مؤسسه‌ی حکمت زندگی
مؤسسه‌ی حکمت زندگی
خواندن ۸ دقیقه·۳ سال پیش

چرا زنان به شفقت‌ورزیِ خشم‌آگین به خود نیاز دارند؟

شفقت همواره نرم و لطیف نیست. گاهی به معنای سفت و خشن بودن است.

کریستین نِف
۱۷ اکتبر ۲۰۱۸، مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر

مترجم: مهین شوروزدی
گروه علمی حکمت زندگی


در جلسه‌یِ اخیرِ استماع تأییدیه‌یِ سِنا برای دادگاه عالی ایالات متحده، دکتر کریستین بلِیسی‌ فورد در جایگاه شهود ایستاد تا خاطرات خود را از شیوه‌یِ تحقیرآمیز و، به لحاظ جنسی تعرض‌آمیزی، که وقتی هنوز نوجوان بوده، قاضی بِرِت کاوانو به هنگام تجاوز به عنف در حق او روا داشته است برای جهانیان فاش کند.

عملِ او سرشار از شجاعتی باورنکردنی‌ بود. بااین‌حال، آن‌چه نظر مرا واقعاً جلب کرد، حالت و طرزِ رفتار خود دکتر بلیسی‌ فورد بود. با این‌ که او هنگام بحث در مورد حوزه‌یِ تخصصی خودش ـــ یعنی روان‌شناسیِ تروما ـــ با اعتماد به نفس سخن میگفت، در مواقع دیگر مانند دختر جوانی صحبت میکرد که نیازمند آن است که دلِ همه‌یِ مردان قدرتمند اطرافِ خود را به دست آورَد تا دوستش داشته باشند. این موضوع ارزش شهامتی را که او برای حضور در آن‌جا نشان داد کم نمیکند ـــ شهامتش فوق‌العاده بود ـــ اما او به‌وضوح احساس میکرد که باید ملایم و ملیح باشد تا حرفهایش شنیده شوند.

و احتمالاً حق با او بود. اگر او خشمِ بر حقِ خود نسبت به کاوانو را، به دلیل آن‌ که زندگی‌اش را از سِیر عادی‌ خارج کرده بود، نشان داده بود، احتمالاً از سوی حضار پذیرفته نمیشد. با وجود این‌که خشم قاضی‌کاوانو از «به‌اشتباه» متهم شدن را بسیاری از سناتورهای مرد تمجید کردند و این مسلماً به تأیید شدنِ او انجامید، فورد فقط اجازه داشت دردِ خود از قربانی بودن را نشان بدهد، نه چیزی بیش از آن را.

واقعیت این است که زنان اجازه ندارند برای دفاع از خود خشم نشان دهند. هنگامی که ما زنان با درد و رنج روبه‌رو میشویم ـــ چه در دیگران و چه در خودمان ـــ از ما انتظار میرود که با ملایمت، لطافت، و گرمی پاسخ دهیم. اما در این روزگار، ما به یک پاسخ متفاوت نیاز داریم: شفقت‌ورزیِ خشم‌آگین به خود (fierce self-compassion).

هدف از شفقت کاستن از رنج است و این شفقت میتواند به همان اندازه که لطیف است مهیب و سبعانه نیز باشد، یعنی هم «یین» باشد و هم «یانگ» ـــ مادری را در نظر بگیرید که با ملایمت کودک گریانِ خود را آرام میکند و خرس مادری را هم در نظر بگیرید که با درندگی از توله‌هایش محافظت میکند. اگر میخواهیم با موفقیت از خودمان و یکدیگر مراقبت کنیم، از مردسالاری رهایی یابیم، و در مسائل و موضوعاتی که دنیای امروزِمان با آنها مواجه است اهمیت و توفیری داشته باشیم، آرمان‌ها و ایده‌آل‌های زنانه باید خشم و استقامت را نیز در بر داشته باشند.

