ میلیون نسخه در سراسر دنیا فروش داشته است، به خاطر گرافیک ضعیف و کیفیت پایین بدنام شد. رویکرد این بازی به طراحی، منجر به ایجاد سبک گرافیکی یکپارچه و منحصر به فرد و همچنین ایجاد یک بازی مستقل شد که میتوان گفت در برابر استاندارد صنعت گرافیک واقعبینانه عمل کرد.
صنعت بازیسازی به این واقعیت رسیده است که بازیهای خوب ویدئویی نه تنها راهی برای به اشتراک گذاشتن یک داستان بلکه به اشتراک گذاشتن هنر است. لذا در طراحی و ساخت بازیهای ویدئویی به خاطر داشته باشید که سبک هنری بازی باید متناسب با داستانی باشد که میخواهید برای بازی انتخاب کنید. عالی بودن یک بازی از لحاظ بصری به این معنی نیست که مبتنی بر واقعگرایی باشد، بلکه باید به پیشرفت تجربه کاربر کمک کند.
از دیگر مواردی که باید در بحث گرافیک به آن توجه کرد تصمیمگیری در مورد دوبعدی یا سه بعدی بودن تصاویر بازی است. همچنین رنگبندی بازیها، نحوه طراحی منوها در بازی و به طور کلی زیباییشناسی بازی بسیار حائز اهمیت میباشد و نباید از آنها غفلت کرد.
صدا و موسیقی یکی دیگر از عواملی است که در موفقیت یک بازی ویدئویی تاثیر دارد. متاسفانه به این مساله به ویژه در بازیهای ایرانی کمتر توجه میشود. صداگذاری خوب میتواند یک کاربر را ساعتها پای یک بازی ویدئویی نگه دارد و برعکس بیتوجهی به آن ممکن است باعث دلزدگی بازیکن شود. Limbo یک بازی ویدئویی است که به صداگذاری و موسیقی به خوبی به کار برده است.
یک بازی ویدئویی باید برای بازیکن چالش برانگیز باشد. بازیکنان دوست دارند در تمامی مراحل بازی به چالش کشیده شوند و پس از گذر از یک مرحله و انجام ماموریت، کار ویژهای انجام دهند. ممکن است این چالش در قالب یک نقشه باشد که تشخیص آن همیشه ساده نیست و باعث میشود بازیکنان بیشتر فکر کنند. در این صورت آنها به این فکر میکنند که چگونه میتوانند در بازی پیشرفت کنند یا اینکه چگونه در نقش یک رئیس با یک استراتژی هوشمندانه پیروز شوند. این مسائل است که یک بازی ویدئویی خوب را به یک بازی کلاسیک واقعی تبدیل میکند. نمونه بارز این موضوع را میتوان در سری بازی Halo مشاهده کرد. در این بازی شما به عنوان یک سرباز زرهپوش با تکنولوژی بالا شروع به بازی میکنید اما نمیتوانید همیشه با انبوهی از اسلحه با دشمنان مقابله کنید و انتظار دارید برای مدت طولانی زنده بمانید. هنگامی که دشمنان با هم متحد میشوند، چالش بیشتری ایجاد میشود. از طرف دیگر دشمنان به طور قابل توجهی افزایش مییابند و شما نمیتوانید بدون برنامه وارد عمل شوید و به بازی ادامه دهید.
حتی برخی از بازیهای ویدئویی مانند بازی Souls بر دشواری و پیچیدگی تمرکز میکنند. این بازی از شما انتظار دارد برای انجام کارهای ساده در بازی بارها بمیرید. این مساله ممکن است برای بعضی از بازیکنان ناامیدکننده باشد اما برای برخی دیگر بسیار جذاب بوده و زمانی که به هدف خود میرسند احساس موفقیت میکنند.
نظر افراد در مورد بازیهای ویدئویی مختلف با یکدیگر متفاوت است و هر کدام یکی از این معیارها را مهمتر میدانند. همه افراد دوست ندارند مانند Call of Duty تیرانداز اول شخص باشند. همه بازیهای داستان محور مانند The Last of Us را دوست ندارند. برای برخی از افراد گرافیک اهمیت بسیاری دارد و عدهای ترجیح میدهند به چالش کشیده شوند. اگر میخواهید بدانید چه عواملی باعث موفقیت یک بازی ویدئویی میشود باید به تمامی پارامترهای اشاره شده توجه کنید. در این میان گیمپلی و داستان نقش ویژهتری در میزان اثربخشی بازیهای ویدئویی دارند. داستان قوی در ساختن سبک هنری به شما کمک میکند تا یک بازی متناسب با استانداردها داشته باشید.
توجه به هر ۴ پارامتر اثربخش در بازیهای ویدئویی آن هم به تناسب منطقی، راهگشای کسب وکارها برای طراحی بازی است. با این حال میزان اهمیت هر کدام از این معیارها در هر کسب و کاری به موارد مختلفی از جمله حوزه فعالیت، محصولات و خدمات ارائه شده بستگی دارد. به عنوان مثال اگر شما در حوزه آموزشی فعالیت میکنید بهتر است از سبک بازی شبیهسازی استفاده کنید یا اگر فعالیت شما در حوزههای مدیریتی است میتوانید سبک بازی استراتژیک را انتخاب کنید. طبیعی است که گیمپلی هر بازی باید متناسب با سبک مورد نظر باشد و از روش و ابزار مناسب برای پیادهسازی استفاده شود. همچنین مخاطبان و ویژگیهای آنها از جمله سن و تحصیلات در میزان توجه به این معیارها تاثیرگذار هستند. اگر مخاطبان کسب و کار شما کودکان هستند میتوانید به گرافیک دوبعدی اکتفا کنید و تعامل سادهتری با آنها داشته باشید. یا اگر با نوجوانان یا جوانان کار میکنید بهتر است گرافیک سهبعدی و قویتری داشته باشید و از سبک بازی اکشن بیشتر استفاده کرده و برای آنها چالش بیشتری ایجاد کنید. چنانچه با بزرگسالان روبرو هستید باید بازی شما از داستان قویتری برخوردار باشد. از طرف دیگر اگر تحصیلات مخاطبان را مدنظر قرار دهیم، میتوان برای مشتریان و مصرفکنندگان باسواد از سبک بازیهای استراتژیک بیشتر بهره برد. شاید مهمتر از همه این موارد شناخت نیاز مخاطبان و آشنایی با علاقه آنها در مورد سبک بازیهای ویدئویی باشد. این اطلاعات از طریق نظرسنجی و تحقیقات بازار قابل دسترس خواهد بود. بر اساس تحقیقات مشابه در آمریکا که توسط Pew Research در سال ۲۰۱۸ منتشر شد، بزرگسالان در این کشور بیشتر به سبک بازی پازل و استراتژیک علاقه داشتند که سهم هر کدام به صورت مجزا ۶۲ درصد از کل سبکهای بازیهای ویدئویی اعلام شد.
شما صاحب هر کسب و کاری که هستید و هر نظری در مورد معیارهای اثربخش بازیهای ویدئویی دارید، چنانچه فکر میکنید بازیهای ویدئویی بر رونق بازار شما تاثیر دارد، میتوانید با سفارش بازی به استودیو بازیسازی بهشت، مشتریان بیشتری را جذب کرده و مصرفکنندگان خود را نیز حفظ کنید.
استودیو بازی سازی بهشت