معلمان میتوانند به دانشآموزان در شناخت نقاط قوت و ایجاد تابآوری کمک کنند.
نویسنده: لی واترز، تام برونزل
۱۳ آگوست ۲۰۱۸، مجلهیِ نیکیِ بزرگتر، دانشگاه برکلی، کالیفرنیا
مترجم: مهین شوروزدی
گروه علمی حکمت زندگی
برای برخی دانشآموزان، مدرسه نهتنها محل یادگیری و رشد بلکه پناهگاهی در برابر خشونت و بدرفتاری (abuse) است.
دادهها حاکی از آن است که به طور متوسط، در هر کلاس درس حداقل یک دانشآموز گرفتارِ لطمهیِ روحی (trauma) وجود دارد. براساس مطالعات مؤسّسهیِ شبکهیِ ملی استرس آسیبزای کودک، نزدیک به ۴۰ درصد دانشآموزان در ایالات متحده در زندگی خود با نوعی عامل استرس آسیبزا مواجه شدهاند، که در این میان سه موردِ خشونت جنسی، خشونت فیزیکی، و شاهدِ خشونتِ خانگی بودن، بالاترین شیوع را دارند.
این نوع از استرسها که تحت عنوان لطمهیِ روحی پیچیده (complex trauma) شناخته میشوند، از آنجاکه به وسیلهیِ فردی اِعمال میشوند که کودک یا نوجوان با او در ارتباط مدام است، آسیب اضافهای به همراه دارند. دقیقاً همان افرادی که قرار است محافظ و حامی باشند، کسانی هستند که مرتکب خشونت شده و آسیب میرسانند. این امر منجر به تداوم یافتنِ حالتهای غم و اندوه، فقدان، رهاشدگی و غفلت و همچنین اضطراب مداوم، ترس و افسردگی میشود ـــ و همهیِ اینها در زمانی رخ میدهد که مغز در مراحل حساس رشد قرار دارد.
برای برخی از کودکان، مدرسه تنها مکان در زندگی آنها است که میدانند در آن ایمن اند و میتوانند روابط قابل اعتماد و پایدار ایجاد کنند. بنابراین، این یک بازیِ بیرحمانهیِ روزگار است که بسیاری از دانشآموزانی که دچار لطمهیِ روحی اند در مدرسه نیز درگیر مشکلات اند. آنها ممکن است با بهترین نیتها در مدرسه حاضر شوند، به این امید که بتوانند پیوند دوستی برقرارکنند، با معلمان خود ارتباط برقرار کنند و در تکالیف روزانه موفق شوند. با این حال ممکن است خود را افرادی سرکش ، طلبکار و جدا از دیگران بیابند و فکر کنند قادر به یادگیری نیستند و در مورد اینکه چرا نمیتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند گیج و متحیر باشند.
آخرین یافتههای علمی در زمینهیِ آسیبشناسی، علوم اعصاب و آموزشوپرورش ایجابی (مثبتنگر، positive education) در مورد چگونگی کمک به دانشآموزانی که دچار لطمهیِ روحی و ضربهیِ عاطفی اند به ما چه میگوید؟ در ادامه، برخی از تمرینهای جدید را که معلمان میتوانند از آنها نهتنها برای بهبود دانشآموزان، بلکه برای کمک به رشد آنها استفاده کنند برمیشماریم.
رشتهیِ علمی جدید «یادگیری آسیبآگاه» (trauma-informed learning) پیشرفتِ بزرگی در کمک به معلمان برای درک بهتر چالشهای رشدی، عاطفی و اجتماعی دانشآموزانی که دچار لطمهیِ روحی اند به وجود آورده است. اگر چه معلمان متخصص بهداشت روان نیستند، اما یادگیری آسیبآگاه، معلمان را با رویکرد درمانی تعلیم میدهد به نحوی که بتواند در کلاس به کار گرفته شود تا تأخیر رشدی، مسیرهای عصبی توسعهنیافته و سیستمهای عصبیِ بیش از حد تنظیمشده (بیشفعالشده) را که دانشآموزان در نتیجهیِ شوک روحی تجربه میکنند، اصلاح کند.
به عنوان مثال، معلمان میتوانند به طور مستقیم در مورد پاسخ بدن دانشآموز به استرس آموزش دهند و به آنها کمک کنند تکنیکهایی برای تنظیم ضربان قلب، دمای بدن و فشار خونِ خود پیدا کنند. آموزش از طریق ریتم ـــ به عنوان مثال، یادگیری ریاضیات با ضربان طبل، خواندن متن انگلیسی هنگام دوچرخهسواریِ ورزشی یا مکالمهیِ انضباطی هنگام گشت زدن در حیاط مدرسه با هم ـــ اکنون یک روش پذیرفتهشده برای کلاس درس است که به دانشآموزان دچار لطمهیِ روحی کمک میکند تا سیستم عصبی خود را از طریق حرکات ریتمیک و موزون تنظیم کنند.
