هگل‌پژوهی
هگل‌پژوهی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

شرح پدیدارشناسی روح از مقدمه بند 77 | اینک هگل

شرح پدیدارشناسی روح از مقدمه بند 77
شرح پدیدارشناسی روح از مقدمه بند 77


سه نوع دانش [1] در میان هستند: «دانش آنگونه که پدیدار میشود» [2]، «ارائه‌ی» [3] این دانش و علم توسط هگل و علم. علم، یا حداقل منطق، «آزاد» است - به این لحاظ که خودتعیین‌کننده [4]، آزاد از امور بیرونی، به ویژه از از امور تجربی و محدودیت‌ها - است. «آگاهی طبیعی» [5] به این لحاظ آزاد نیست. [آگاهی طبیعی] همچنین در هر مرحله‌ای به یک شیوه [6] خاصی از نگریستن به چیزها با حذف و محرومیت برخی شیوه‌های دیگر [از نگریستن]، محدود است. در مقابل، علم به این معنا مغرضانه نیست، بلکه همه شیوه‌های ممکن نگریستن به چیزها را در خود می‌گنجانده و بررسی میکند. «دانش آنگونه که پدیدار میشود»، دانشی که از آگاهی طبیعی برخوردار است، از علم متمایز است. این مستلزم آن نیست که ارائه‌ی دانش آنگونه که پدیدار میشود از علم متمایز باشد. هگل و خواندگان او به یک چشم‌اندازِ خاصی انگونه که آگاهی طبیعی است، محدود نیستند.

این «جان» (Seele) در اینجا تقریباً معادل «آگاهی طبیعی» است و هیچ توشه متافیزیکی ویژه‌ای همراه خود ندارد. در بخش سوم [7] دانش‌نامه علوم فلسفی [8]، «جان» نشاندهنده‌ی ظرفیت‌های پایینِ حیاتی و روانشناختی ما [انسان‌] است، در حالی که «روح» (Geist) نشان‌دهنده ظرفیت‌های اندیشمندانه و عقلانی ماست. در بخش سوم، دانش‌نامه علوم فسلفی، سه دوره [9] برای روح متمایز شده‌اند: «روح سابجکتیو» (ذهنِ فرد)، «روح ابژکتیو» (حیاتِ جمعی اجتماعی و سیاسی‌مان) و «روح مطلق» (هنر، دین و فلسفه). این تقسیم به سه دوره صراحتاً در پدیدارشناسی روح رخ نمیدهد؛ که در آن، «روح» معموما شامل قلمروهای  - که بعدها با آنها توصیف شده  - روح مطلق و ابژکتیو میشود. و قلمروِ «روح سابجکتیو» را ندارد، که این، با واژه «جان» در پدیدارشناسی بازتوصیف میشود. متعاقباً جان در دانش‌نامه علوم فلسفی اندیشمندتر است، زیرا قالب‌بندهای [10] (Gestaltungen) - شیوه‌های معمولیِ نگریستن به چیزها - مختلفی را سفر میکند قبل از اینکه روح شود و به خودشناسی [11]‌ کامل برسد. هنوز مشخص نیست که آیا سفرِ آگاهی طبیعی یا جان، سفری است که توسط انسان در طول تاریخ پیموده شده، سفری که توسط یک شخص در گذر زمان زندگی‌اش پیومده شده، یا سفری توسط خودِ خوانندگان هگل شده.





[1] Types of knowledge

[2] knowledge as it appears

[3] presentation

[4]  Self determining

[5] Natural consciousness

[6] way

[7] بخش سوم: «فلسفه روح»

[8] Encyclopaedia of the Philosophical Sciences

[9] phase

[10] Configurations یا پیکربندها. خود واژه Gestaltungen معنی ساختاربندی نیز میدهد.

[11] self-knowledge

هگلفلسفهکتابپدیدارشناسی
در پیِ فهمی از هگل و هگل‌گرایی | about@hegelnow.com | hegelnow.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید