روابط میتواند بر موفقیت و رفاه فرزندان در زندگی تأثیر بگذارد. در اینجا پنج اصل که فرزندان در روابط سالم با بزرگسالان به آنها نیاز دارند آورده شده است.
نویسنده: یوجین سی. روهل پارتین
۱ دسامبر ۲۰۲۱، مجلهیِ نیکیِ بزرگتر، دانشگاه برکلی، کالیفرنیا
مترجم: مهین شوروزدی
گروه علمی حکمت زندگی
در سال ۲۰۱۷، من و همکارانم در مؤسسهیِ پژوهشی چارچوبها (FrameWorks) مأمور شدیم تا از مردم عادی بپرسیم که فکر میکنند جوانان در زندگیِ خود به چه روابطی، بهویژه با بزرگسالانِ فراتر از خانواده، نیاز دارند. ما میخواستیم فاصلهیِ بین تفکر آنها و آنچه تحقیقات در مورد اهمیت روابط بزرگسالان و جوانان میگوید را درک کنیم. اما مردم بیشتر گیج و دستپاچه شده بودند.
در واقع، حتا در درون خانوادهها، بیشترِ افراد فقط میتوانند در مورد اهمیت عشق و محبت و شاید نظم و انضباط در توصیف روابط با والدین صحبت کنند. حتا برایِ مردم عادی سختتر بود به این فکر کنند که چه کاری میتوان برایِ بهبود نحوهیِ روابط با کودکان و جوانان انجام داد.
خبرِ خوب این است که ما مجبور نیستیم روابط را کاملاً به شانس واگذار کنیم. همانطور که گیاهشناسان میتوانند اطلاعات زیادی در مورد ریشههایِ مختلف، نحوهیِ عملکردِ آنها و آنچه برایِ رشد نیاز دارند به ما بگویند، مجموعهیِ روبهرشدی از تحقیقات به ما در مورد انواع مختلف روابط، نحوهیِ تأثیر آنها بر ما، نحوهیِ عملکرد آنها و این که چگونه آنها را پرورش دهیم تا موجب رشد ما شوند، میگویند.
به مدت هشت سال، ما در مؤسسهیِ پژوهشی در ارتباط با جوانان، والدین، معلمان، فعالان اجتماعی مرتبط با جوانان و دیگران تحقیقاتی انجام دادیم تا بفهمیم چه چیزی باعث میشود یک ارتباط موجب ایجاد تفاوت در زندگیِ جوانان شود. والدین، معلمان، فعالان اجتماعی مرتبط با جوانان، دوستان و دیگران در روابط خود با کودکان و جوانان، چه کاری انجام میدهند که به شکوفایی و رشد آنها در زندگی کمک میکند؟
در این فرایند، ما پنج عنصر از یک رابطهي «رشددهنده» را شناسایی کردهایم ـــ شاید (در قیاس با گیاهان) آنها پنج نوع ریشه باشند! ـــ که برایِ این که جوانان بهخوبی رشد کنند، از رفتارهایِ پرخطر اجتناب کنند، و در سفر به بزرگسالی شکوفا شوند، حیاتی هستند. علاوه بر این، این عناصر شامل اقدامات خاصی است که میتوانیم یاد بگیریم و با تعمد بیشتری در خانه، مدارس، سازمانها، محلهها و جامعهیِ خود انجام دهیم.
ابراز علاقه، پایه و اساس یک رابطهیِ رشدی است که بر پیوندهایِ عاطفیِ لذت متقابل، خود افشایی، و اعتماد متمرکز است و در اعمالی مانند موارد زیر ابراز میشود:
• قابلاعتماد بودن، که با انجامدادن آنچه قول انجام آن را دادهاید، نشان داده میشود.
• گوشدادن و توجه واقعی نشاندادن، وقتی که با یکدیگر هستید.
• اعتماد به یکدیگر و بهوجودآوردن این احساس که همدیگر را میشناسید و برایِ هم ارزش قائل اید.
• گرم بودن، یعنی به یکدیگر بفهمانید که از با هم بودن لذت میبرید.
• تشویق یکدیگر، با تجلیل و ستودن تلاشها و دستآوردها.