احساس آرامتر بودن در کلاس اثر ثانویهای دارد که به دانشآموزان کمک میکند تا با دیگران بهتر کنار بیایند، واضحتر فکر کنند و در انجام تکالیف خود متمرکز بمانند. این رویکردها باعث تقویت تابآوری و استقامت دانشآموزان میشوند و به آنها این امکان را میدهد تا بهتر با ناامیدی مقابله کنند. این امر به نفع رفتار اجتماعی آنها در کلاس و بهبود ظرفیتشان برای پذیرش چالشهای تحصیلیِ بیشتر، و واقعاً یک رویکرد امیدبخش است.
آموزشوپرورش آسیبآگاه به معلمان کمک کردهاست تا از پرسش «این دانشآموز چه مشکلی دارد؟» به پرسش «این دانشآموز چه چیزی را تجربه کردهاست؟» برسند. و در رویکرد روانشناسی مثبتنگر (ایجابی) ما یک پرسش دیگر هم اضافه میکنیم: «این دانشآموز برای رسیدن به تواناییهای بالقوهیِ خود به چه چیزهایی نیاز دارد؟» این پرسش به معلمان اجازه میدهد تمرکز خود را از آنچه اشتباه است، به آنچه مورد نیاز است و آنچه ممکن است، گسترش دهند. پرورش سلامت روان و ظرفیتهای تحصیلی دانشآموزانِ دچار لطمهیِ روحی به چیزی بیش از ترمیم اختلالات روانشناختی و تأخیرهای رشدی نیاز دارد ـــ این امر به دوگانهیِ بهبود و رشد نیاز دارد؛ دوگانهیِ ترمیم و دوباره برخواستن.
تحقیقات کوری کیز به ما نشان میدهد که بهبود و رشد میتوانند فرایندهایی همزمان باشند. قبل از اینکه روی ایجاد نقاط قوت ِخود کارکنیم، همیشه لازم نیست صبر کنیم تا همه چیز روبهراه و اصلاح شود. در واقع، رشد نقاط قوت روانشناختیِ دانشآموزِ دچار لطمهیِ روحی میتواند یک بخش اصلی در تلاشهای روانشناختی برای بهبود وی باشد.
کار با دانشآموزانی که دچار لطمهیِ روحی شدهاند نیاز به کمک به مدارس در ارائهیِ خدمات مشاورهایِ فردی، برنامهریزی ایمنی و بحران، برنامههای رفتاری، برنامههای مراقبت از خود برای رفع عوامل محرک و مدیریت پرونده دارد (مدیریت پرونده فرایندی مشترک است که گزینهها و خدمات مورد نیاز برای تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی دانشآموز را مورد ارزیابی، برنامهریزی، اجراء، هماهنگی، نظارت و ارزیابی قرار میدهد ـــم.). بیشتر این خدمات توسط معلمِ کلاس ارائه نمیشود، با این وجود معلم شخصی است که بیشترین زمان را با دانشآموزان آسیبدیده میگذراند. یک روش کلیدی که در آن روانشناسی ایجابی به استراتژیهای آسیبآگاه در بالا میافزاید، توانمندسازی معلمان در کلاس برای کمک به دانشآموزان به صورت روزانه است.
در اینجا پنج تکنیک آموزشی ارائه میشود که میتوانید در کلاس خود استفاده کنید. درنظرداشته باشید که این روشها به اکثر دانشآموزان شما نیز کمک میکند.
۱. روابط مثبت. دانشآموزانِ دچار لطمهیِ روحی، چالشهای ارتباطی بیشتری نسبت به اغلب دانشآموزان دارند. این دانشآموزان میتوانند در خانه با روابط مخرب و آسیبزا روبهرو باشند و سپس به مدرسه میآیند تا روابط خود را نهتنها با معلمان بلکه با مددکاران اجتماعی، افسران پلیس و پزشکان نیز مدیریت کنند ـــ همهیِ اینها در حین گذرانِ زندگی روزانه است.