یین و یانگِ شفقت‌ورزی به خود

[«یین» و «یانگ» اشاره به اندیشه‌ای در آیین دائو دارد که بر اساس آن، در همهٔ پدیده‌ها در جهان، دو اصلِ متضاد ولی مکملِ هم وجود دارد. یین و یانگ مانند شب و روز یا زمستان و تابستان یا نر و ماده، بخشی از چرخه‌یِ هستی اند. وقتی تعادلِ خوبی به وجود می‌آید که تعادل بین یین و یانگ برقرار باشد ـــــم.]

بر طبق پژوهشهای من، سه مؤلفه‌یِ اصلی شفقت‌ورزی به خود (self-compassion) عبارت اند از مهربان‌ بودن با خود (self-kindness)، سرشتِ مشترکِ انسانی (common humanity) و حال‌آگاه بودن نسبت به رنج (mindfulness of suffering). اینها در شفقت‌ورزیِ یین به خود، به شکل حضورِ محبت‌آمیز و متصل (loving, connected presence) آشکار میشوند. در این‌جا، مهربان بودن با خود به این معنا است که وقتی درد داریم از خودمان با عطوفت مراقبت کنیم. سرشت مشترک انسانی شامل بازشناسی این حقیقت است که رنج بخشی از وضع مشترک بشری است. و حال‌آگاهی به ما این امکان را میدهد که به طرزی گشوده (open) و پذیرا (accepting) آبستنِ دردِ خود باشیم و آن را تصدیق کنیم [یعنی انکارش نکنیم و حضورش را به رسمیت بشناسیم]. وقتی با دردِ خود به این نحو معامله کنیم، شروع میکنیم به دگرگون شدن و شفا یافتن.

هنگامی که بیشترِ مردم به شفقت‌ورزی به خود فکر میکنند، نسخه‌یِ یینِ آن را تصور میکنند. اما شفقت‌ورزی به خود یک شکل «یانگ» نیز دارد. با شفقت‌ورزیِ یانگ به خود، سه مؤلفه‌یِ فوق‌الذکر به‌ شکل حقیقتِ خشن و نیرومند (fierce, empowered truth) ظاهر میشوند. در این‌جا، مهربان بودن با خود یعنی این که ما از خود با تُندی و سرسختانه محافظت میکنیم. برمیخیزیم و میگوییم: «نه! تو نمیتوانی این طور به من آسیب برسانی.» در این‌جا، سرشت مشترک انسانی به ما کمک میکند که تشخیص دهیم که تنها نیستیم؛ و لازم نیست سرمان را از شرم پایین بیندازیم. ما میتوانیم در کنار برادران و خواهران‌مان در تجربه‌یِ مشترک آسیب‌دیدگی‌مان بایستیم و در نتیجه‌ قدرتمند شویم. من هم همین‌طور Me too! و حال‌آگاهی، در این‌جا، به صورت واضح دیدنِ حقیقت ظاهر میشود. ما دیگر تصمیم نمیگیریم که از دیدن یا گفتنِ حقایق اجتناب کنیم که مبادا اوضاع به هم بخورد. اوضاع را باید به هم زد.

وقتی که دردِ خود را به عنوان حقیقتِ خشن و نیرومند تصدیق کنیم، میتوانیم بلند و بی‌پرده حرف بزنیم و داستانهامان را بگوییم تا از خود و دیگران در برابر آسیب‌ دیدن محافظت کنیم.

در شفقت‌ورزیِ یین به خود،ما از خود به‌وسیله‌یِ عشق محافظت میکنیم؛ یعنی دردِ خود را تصدیق میکنیم، تسکینش میدهیم و با آن مواجه میشویم تا بتوانیم بی‌آن‌که ما را به تحلیل ببرد، با آن «باشیم». در شفقت‌ورزیِ یانگ به خود، ما در دنیا دست به عمل میزنیم تا از خودمان محافظت کنیم، و آن‌چه نیاز داریم را فراهم کنیم، و تغییر را ترغیب کنیم تا به پتانسیل کاملِ خود دست یابیم.