همانطور که یکی از والدین شرکتکننده در گروه کانونی که ما برگزار کردیم، در مورد دخترش گفت: «من هدف خود را این قرار دادهام که ۱۵۰٪ در کنار او باشم، مهم نیست که چه مانع یا مشکلی در سر راهمان باشد. برایِ من مهم نیست که موقعیت دشوار یا ناخوشآیند را تجربه کنم، در هر حال ما همیشه حضور خواهیم داشت. میدونید؟ من هر کاری برایِ کمک به او انجام میدهم تا به او نشان دهم که همیشه برایِ کمک به او آماده هستم.»
ابراز علاقهیِ متقابل، در خانه و دیگر جاها، برایِ فرزندان اولین راهبرد برایِ یادگیری نقاط قوت مَنِش (character strengths) مانند عشق، شفقت، و همدلی است. تجاربی هستند که احتمال شروعشان برایِ یک والد بیش از نوجوان شما است: یک در آغوش گرفتن، بیان عشق و محبت، یک عمل مشفقانه که از قلب انسان نشأت میگیرد، نه از احساس تعهد او!
روابط عمیق به مراقبت لجامگسیخته ختم نمیشود. افرادی (از جمله والدین و فرزندانشان) که به یکدیگر اعتماد دارند و به یکدیگر احترام میگذارند، انتظارات بالایی دارند که با سایر اهدافشان همخوانی دارد. آنها یکدیگر را به چالش میکشند تا رشد کنند، آنها را مسئول میدانند، و سپس وقتی همه چیز خوب پیش نمیرود در کنار آنها هستند. دو محقق، بروک فینی و نانسی کالینز، این کار را بهعنوان «تشویق یکی از نزدیکان برایِ به چالش کشیدن یا گسترش [خود] برایِ رشد بهعنوان یک فرد توصیف میکنند ... و تشویق برایِ استقبال کردن از فرصتهای کوچک که ممکن است پلهای برایِ رسیدن به فرصتهای بزرگتر باشند.»
چهار اقدام وجود دارد که میتوانید بهعنوان بخشی از رشد چالشبرانگیز انجام دهید:
• انتظار بهترینهای یکدیگر را داشته باشید تا بتوانید هرکدام از پتانسیلهای خود را بالفعل کنید.
• یکدیگر را برایِ تلاش بیشتر و ادامه دادن تشویق کنید.
• برایِ کارهاتان به یکدیگر پاسخگو باشید.
• در مورد شکستها تأمل کنید تا بتوانید از آنها درس بگیرید.
یکی از والدین چنین گفت: «با تعیین اهدافی که برایِ خودم بالا هستند، و اجازه دادن به خودم که گاهی در آنها شکست بخورم، برایِ او انگیزه ایجاد میکنم. اگر او ببیند که من و سایر افراد اطرافش اهداف بلندی را برایِ خود تعیین میکنیم و میدانیم چگونه به آنجا برسیم، این نوع رقابت طبیعی در او جرقه میزند تا همین کار را انجام دهد.»
علاوه بر این، تشویق دیگران برایِ ادامه دادن تلاش به سمت اهدافشان، به ما کمک میکند که صداقت را پرورش دهیم، زیرا یاد میگیریم وقتی کسی مطابق انتظارات یا پتانسیل خود عمل نمیکند بازخورد سازنده ارائه دهیم. هنگام دستوپنجه نرم کردن با چالشها و شکستهایی که در مسیر رسیدن به اهداف اجتنابناپذیر اند، صبور بودن با خود و دیگران را پرورش میدهیم.