بسیار مهم است که ما به این دانشآموزان کمک کنیم در جاهایی که ممکن است، احساس امنیت و اعتماد کنند. بنابراین آنها میآموزند هوش اجتماعی خود را پرورش دهند و به دنبال پیوندهای مثبت با دیگران باشند. معلمان ممکن است تنها افرادی باشند که به این دانشآموزان کمک میکنند یاد بگیرند که یک رابطهیِ سالم و حمایتی چگونه است. ایجاد اعتماد رابطهای شامل روشهای سادهیِ آموزشی مانند لبخند زدن، در میان گذاشتن قسمتهایی از زندگیِ خود با دانشآموزان، شناختن دانشآموزان به صورت فردی و ایفاء نقش الگوی یک بزرگسالِ قابل اطمینان و با نظم و ترتیب توسط معلم است.
۲. فضای فیزیکی مثبت. از طرح و شکل ظاهری کلاس درس میتوان برای ایجاد احساسات مثبت استفاده کرد. قرار دادن تصاویر و نقل قولهای مثبت میتواند الهامبخشِ تفکر خلاق و کارِ گروهی در دانشآموزان باشد. افزایش نور طبیعی یا نور ملایم میتواند محیطی باز، گرم، و آرامشبخش را تقویت کند.
نحوهیِ چیدمان مبلمان و صندلیها را در کلاس خود در نظر بگیرید. آیا این کمک میکند تا دانشآموزان احساس امنیت و ارتباط کنند؟ میتوانید تعدادی گلدان به کلاس بیاورید و یا گوشهیِ حالآگاهی (mindfulness) ایجاد کنید، یک فضای اختصاصی که دانشآموزان در صورت نیاز به تنظیم پاسخ استرس خود میتوانند به آنجا بروند. این گوشه میتواند شامل یک کیسه لوبیا، کتابهای رنگآمیزی حالآگاهانه، اسباببازیهای نرم و توخالیِ قابل فشردن، هدفونهای کاهشدهندهیِ صدا و موارد دیگر باشد.
۳. راهانداز و آغازگر مثبت. به دنبال تحقیق باربارا فردریکسون، میتوانید از تکنیکهای سادهیِ راهانداز برای پرورش احساسات مثبت مانند رضایت، غرور، شکوه و شگفتی در کلاس استفاده کنید.
استراحت ذهنی یکی از تکنیکهای مفید در این زمینه است (استراحت ذهنی کوتاه که طی فواصل منظم در طی آموزش کلاسی انجام میشود. استراحت مغزی معمولاً به پنج دقیقه محدود میشود و هنگامی که شامل فعالیتهای بدنی باشد بهترین اثر را خواهد داشت ـــم.). معلمانی که با ما کار میکنند دریافتند که استراحت ذهنی زمانی بیشترین تأثیر را دارد که دانشآموزان بر روی نوع انرژیی که در آن لحظه برای یادگیری مورد نیاز است تأمل کنند: افزایش استراحت ذهنی باعث ایجاد انرژی مثبت و احساساتی مانند لذت، شادی و شگفتی میشود (به عنوان مثال بازیهایی که در آن کف زدن وجود دارد، مانند بازی جنگ انگشت شست، یوگای خنده، مسابقهیِ دو دور میز)، در حالی که استراحت ذهنی در تنشزدایی باعث ایجاد احساساتی آرام مانند خشنودی و آرامش میشود، و به دانشآموز کمک میکند تا احساس امنیت و تمرکز کند (به عنوان مثال، ردیابی بیصدای حرکات همکلاسی، مثلث تنفس (دم، نگه داشتن تنفس، بازدم ـــم.)، پخش موسیقی یا تکرار مانترا (ذکر)، و حرکات بدن مانند شانه بالا انداختن یا فشار انگشتان پا به داخل کفش).
شما میتوانید راهاندازهای مثبت را به منظور تقویت هیجانات مثبت به کار ببندید: هنگام ورود دانشآموزان به کلاس در ابتدای روز (با کارهایی مانند سلام و احوالپرسی با آنها، با لمس سالم، دست دادن یا زدن کف دستها به هم)، هنگام جابهجایی کلاسها (با تبدیل روالهای جابهجایی به یک بازی بیصدا مانند «دنبال کردن رهبر») یا در حین زمان استراحت فردی (با تشویق عامدانهیِ دانشآموزان به لذت بردن از دستآوردهاشان و در میان گذاشتن آن با یک همکلاسی).
طبق نظریهیِ فردریکسون، کمک به دانشآموزان در افزایش تدریجی حساب بانکی احساسات مثبتشان در طی زمان مغز آنها را تغییر میدهد تا به آنها کمک کند یادگیری مؤثرتری داشته باشند، روابط بهتری برقرار کنند و انعطافپذیرتر شوند. دفعهیِ دیگری که در حال برنامهریزی یک درس هستید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید از راهاندازهای مثبت در طول تجربهیِ یادگیری استفاده کنید.
