گلدان آبی تقریبا بیضی شکل درست وسط میز ناهارخوری قرار دارد، البته بیشتر میز کار من است تا ناهارخوری! تنها اندک زمانی که مهمان به خانهمان میآید سفره را روی میز ناهارخوری پهن میکنیم. ترجیح میدهیم جلوی تلویزیون لم بدهیم و غذا را همان جا بخوریم. بگذریم.
گلدان آبی تقریبا بیضی شکل را درست در وسط میز ناهارخوری گذاشتهام. روی ترمهای که از یزد خریدم. آخر میز ناهارخوری چوبی ما شیشه ندارد و تقریبا هر روز خط و خش جدیدی روی آن ظاهر میشود. در کنارش یک ظرف میوه خوری است که بیبی خانم (جد مادری خدا بیامرزم) به مادر بزرگم داده بود و آخر سر از خانه ما درآورد و البته کاسه آبرنگی آبی رنگ (بله این جا همه چیز کمی آبی دارد) که بهناز چشم روشنی برایمان آورده بود.
راستش یادم رفت بگویم، گلدان آبی تقریبا بیضی شکل هم هدیه سودا برای خانهمان بود که به طور کاملا اتفاقی هارمونی عجیبی با دکور خانه دارد. برخلاف اکثر هدیههایی که دیگران برایمان خریدند (البته همراه با کادوی بهناز) آن را وسط خانه گذاشتم و برایش دو تا دسته گل ریز قرمز خریدم. گلهایی که بهار را در خاطر زنده میکنند و همگی در گلدان جای گرفتهاند. تابلویی با همین ترکیب رنگی و گلها سفارش دادم تا برایمان چاپ کنند. تابلویی که دوستش دارم.
همه اینها را دوست دارم.
اغلب روی میز شلوغ و خاک گرفته است. هر هفته یا دو هفتهای روی میز را دستمال میکشم اما به سرعت همه جا را خاک میگیرد و گلدان آبی تقریبا بیضی شکل هم از خاک در امان نیست.
میز ناهارخوری جلوی پنجره قدی بلند وسط حال قرار دارد. پردهها توری و کرم است، رنگ روشن تا خانه بزرگتر جلوه کند و البته رانرهای آبی مخملی هم به آن رنگ داده است.
صبحها اولین کاری که میکنیم کشیدن ساتن زیر پردههاست تا آفتاب به داخل پنجره بیاید. اگرچه پنجره رو به شمال است و آفتاب بیرمق به داخل خانه میرسد اما میرسد و نور زیبای خورشید به گلدان آبی تقریبا بیضی شکل و گلهای ریز قرمز آن جان میبخشد.