علاوه بر حمایت عاطفی، که بخشی از ابراز علاقه است، میتوانید حمایت عملی نیز ارائه دهید ـــ به یکدیگر کمک کنید تا کارها را انجام دهید، بر موانع غلبه کنید و برایِ رسیدن به اهداف تلاش کنید. در اینجا چهار اقدام خاص وجود دارد که میتوانید برایِ حمایت از رابطه خود با یک فرد جوان انجام دهید:
برایِ برخی از جوانان، حمایت ممکن است شامل کمک به آنها برایِ توسعهیِ طرحها، بودجهها یا برنامهها باشد. برایِ گروه دیگر، ممکن است کمک به آنها در هدایت و اداره کردن سیستمهای سخت و ناآشنا و یا نشاندادن راه در سیستمهای ناآشنا یا مقاوم باشد، یا پشتیبانی و حمایت از آنها در هنگام مواجهه با سوگیریها و غرضورزیها، موانع، و سایر چالشهایی که رشد و رفاه را تضعیف میکنند. برایِ دیگران، ممکن است به معنای تعیین محدودیت باشد تا در مسیر خود باقی بمانند. بهعنوانمثال، یک جوان شرکتکننده در یک گروه کانونی گفت: «اگر میخواهم کاری انجام دهم یا هدفی تعیین کنم، والدینم دوست دارند آن را بررسی کنند و ایدههایی به من بدهند و در صورت گیرکردن به من کمک کنند».
ارائهیِ حمایت نشاندهندهیِ اهمیت قابلاعتماد بودن (یکی از نقاط قوت منش) است که در ابراز علاقه نیز منعکس میشود. با فراهمکردن حمایت، میتوانیم از چگونگی تأثیر افکار، اعمال، گفتار و نیات خود بر دیگران و همچنین مسئولیت خود برایِ آسان کردن تجربیات سخت دیگران آگاه شویم.
هر رابطهای شامل یک پویاییِ قدرت است، اگرچه ممکن است دوست نداشته باشیم به آن فکر کنیم. در بسیاری از فرهنگها، ماهیت سلسلهمراتبی رابطهیِ والد - فرزند فرض شده و به زبان آورده نشده است. اگرچه ابعاد آن اغلب حتا در درون فرهنگها نیز متفاوت است.
از نظر رشدی، جوانان باید تصمیمات و مسئولیتهای بیشتری را بهعنوان بخشی از روند رشد خود بپذیرند. این تصمیمگیریها و مسئولیتپذیریها، رابطه را تحتتأثیر قرار میدهد و اغلب آن را عمیقتر میکند، زیرا با این نوع اقدامات رابطه دوجانبهتر و متقابل میشود:
به اشتراک گذاشتن قدرت مبتنی بر فروتنی و احترام متقابل است. فروتنی ـــ برعکس تکبر ـــ باعث میشود ارزشهایِ دیگران و همچنین محدودیتهایِ خودمان را ببینیم، و برایِ به اشتراک گذاشتن قدرت نیز، فضایی آزاد و سعهیِ صدر ایجاد میکند. به همین ترتیب، پرورش احترام متقابل، با دیدنِ مسئولیتهایی که دیگران به عهده میگیرند و مشکلات را حل میکنند رشد مییابد. متقابلاً، ما فقط در صورتی به دیگران فرصت پذیرفتن مسئولیت و حل مسأله را میدهیم که به آنها احترام بگذاریم.
وقتی با والدین نوجوانانی صحبت میکردیم که بهاشتراکگذاری قدرت را تجربه کردهاند، چیزهایی از این قبیل بیان میکردند: همینطور که آنها بزرگتر میشوند، فقط به آنها اجازه دهید متوجه شوند که مقداری کنترل دارند، و ما از آنها انتظار داریم که این کنترل را در دست گرفته و به کمک آن تصمیمات درستی بگیرند.
جوانان تا اندازهیِ زیادی در طی گفتوگو با کسانی که به آنها اعتماد دارند این که چه کسی هستند، و چه کسی میتوانند و میخواهند باشند را شکل میدهند؛ بنابرایِن، یک رابطهیِ شکوفا بسته نیست، بلکه باز است و بهطرف مقابل کمک میکند تا فرصتهایی را برایِ خود و آینده ببیند. این امر از طریق اقداماتی که فرصتها را گسترش میدهند، رخ میدهد:
گسترش فرصت فقط به معنای معرفی چیزهای جدیدی که ممکن است آنها دوست داشته باشند نیست. بلکه معرفی ایدههای چالشبرانگیزی نیز هست که ظرفیت آنها را برایِ تفکر انتقادی و درک جهان تقویت میکند. در واقع، توانایی رویارویی با دیدگاههای جدید و هماهنگ کردن آنها با دیدگاههای خود، یک مهارت فوقالعاده مهم برایِ رشد شخصیت و هویت است. گسترش فرصتها به شما کمک میکند تا هم کنجکاوی و هم احساس هدف را پرورش دهید، زیرا ذهن آنها به روی فرصتهای جدید باز میشود و دلها و قدرت تخیل آنها به احتمالاتی مرتبط و متصل میشود که آنها را به تلاش در جهت اهداف معنادار برایِ خود و خیر بزرگتر (نیکی برتر) سوق میدهد.