۴. استفاده از نقاط قوت مَنِش (character strengths). ثابت شدهاست که آموزش نقاط قوت منش در مدارس باعث افزایش موفقیت و بهروزی میشود. همهیِ دانشآموزان، بویژه دانشآموزان آسیبدیده، نیاز به فرصتهایی برای شناسایی، تأیید، تمرین و استفاده از نقاط قوت منش خود دارند که شامل ویژگیهایی مانند مهربانی، شوخطبعی، خلاقیت و شجاعت است.
روشهایی برای کمک به دانشآموزان برای شناسایی نقاط قوت خود و دیگران شامل است بر مطالعه و بررسی نقاط قوت منش (اگر مهارت و سواد آنها اجازه میدهد)، کارتهای نقاط قوت و تمرینات شناسایی نقاط قوت ـــ مانند شناسایی نقاط قوت در قهرمانان خود یا انجام بازی مأمور مخفی بهطوری که از آنها دعوت به انجام جاسوسی میشود تا نقاط قوت همکلاسی خود را تشخیص دهند. برای آموزش در مورد نقاط قوت خاص، میتوانید در برنامههای درسی انگلیسی و علوم انسانی بر داستانهایی تمرکز کنید که شخصیتها یا چهرههای تاریخی این نقاط قوت را نشان میدهند. نقاط قوت را میتوان از طریق برنامههای درسی هنرهای نمایشی، ورزش و سایر برنامههای درسی نیز پرورش داد.
۵. ایجاد تابآوری. متأسفانه، شما همیشه نمیتوانید زندگی دانشآموز را در خارج از مدرسه تحت تأثیر قرار دهید، اما میتوانید استراتژیهای تابآوری را یاد بگیرید که به دانشآموز آسیبدیده کمک میکند تا درک بهتری از وضعیت خود داشته باشد و پیامهای منفی شرم را که معمولاً درونی میکنند، خنثا کند.
دانشآموزان میتوانند مهارتهای تاب آوری را از طریق بازی در نقشهایی که به آنها کمک میکند مهارتهایی مانند تعیین مرزها و بیان کلامی احساسات خود بازی کنند، و همهیِ اینها در محیط امن کلاس اتفاق میافتد. ادبیات، شعر و متن ترانه میتواند به دانشآموزان کمک کند تا نمونههایی از تفکر تابآور را شناسایی کنند ـــ به عنوان مثال، آهنگ آریانا گراند «اشکی برای گریه نمانده» پس از حملهیِ تروریستی لندن در کنسرت خود. تجزیه و تحلیل روشهایی که شخصیتهای رسانهای، قهرمانان ورزشی و سایر افراد برجسته دربارهیِ موفقیتها و ناکامیهای خود توضیح میدهند، تفاوت بین خوشبینی و بدبینی را به نمایش میگذارد.
معلمان همچنین میتوانند از لحظاتی در روند یادگیری استفاده کنند که دانشآموزان احساس سرخوردگی یا عدم اعتماد به نفس میکنند تا آنها را در خصوص چگونگی چالش با بدبینی و تفکر منفی خودکار («من نمیتوانم این کار را انجام دهم»؛ من بیعقل هستم») راهنمایی کنند، تا در ذهن آنان جایی برای خوشبینی و تفکر سازنده («شاید من خسته شدهام و به استراحت احتیاج دارم»؛ «من هفتهیِ گذشته این مشکل را حل کردم و میتوانم دوباره آن را حل کنم»؛ «کمی بیشتر از دیگران طول میکشد، اما من راه طولانیای را پیمودهام») ایجاد شود. یادگیری مهارتهای تابآوری میتواند یک سپر روانشناختی درونی برای دانشآموزان در زمانی که خارج از مدرسه هستند فراهم کند، همانگونهکه تجارب توانمندسازی را در مدرسه فراهم میکند.
هر معلمی میخواهد بر زندگی دانشآموزان خود تأثیر مثبت بگذارد. برای دانشآموزانی که دچار لطمهیِ روحی اند، معلم حتا نقش حیاتیتری دارد. رواج روانشناسی ایجابی (مثبتنگر) در کلاس، توانایی بالایی در تغییر مسیر زندگی بسیاری از این جوانان دارد و فراتر از ترمیم و بهبود، الهامبخش رشد است.
لینک این مقاله در سایت مجلهیِ نیکیِ بزرگتر:
Five Ways to Support Students Affected by Trauma (berkeley.edu)