تحقیقات نشان میدهند که هر دو جنبه‌یِ شفقت‌ورزی به خود موجب افزایش به‌روزی (well-being) میشوند. شفقت‌ورزی به خود به ما این امکان را میدهد که با عطوفت (یین) با خود «باشیم» اما «اقدامی» نیز انجام دهیم (یانگ) تا بتوانیم از خود حمایت کنیم و تعالی یابیم. به عنوان مثال، شفقت‌ورزیِ یین به خود با جایگزین کردنِ پذیرشِ خود به جای خودقضاوتگری، افسردگی و اضطراب را کاهش میدهد. وقتی در میان هیجاناتِ دشوار خود را تسکین و آرامش میدهیم دیگر در هزار توی احساس شرم و بی‌کفایتی گم نمیشویم، بلکه به مأمنِ محبت و مراقبتِ خودمان پناه میبریم. در نتیجه، شادتر و از زندگیِ خود راضیتر میشویم. درعین‌حال، شفقت‌ورزیِ یانگ به خود به ما اجازه میدهد تا به طور فعال از پسِ چالشهای زندگی برآییم. این چالش خواه درگیری و جنگ باشد، خواه طلاق، سرطان یا تربیت فرزندی با نیازهای ویژه، شفقت‌ورزی به خود، تاب‌آوریِ لازم را فراهم میکند تا بتوانیم قوی بایستیم بی‌آن‌که از پا درآییم. شفقت‌ورزیِ یانگ به خود با فراهم‌کردن جرئت و استقامت در مواجهه با ناملایمات، به ما انگیزه میدهد که حتا پس از شکستها و ناکامی‌ها به راهِ خود ادامه دهیم.

متعادل کردنِ ملایمت و سرسختی

نقشهای جنسیتیِ سنتی به زنان اجازه میدهد یین باشند، اما اگر زنی بیش از حد یانگ باشد ـــ اگر عصبانی یا خشن شود ـــ مردم اغلب میترسند و او را با القاب زشت یاد میکنند. مردان اجازه دارند یانگ باشند، اما اگر مردی شکنندگی و ضعف زیادی نشان دهد، خطر اخراج شدن از باشگاه قدرت پسران را دارد. از بسیاری جهات، جنبش #MeToo را میتوان به‌عنوان خیزش جمعی یانگِ زنانه در نظر گرفت. بالأخره داریم برای محافظت از خودمان، خواهران‌مان، دختران‌مان، و پسران‌مان بلند و بی‌پرده سخن میگوییم.

اگر ما یینِ بدون یانگ باشیم، همچنان خفه‌وخاموش‌شده، سوءاستفاده‌شده، نادیده‌گرفته‌شده، و از قدرت ساقط شده باقی میمانیم. بااین‌حال، اگر یانگِ بدون یین باشیم، در خطر خودپسند بودن، فراموش کردنِ انسانیت دیگران و شیطان ساختن از مردان هستیم. مانند درختی که تنه‌ای محکم و شاخه‌هایی انعطاف‌پذیر دارد، ما میتوانیم محکم بایستیم و درعین‌حال دیگران را به‌عنوان بخشی از یک کلِّ وابسته به هم در آغوش بگیریم. ما به عشق در قلبهامان نیاز داریم پس چرخه‌یِ نفرت را تداوم نمیدهیم، اما به خشم‌ و سرسختی نیاز داریم تا اجازه ندهیم امورِ آسیب‌رسان به راه فعلیِ خود ادامه دهند.

این که بخواهیم حضورِ محبت‌آمیز و متصل را با حقیقت خشن و نیرومند بیامیزیم چالش‌برانگیز است، زیرا انرژی آنها بسیار متفاوت است؛ اما اگر میخواهیم به طور مؤثر در برابر پدرسالاری، نژادپرستی، و قدرتمندانی که سیاره‌مان را نابود میکنند بایستیم، باید این کار را انجام دهیم. همان‌طور که رهبران بزرگی مانند مهاتما گاندی، مادر ترزا و مارتین لوترکینگِ پسر از آن حمایت میکنند، ما به هر دوی اینها به طور هم‌زمان نیازمند ایم.