تا زمانی که جوانان با دیدگاهها و مسائل چالشبرانگیز مواجه نشوند، ممکن است هرگز یاد نگیرند که ارزشهای خود را به طور مؤثر بیان کنند و برایِ آنها بهتر است این کار را در چارچوب یک رابطه قابلاعتماد در خانواده، با یک معلم، یا با یک دوست یا بزرگسال قابلاعتماد دیگر انجام دهند.·
برخی از والدین ممکن است از این که نوجوان آنها با بزرگسالان دیگر در مورد مسائل مهم صحبت میکند راحت نباشند. اما بسیاری از والدینی که با آنها صحبت کردیم متوجه شده بودند که این امر مهم است. یک نفر از آنها گفت: یک دیدگاه دیگر همیشه برایِ بچهها خوب است. «بیشتر اوقات آنها نمیخواهند بیایند با مادرشان صحبت کنند! ـــ یا نمیخواهند با پدرانشان صحبت کنند. آنها ممکن است احساس راحتی کنند که با شخص دیگری صحبت کنند.»
اکثر والدین (و افرادی که با کودکان و نوجوانان کار میکنند) پی میبرند که بسیاری از این اقدامات را در روابط خود انجام میدهند بدون این که زیاد در مورد آن فکر کنند. اما برخی ممکن است کمتر شهودی، یا سختگیرتر باشند. بررسی رابطه را بهعنوان ابزاری برایِ تفکر و تأمل دربارهیِ روابط خود با جوانان امتحان کنید.
من سه سؤال را پیشنهاد میکنم که در مورد آن فکر کنید تا متوجه شوید که از کجا شروع کنید:
من دوست دارم در باغچههای گلم خودم را سرگرم کنم، بیشتر گیاهان چندساله پرورش میدهم که میتوانند در زمستان مینهسوتا زنده بمانند. گاهی اوقات یک گیاه جدید میگیرم، آن را در خاک میگذارم و چند سالی صبر میکنم و میببینم واقعاً هیچ تغییری نمیکند؛ بنابراین، آن را از خاک درمیآورم و به جای دیگری منتقل میکنم. وقتی خوششانس باشم، متوجه شاخههای نازک، سپس برگها، سپس شاخههای ضخیمتر و شاید، در نهایت، چند گل میشوم.
چه چیزی تغییر کرد؟ من گیاه را فقط چند فوت جابهجا کردم. اما به جایی رسید که ریشههایش غذای موردنیاز خود را دریافت کردند ـــ مقدار مناسب آب، فسفر و سایر مواد مغذی ضروری برایِ رشد. هیچ یک از آنچه اتفاق میافتاد قابلمشاهده نبود، اما آن واقعه، رشد و دگرگونی مؤثر گیاهی بود که تنها چند فوت دورتر از مرکز حاصلخیز باغچه، ناامیدکننده به نظر میرسید.
روابط رشددهنده میتوانند فواید مشابهی داشته باشند. این روابط با تشویق به ارتباط با خانوادهها و آدمهای خارج از آن نهتنها پتانسیل رهایی از اپیدمی تنهایی امروزی (که رفاه ما را تضعیف میکند) را دارند؛ بلکه همچنین این پتانسیل را دارند که ما را به آیندهیِ با هم شکوفاشدن و بودن لذتبخش، در تنوعی از ارتباطات غنی خانوادهها، مدارس، سازمانها و اجتماعات رهنمون سازند.
منبع:
https://greatergood.berkeley.edu/article/item/how_to_deepen_your_relationships_with_children