چگونه این کار را انجام دهیم؟ من صرفاً دارم پاسخِ آن را در مورد خودم میفهمم. در گذشته، من معمولاً در برخی لحظات یین و در برخی دیگر یانگ بودم، اما ادغام این یین و یانگ برایم دشوار بود. تمرین شفقت‌ورزی به خود به من کمک میکند که اهمیتی ندهم که دیگران در مورد من چه تصوّری دارند، زیرا میتوانم آن اعتبار و حمایتی را که نیاز دارم، خودم برای خودم فراهم کنم. اما زمانی که یانگِ من در قدرتِ کامل است، گاهی به اندازه‌یِ کافی در مورد دیگران و تأثیرات رفتارم بر آنها فکر نمیکنم. من سخت تلاش میکنم تا هر دو انرژی را ارج بنهم و ادغام کنم.

به نظرم میرسد تشخیص این‌که کدام یک از آنها در هر لحظه فعال شده است مفید است، و آنگاه برای اطمینان از حضورِ آن انرژیِ دیگر وقت بگذارید. به‌عنوان‌مثال، زمانی که من نسبت به خودم یا دیگران به شیوه‌یِ یین مهربان هستم، عالماًعامداً میپرسم که آیا در این لحظه نیروی یانگ لازم است یا خیر. و وقتی احساس میکنم انرژی یانگ سر بر می‌آورد، سعی میکنم مطمئن شوم که به‌ اندازه‌یِ کافی انرژیِ یین هم دارم، تا به خودم یادآوری کنم که استفاده از قدرت زمانی مؤثرتر است که با لطافت ترکیب شود. من اشتباهات زیادی مرتکب میشوم و اغلب این کار را به‌درستی انجام نمیدهم، اما میدانم که این تنها راه پیشِ روی‌مان است.

امیدوارم به‌زودی به زنانی مانند دکتر بلیسی فورد اجازه داده شود که به طور کامل توانمند شوند و ملاحت خود را با فولادِ استقامت تعدیل کنند. امیدوار ام که همه‌یِ ما قادر شویم که از لطافت و خشونتی که حق مسلم ما است استفاده کنیم. اگر قرار است شانسی برای دست‌یابی به برابری داشته باشیم، زنان باید بیدار شوند، «نه» بگویند و از به دنبال دریافت تأیید مردان بودن دست بکشند. ما نیاز داریم که به حقیقت خشن و نیرومند تجسم ببخشیم. خیلیها آن را نخواهند پسندید، اما اشکالی ندارد. ما میتوانیم زخم‌هامان را با مرهمِ مهربانی، حضورِ متصل، و بخشیدنِ آن‌چه نیاز داریم به خودمان، التیام بخشیم.

درحالی‌که بسیار مهم است که برای تغییر نظام مدنی اقدام کنیم، اولین جایی که باید شروع کنیم از خودمان است. دفعه‌یِ بعد که در سوپرمارکت در مقابل یک صندوق‌دارِ بی‌ادب قرار میگیریم، یا با یک درگیری در محل کار و یا با یک چالش دشوارِ زندگی مواجه میشویم، باید به درونِ خود مراجعه کنیم و شفقت‌ورزیدن به خودِ یین و یانگ را به شیوه‌ای متعادل فراخوانیم. باید یاد بگیریم که برای تغییر خود و دنیامان از نیروی مراقبت استفاده کنیم. زمانِ آن فرا رسیده است.



لینک این مقاله در وب‌سایت مجله‌یِ نیکیِ بزرگتر:

Why Women Need Fierce Self-Compassion (berkeley.edu)

شفقت ورزی به خودجنبش می توجنبش me tooمردسالاریبهروزی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید